به گزارش همشهریآنلاین مراسم دومین جایزه دکتر فتحالله مجتبایی عصر یکشنبه در شهر کتاب برگزار شد و چراغ انتقاد را دکتر ضیاء موحد شاعر و استاد منطق شروع کرد. او ابتدا به برخی پایاننامههای تطبیقی با موضوعاتی عجیب و غریب اشاره کرد: علامه جعفری و نیچه، ملاصدرا و پست مدرنیسم، دریدا و سیدحسین نصر و علامه طباطبایی و کواین،از جمله موضوعاتی بود که این چهره نامی به آنها اشاره کرد و گفت که واقعا چه ارتباطی میتواند بین این موضوعات باشد.
پیش از او البته علی اصغر محمدخانی ، معاون فرهنگی شهر کتاب هم به این وضعیت انتقاد کردو گفت:اینکه بیش از 50 درصد پایاننامههایی که سال گذشته دفاع شدهاند، درباره مولوی بودهاند، نشان میدهد که سیاست جدی در گروههای زبان و ادبیات فارسی دانشگاههای کشور وجود ندارد که بدانند اکنون در کشور چه نیازهایی وجود دارد و چرا باید درباره یک موضوع این همه پایاننامه کار شود و در مقابل درباره موضوعاتی چون تاریخ بیهقی و یا حتی سعدی چند موضوع و پایاننامه موثر و جدی کار شده است؟
پس از محمدخانی اما ضیاء موحد با توپی پر به صحنه آمد و به انتقاد صریحتر از پایاننامهها پرداخت و نوک پیکان حمله خود را متوجه پایاننامههای تطبیقی کرد و حتی نموداری هم نشان داد که در آن انبوه پایاننامههای تطبیقی در دانشگاهها و رشتههای ادبیات را به خوبی برجسته کرده بود.
او سپس به یکی از تجربههای خود در ده سال قبل درباره پایاننامه دوره دکتری یکی از دانشجویان اشاره کرد و گفت: حدود 10 سال قبل بود که یک دانشجوی دوره دکتری میخواست رسالهاش را در دانشکده الهیات و معارف بگذراند. استاد راهنمای او وسط کار رفت خارج از کشور و از من خواستند وظیفه استاد راهنمایی او را بر عهده بگیرم و به انجام برسانم.
به گفته موحد: موضوع رساله «بحثهای خاص» بود که یکی از محوریترین بحثهای 20 سال اخیر در حوزه فلسفه زبان است.
دکتر موحد که قرار است یکشنبه آینده هفتادمین سالروزش در شهر کتاب جشن گرفته شود در ادامه سخنانش گفت: عنوان پایان نامه این دانشجو «بحثهای خاص از نظر کریپکی و بررسی تطبیقی آن با آراء ابن سینا» بود. من رساله را خواندم و دیدم که متد آن نامفهوم و معادلها هم نامقبول است و در جلسه پیش دفاع هم دیدم که چندان از ابن سینا خبری نیست و وقتی دلیل آن را جویا شدم، دانشجو گفت: اصولاً از ابن سینا در این باره چیزی نیست. گفتم: پس چرا اسم او را در پایاننامه آوردهای؟ او گفت: «از من خواستهاند تطبیقی کار کنم!»
او اضافه کرد: در جلسه دفاع اتفاق عجیبی رخ داد؛ رئیس دانشگاه و معاون دانشگاه و چند نفر دیگر آمده بودند و وقتی دانشجو حرفهایی زد و به اصطلاح از پایاننامهاش دفاع کرد، گفت: حرفهای کریپکی هیچکدام تازگی ندارد و خودمان اینها را داریم! و ابن سینا در این زمینه سخنان بهتری گفته است، بعد هم نمره بسیار خوبی هم گرفت.
این استاد رشته منطق در ادامه با اشاره به کثرت این نوع پایاننامهها در دانشگاههای ایران که به گفته او نمرهشان باید کمتر از 15 باشد ولی کمتر از 18 و 19 نمیگیرند، گفت: به همین خاطر در طول 30 سال فعالیتم در دانشگاهها راهنمای رسالههای بسیار کمی بودهام.
ضیاء موحد گفت: آنچه مد شده همین مسئله تطبیقی است چون در رشته ادیان و عرفان کارهای تطبیقی زیادی انجام میشود و حتی تا جایی پیش رفته که رشتهای به نام فلسفه تطبیقی ایجاد کردهاند و بعد که به پایاننامههای این حوزه نگاهی میاندازید، به عنوانهای عجیب و غریبی میرسید؛ علامه جعفری - نیچه، ملاصدرا و پست مدرنیسم، دریدا و سیدحسین نصر، علامه طباطبایی و کواین و قس علی هذا.
