با وجود این الگوها، لزومی ندارد که ما افرادی را از اعماق تاریکیهای قرون وسطای اروپا بیرون بکشیم و آنانرا به عنوان یک شخصیت معرفی کنیم.
پیام رهبر معظم انقلاب صبح امروز (چهارشنبه) از سوی آیت الله ایمانی نماینده ولی فقیه در استان فارس و امام جمعه شیراز در این کنگره قرائت شد، متن پیام به نقل از پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری به شرح زیر است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم*
بزرگداشت کسانی از قبیل قطب الدّین شیرازی کار بسیار مفیدی است. من در ذهنم بود که پزشکها، زرنگی کردند و قطب شیرازی را بردهاند به عالم پزشکی؛ چون ایشان در درجه اوّل فیلسوف است، شاگرد خواجه نصیر و شارح شرح حکمت الاشراق و اینها است؛ و البتّه طبیب هم هست، طبیب برجستهای است؛ [و هم] منجم است، ایشان در ساخت رصدخانه معروف مراغه سهیم بوده؛ یعنی یک انسان بزرگی است. امّا این بیان آقای دکتر لنکرانی، بیان خوبی بود. یعنی همین که ما توجّه بکنیم که دانشمندان بزرگ ما در دورانهای مختلف اسلامی، در رشتههای مختلف تبحّر داشتهاند؛ صِرف این نبود که یک لقمه از اینجا، یک لقمه از آنجا، یک لقمه از آنجا؛ نه، ایشان در عالم پزشکی یک آدم برجسته است؛ همانطور که اشاره کردید، مهمترین شرح قانون بوعلی را او نوشته؛ در زمینه فلسفه، یک فیلسوف به معنای حقیقی کلمه؛ در زمینهٔ نجوم و هیئت، یک انسان وارد و متخصّص است؛ ادیب است، شاعر است: شعر عربی، شعر فارسی؛ و شاید علوم دیگری. یعنی این نکته مورد توجّه باشد که تخصّص گرایی به معنای محدود کردن ذهن و فکر انسان، یک نکته برجستهای نیست -که همین طور تخصّصها پشت سر هم همدیگر را میشکافند و یک تخصّص کوچکتری، دائرهٔ محدودتری به وجود میآید؛ به یک معنا به خاطر رسیدگی به وضع زندگی انسان در آن تخصّص خاص چیز خوبی است، امّا به یک معنا محدود کردن انسان است- چون ظرفیّت ذهن انسان خیلی وسیع است و میتواند در همهٔ این امور صاحب نظر باشد. اینجور نباشد که کسی که پزشک است، مثلاً در زمینهٔ علوم دینی یا در زمینهٔ فلسفه، یک آدم عامیای محسوب بشود؛ نه، چقدر خوب است که یک پزشک، در زمینهٔ علوم دیگر- در زمینهٔ علوم عقلی، در زمینهٔ علوم دقیقه، مسائل گوناگون طبیعی- حداقّل صاحبِ اطّلاع باشد و این کار را ما بتوانیم در کشورمان پیش ببریم. البتّه این به معنای تعطیل کردن تخصّصها به هیچ وجه نیست، بلکه به معنای بهرهمند کردن ذهن متخصّصین از محیطهای فراتر از حدّ تخصّص آنها است.
خب؛ شیراز البتّه مرکز مهمّی است، و بزرگانی در شیراز پرورش پیدا کردهاند؛ خود این هم در سرزمینهای گوناگون ما نکتهای است؛ من این را در سفر شیراز هم - همین چند سال قبل از این- گفتم. واقعاً شیراز جزو سرزمینهایی از کشور ما است که یک ظرفیّت نامحدودی دارد؛ انسان در هر بخشی نگاه میکند، میبیند منطقه فارس و شیراز- البتّه شیراز که میگوییم، منظورمان کلّ فارس است، کما اینکه قطب شیرازی هم کازرونی است- یک منطقهٔ بسیار حاصلخیزی است از لحاظ تربیت استعدادهای برجستهٔ انسانی؛ شاعر، ادیب، فیلسوف، عالمِ به معنای مصطلح امروزی؛ در رشتههای مختلف علوم- در همه رشته ها- برجستگانی از این منطقه برخاستهاند. خب این در واقع به یک معنا شناسنامهٔ این منطقه است که کسانی که در این منطقه مشغول کار تعلیم و تربیت و پرورش افکار و استعدادها هستند، به این نکته توجّه کنند که [در] اینجا یک استعداد بیپایانی از لحاظ اسلامی وجود دارد. حالا همین قطب شیرازی، ایشان علّامهٔ شیرازی است، یعنی به عنوان علّامه شناخته میشود، به خاطر همین که در فنون مختلف [متخصص بوده]؛ به هر حال سعی کنید این شخصیّتهای برجسته را به عنوان الگوهایی برای نسل جوانِ امروزِ ما معرفی کنید که جوان امروز بداند که میتواند الگویش این باشد. هیچ لزومی ندارد که ما یک شخصیّت را از اعماق تاریکی های قرون وسطای اروپا بکشیم بیرون، او را به عنوان یک شخصیّت معرّفی کنیم. اینها [الگو] هستند.
ثانیاً توجه کنند به اینکه جریان علمی در کشور ما، در دورانی که در غرب و در اروپا خبری نبوده شکوفاییهایی داشته. در قرن هفتم هجری - چون ایشان از دانشمندان قرن هفتم است، یعنی ایشان اوائل اول قرن هشتم ظاهراً از دنیا رفته، یعنی جزو علمای قرن هفتم محسوب میشود- یعنی قرن سیزده و چهارده میلادی، شما ببینید در اروپا چه خبر بوده؟ چه کسانی بودند؟ یعنی در اروپا، نور علم تابیده نشده بود؛ آن وقت اینجور شخصیّتهای برجستهای در اینجا از قبیل خواجه نصیر و کاتبی- که یکی از اساتید او هم کاتبی است؛ کاتبی قزوینی، فیلسوف برجستهٔ بزرگ- و دیگران و همچنین امثال قطب شیرازی، در آن وقت هستند.
امیدواریم ان شاءالله خداوند کمک کند بهتان، بتوانید این کار را خیلی خوب از آب در بیاورید.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته