او حالا به شیشه معتاد شده بود و نمیخواست کسی از این موضوع چیزی بداند.اوایل همهچیز خوب بود؛ وقتی اطرافیان بهخاطر چهره و اندامش تشویقش میکردند و آدرس آرایشگاه را از او میپرسیدند؛ وقتی بهراحتی میتوانست ساعتها کار کند و باز هم از ته دل بخندد و همهچیز را دوست داشته باشد اما یکماه بعد از مصرف مادهای که آرایشگر به آن داروی لاغری میگفت همهچیز عوض شد. میترای 32ساله نمیتوانست از آن دارو اجتناب کند و ارادهای برای ترک کردنش نداشت. قیافهاش داشت عوض میشد و صورتش لاغرتر از گذشته شده بود. لبخند شیشهایاش شکست و افسردگی به سراغش آمد. بدون شیشه نمیتوانست حرف بزند، بخوابد، راه برود و زندگی کند. به شوهرش بدبین شده بود و توهم خیانت زندگیاش را هر روز تلختر از روز قبل میکرد.زندگی میترا یک نمونه از داستان حسرتآور زنان معتادی است که ناخواسته وارد این دام شدهاند؛ زنانی که تعدادشان هر روز افزایش مییابد.
معاون امور فرهنگی و پیشگیری بهزیستی استان همدان میگوید: در حدود 10سال گذشته حداکثر چهار درصد از آمار معتادان استان همدان را زنان تشکیل میدادند که مخدر مصرفی آنها تریاک بود اما اکنون 30درصد معتادان استان را بانوان تشکیل میدهند که اغلب به موادمخدر صنعتی ازجمله شیشه اعتیاد دارند.
به گفته ابوالفضل بابالحوائجی در گذشته اعتیاد زنان تابع اعتیاد همسر یا اعضای خانواده بود و دلایل فرهنگی داشت اما از 10سال پیش الگوی مصرف موادمخدر زنان تغییر کرده است و به دلایل مشکلات فرهنگی و اخلاقی، افزایش مهاجرت دانشجویان به استانهای مختلف برای ادامه تحصیل، برگزاری پارتیهای شبانه و محافل دوستی در قشر مرفه جامعه، تبلیغ موادمخدر در آرایشگاهها برای تناسب اندام و لاغری و افزایش رقابتهای اجتماعی بین مردان و زنان، اعتیاد زنان هم افزایش پیدا کرده است.
ناهید یلفانی، روانشناس در این خصوص اعتقاد دارد: واقعیت موجود بیشتر از آمارهایی است که اعلام میشود زیرا اعتیاد بانوان معمولا دیده نمیشود و زنان معتاد و خانوادههایشان سعی دارند اعتیادشان را پنهان کنند مگر اینکه آنقدر وضعشان وخیم شود که به مراکزی مثل DIC و شلتر مراجعه کنند تا در آمار گنجانده شوند. استفاده از موادمخدر در قالب قرص و شکلاتهای حاوی مخدرهای صنعتی در آرایشگاههای زنانه در همدان بهدلیل افزایش گرایش زنان به تناسب اندام و لاغری، رواج پیدا کرده است که آثار سوءمصرف این مواد طی دوماه خود را نشان میدهد و فرد را ناخواسته دچار افیون موادمخدر میکند؛ مانند رفتار میترا که 2ماه بعد از آغاز مصرف غیرقابل تحمل شده بود.
او میگوید: یادم نیست شوهرم چه زمانی فهمید معتاد شدهام اما وقتی فهمید مرا با فحاشی و کتککاری از خانه بیرون کرد. میترا جایی برای ماندن نداشت. ورق برگشته بود و بعد از چند روز سرگردانی حتی والدینش هم او را مایه ننگ میدانستند و اقوامش به او انگ میزدند. کم کم در جریان شبگردیهایش با توزیعکنندگان و فروشندگان موادمخدر آشنا شد و با نامهای یخ و شیشه، مخدر میفروخت تا سهمی رایگان نصیبش شود. گاهی هم در پارک میخوابید تا اینکه در حالتی نامناسب در یکی از پاتوقهای معتادان در شهر همدان دستگیر شد.