وی سپس با استناد به پژوهش شهین اعوانی در باب مقایسه رسالههای دکتری حوزه فلسفه در 20 سال اخیر تاکید کرد: بیشترین تعداد این رسالهها درباره فلسفه تطبیقی است و متاسفانه این روند همچنان ادامه دارد.
معصومی همدانی: مقاله نسبیت انیشتن هم رد میشد
بعد از دکتر ضیاء موحد نوبت به دکتر حسین معصومی همدانی رسید تا او هم به ماجرای کثرت منابع و کپیپیستها در پایاننامه بپردازد.
معصومی همدانی گفت: متاسفانه در پایاننامه های کنونی بیش از آنکه به محتوا اهمیت بدهند به فرم اهمیت میدهند و اگر فردی صد تا منبع در پایان تحقیقش ارائه کرده باشد،اساتید بیاعتنا به این که او چه نوشته است، ابتدا به سراغ فهرست منابع میروند و اگر آنجا چاق و فربه باشد، کار را ارزیابی میکنند به همین دلیل است که به نظر من اگر مقالهای که انیشتن درباره نظریه نسبیت خود نوشت و اوایل قرن بیستم در نشریهای به چاپ رساند، اگر امروز به استادان راهنما و مشاور و داور داده میشد در جا ردش میکردند. چرا که در آن مقاله به جز یک فرمول عملا هیچ منبعی ذکر نشده بود، اما در مقابل آن مقاله پر از خلاقیت و ابتکار بود.
او سپس به فریب دیگر مقاله نویسان در امروز اشاره کرد و گفت: در عرف کنونی مقالات بالای 10 سال کهنه و از رده خارجند و بر همین اساس برخی از رندان پختهخوار، با مراجعه به مقالات خیلی خوب سی سال قبل و کمی ویرایش و پیراسته کردن آن با منابع تازه آن را به نام خود انتشار میدهند.
او به طبقهبندی نشدن منابع هم انتقاد کرد و گفت: متاسفانه در پایاننامهها نقد منابع وجود ندارد و کسی به نقد کارهای گذشته نمیپردازد و علاوه برآن هیچ گونه طبقهبندی از منابع که کدامیک دسته اول و کدامیک دسته دوم هست وجود ندارد.
این استاد و محقق تاریخ علم؛ عیب دیگر پایاننامهها و مقالاتی که تحت عنوان علمی در برخی از نشریات علمی پژوهشی منتشر میشوند را ذکر کلیات و مباحث عمومی یک منبع ذکر کرد و گفت: متاسفانه کمتر پایاننامه یا مقالهای را دیدم که روی نکات و جملات و مطالب خاص یک منبع تاکید کنند و بیشتر به مسائل عمومی آن منبع ارجاع می دهند که خودش نشان میدهد شاید آنها عملا آن منبع را دقیق مطالعه نکردهاند.
او پس با اشاره به نکاتی که از بررسی پایاننامههای این دوره جایزه فتحالله مجتبایی کسب کرده است، گفت: مسئله مآخذ مهمترین نکتهای بود که در این دوره توجه من را به خود جلب کرد؛ قدیمها کتابهایی که نوشته میشد، کتابشناسی نداشت و برعکس امروزه تعداد بسیار زیادی منبع در پایان هر مقاله موسوم به علمی - پژوهشی میآید و اصولاً در بسیاری اوقات، کثرت منابع و ذکر آنها در متن مقاله یکی از دلایل پذیرش مقاله محسوب میشود.
معصومی همدانی افزود: در این پایاننامهها مشخص نمیشود که تعبیر خود نویسنده از مآخذ و مرجعها چیست و در واقع نقدی در این خصوص ندارد؟
همچنین در این پایاننامهها هیچ برآوردی از میزان وثاقت منابع وجود ندارد و نگارنده نمیگوید کدام منبع موثقتر و کدام کمتر موثق است. البته اصولاً کتابشناسیهای ما هیچ طبقهبندی غیر از طبقهبندی زبانی (فارسی و خارجی) ندارد.