زنان معتاد بیشتر نیازمند حمایتند
به اعتقاد بابالحوائجی اعتیاد زنان در جامعه ما یک واقعیت نابخشودنی است که اغلب خانوادهها سعی میکنند آن را کتمان کنند و پس از اینکه همه موضوع را فهمیدند فرد معتاد از خانوادهاش نیز طرد میشود. به همین دلیل است که زنان خیابانی در پاتوقها و محافل غیرمعمول زندگی میکنند.
وی با بیان اینکه درصد میزان خودکشی در زنان معتاد از مردان بیشتر است، میافزاید: ضربهای که اعتیاد به زنان و خانوادهها میزند مهلکتر است؛ برای نمونه اگر مردی متوجه اعتیاد همسرش شود او را طلاق میدهد و رها میکند اما زنان بهدلیل وجود فرزند و تعلقات روحی سعی میکنند بنیان خانوادهشان را هرطور شده حفظ کنند. از طرف دیگر اکثر معتادان مرد استان همدان شاغل هستند و میتوانند در فعالیتها و مهمانیهای خانوادگی شرکت کنند اما قبح اعتیاد زنان آنقدر در جامعه بالاست که حتی خانواده زن معتاد نیز از پذیرش او خودداری میکند و به همین دلیل امکان سوءاستفادههای مختلف از زنان معتاد خیلی بالا میرود. در نتیجه جامعه باید بیشتر از زنان معتاد حمایت کند.میترا سرش را در یقه پالتوی خاکستریاش قایم میکند و میگوید: یادم نمیآید چندماه زندان بودم اما وقتی بیرون آمدم شوهر کردم و همسرم مرا به اینجا آورد.
منظورش مرکز کاهش آسیب اعتیاد بانوان است که به آن DIC میگویند؛ جایی که زنان معتاد سرگردان و بیخانمان در آن نگهداری میشوند و به آنها خدماتی ازجمله جای خواب و استراحت، حمام گرم، غذا، لباس و ... میدهند.
فقدان کمپ مجاز برای زنان معتاد استان
DIC بانوان چهارماه است که در نوبت بعدازظهر به زنان معتاد خدماترسانی میکند. پناهگاه شبانه زنان معتاد خیابانی(شلتر) همدان هم حدود یکسال است که از ساعت هفت عصر تا هشت صبح در حوالی میدان فلسطین همدان باز است. مرکز کاهش آسیب ریحانه نیز که از شهریورماه سال گذشته راهاندازی شد صبحها در محل سابق بیمارستان کودکان همدان برای این زنان کلاسهای آموزشی ازجمله خیاطی و قالیبافی برگزار میکند.
در همدان دو مرکز نگهدارنده با متادون(MMT)، یک سازمان مردمنهاد و یک کمپ ترک اعتیاد که هنوز مجوز فعالیت نگرفته نیز با هدف کنترل رفتار معتادان راهاندازی شده است که تاکنون تعدادی از زنان معتاد را به جامعه بازگرداندهاند. اما واقعیت این است که هیچ کدام از 25کمپ ترک اعتیاد دارای مجوز در استان همدان به بانوان معتاد اختصاص ندارد.
فلاحیان، مسئول شلتر بانوان همدان و کارشناس روانشناسی میگوید: شبها بهطور میانگین 15مراجعهکننده داریم که در سنین 9تا 50ساله هستند و اکثر آنها تحصیلات بالایی ندارند. حدود چهار نفر از مراجعان مرکز نیز حدود یکسال است که شبها را اینجا سپری میکنند و صبحها ساعت هشت میروند.
به گفته وی معمولا یکی از اعضای خانواده زنان معتاد، اعتیاد داشته که حتی بعد از ترک نیز باعث اعتیاد مجدد وی شده است. فلاحیان میافزاید: زنانی که از موادمخدر صنعتی استفاده میکنند گاهی آنقدر دچار توهم میشوند که حتی نمیتوانیم تلویزیون را در مرکز روشن کنیم زیرا تصور میکنند شوهر و نامزدشان را در صفحه تلویزیون میبینند که به آنها خیانت کرده است و شروع به دادوقال میکنند و خشمگین میشوند؛ آنقدر که کنترلشان سخت میشود.او با نگرانی از موضوعی حرف میزند که نمیشود کتمان کرد. او تأکید میکند: متأسفانه موادمخدر صنعتی بعد از مدتی بخشی از سلولهای مغزی فرد معتاد را کاملا از بین میبرد که این نابودی بیبرگشت است و برخی رفتارهای مراجعین ما به همین دلیل اتفاق میافتد؛ موضوعی که حتی خانوادهها نمیتوانند آن را بپذیرند و زنان معتاد را بهدلیل برخی رفتارهای غیرارادی به درون خانواده راه نمیدهند.وی خاطرنشان میکند: زنان معتادی که موادمخدر سنتی مصرف میکردند بهمراتب بهتر از بقیه می توانند اعتیاد را ترک کنند و اغلب به آغوش خانوادههایشان بازگشتهاند.
او میگوید: بودجهای حدود 30میلیون تومان بهصورت سالانه به این مرکز اختصاص داده شده است و گاهی از طریق خیران، موادی ازجمله شکر، برنج و قند تهیه میکنیم اما مشکل اصلی ما در این مرکز شلتر بانوان نبود کیوسک نگهبانی و نگهبان مرد است.
اعتیاد به مواد صنعتی صعبالعلاج است
ستاره که یک سال است شبها در شلتر بانوان استراحت میکند و دخترش نیز زندگی در کنار سایر زنان معتاد بیخانمان را تجربه کرده است، میگوید: قلاب بافی را خوب بلدم. حتی میخواستم در مرکز ریحانه کلاس بگذارم اما پنج دقیقه که میبافم اعصابم به هم میریزد. دیگر حوصله این کارها را ندارم.
معاون امور فرهنگی و پیشگیری بهزیستی استان همدان در این مورد اذعان میکند: اعتیاد یک بیماری مزمن، مسری و صعبالعلاج است که به کاهش شدید عملکرد اجتماعی، خانوادگی و اقتصادی فرد معتاد میانجامد و او را منفعل میکند. اینجاست که نقش پـیـشگیـری مـشـخـص میشود. این پزشک عمومی که در یک مرکز ترک اعتیاد نیز فعالیت میکند، میافزاید: معتادانی که از موادمخدر صنعتی استفاده میکنند حداکثر پنج سال عمر میکنند و دچار مرگ تدریجی میشوند.
بابالحوائجی با بیان اینکه اعتیاد زنان خطرات بیشتری در سطح اجتماع ایجاد میکند و باید مورد توجه بیشتری قرار گیرند ادامه میدهد: آمار رو به رشد اعتیاد زنان نشان میدهد ما در گذشته نتوانستهایم کار تأثیرگذاری انجام دهیم. به گفته وی افزایش سطح رضایتمندی در جامعه، ایجاد بسترهای پیشگیری متناسب با سطح فکر و مناطق مختلف شهری، آموزش زنان برای ورود آگاهانه به سطح اجتماع، تقویت نقاط قوت و از بین بردن نقاط ضعف افراد، الگوسازی زنان موفق جامعه و آموزش مهارتهای زندگی در آموزش و پرورش و دانشگاهها راهکارهایی است که میشود به آنها بیشتر فکر کرد تا در آینده شاهد افزایش بیش از پیش تعداد زنان معتاد در همدان نباشیم.