12 آسیب پایاننامهنویسی در ایران
غلامرضا خاکی از دیگر داوران جایزه امسال فتحالله مجتبایی هم در سخنانی با استناد به پژوهشی که حدود 5 سال پیش با هدف بررسی مشکلات پایاننامهنویسی در ایران انجام شده و نتیجه آن احصاء 14 آسیب بوده، برخی از این آسیبها را به شرح زیر مورد اشاره قرار داد:
1- پذیرش پایاننامههای متعدد از سوی استادان راهنما و مشاوران
2- ناآشنایی اعضای کمیتههای تحصیلات عالی با فرآیندها و روشهای تحقیق و لذا ایراد گرفتنهای بیجهت از پروپوزالها
3- تصویب طرحهایی که فاقد مبانی علمی قابل دفاع هستند و نباید تصویب شوند
4- مشکلات ناشی از خردهحسابهای بین استادان مشاور و راهنما
5- آگاهی اندک دانشجویان فوق لیسانس نسبت به سطح انتظاراتی که باید از استادان مشاور و راهنما داشته باشند
6- قالبی شدن ذهن برخی استادها و در واقع به روز نبودن آنها
7- بحران حجمگرایی در امر پایاننامه نویسی و معادل گرفتن قُطر پایاننامهها با جامع بودنشان
8- فقدان استاندارد مشخص برای جلسات دفاع
9- تکراری شدن موضوعات
10- دسترس ناپذیر بودن پرسشنامههای مربوط به پایاننامهها به علت زدن مهر محرمانه بر آنها از سوی سازمانهای اجتماعی استفاده کننده از این پایاننامهها
11- ایجاد مراکز و موسساتی که پایاننامهنویسی میکنند
12- اپیدمی شدن نظرسنجیها در پایاننامههای حوزه علوم اجتماعی و بهره نبردن از روشهای جدید.
دفاع پازوکی از پایاننامههای تطبیقی
شهرام پازوکی استاد دانشگاه در رشته فلسفه در واکنش به انتقاد ضیا موحد از کثرت پایاننامههای تطبیقی در این حوزه گفت: وقتی خلط مبحث میشود، پایاننامههای تطبیقی نیاز است.
شهرام پازوکی، که استاد مشاور رساله دکتری محمدرضا عدلی با عنوان «جنبههای اجتماعی رهبانیت در دین بودایی و مقایسه آن با تصوف و عرفان اسلامی» (یکی از دو رساله برگزیده جایزه دوم مجتبایی) را بر عهده داشت و صرفا برای توضیح درباره جنبههای مثبت و موثر این رساله سخن میگفت، از همان ابتدا ضمن تایید سخنان و انتقادات دکتر موحد درباره برخی پایاننامههای تطبیقی در مقابل از تطبیق در پایاننامهها در صورت کلیآش دفاع کرد و گفت: درست است که تعداد این رسالهها زیاد است و من خودم هم جزء کسانی هستم که این مقالات را رد میکنم، اما وقتی خلط مبحث میشود، این پایاننامههای تطبیقی مورد نیاز است.
وی افزود: مثلاً وقتی گفته میشود هیوم معتقد به نفی ضرورت علی است و اشاعره و امام محمد غزالی هم همین نظر را دارند، اتفاقاً باید گفته شود که منظور هیوم از این نفی ضرورت علی چیست و نظر اشاعره در این باره چیست؟ و اتفاقاً عرفان تنها جایی است که میشود بحثهای تطبیقی را مطرح کرد.
او سپس به تشریح ویژگیهای این رساله پرداخت و گفت: مهمترین کار مولف این رساله این بود که مهمترین و بهترین منابع در این زمینه را دیده و به نقد و ارزیابی منابع هم پرداخت و در ارجاع به این منابع هم مقصود اصلی مولف را انتقال داد.
استعفا مهمترین کاری است که برایتان میتوانم انجام دهم
دکتر محمد دهقانی استاد مشاور رساله دکتری علیرضا اسلامی با عنوان «نقد و بررسی جنبههای سورئالیستی در حکایات عرفانی منثور تا قرن هشتم هجری قمری» دیگر منتقد وضعیت پایاننامه نویسی بود. او ابتدا از یک اقدام عجیب یک دانشجو در گرفتن پایاننامه صحبت کرد و گفت: چند سال قبل دانشجویی به سراغم آمد و گفت که درباره شالوده شکنی پایاننامهای نوشتم و گروه شما را به عنوان استاد راهنما انتخاب کردند و هفته بعد هم دفاع دارم.
تعجب کردم و گفتم ولی با من در این زمینه صحبتی نشده و سپس او به نشان دادن چند ترجمه از کارهای دریدا پرداخت و گفت که اینها را خود ترجمه کرده است. از او خواستم متن ترجمه شده را بخواند که دیدم حتی خواندن روانی هم ندارد ، لذا به او گفتم تنها کاری که میتوانم برای شما انجام بدهم این است که از سمت استاد راهنمایی کارتان انصراف و استعفا دهم.
به گفته دکتر دهقانی بعد از استعفا یکی از استادان مسن و بلکه اسن همان دانشگاه به من گفت که چه کار خوبی کردی که این رساله را نپذیرفتی و باید درسی به این نوع دانشجویان داد. من هم خوشحال شدم از هم موضع ایشان، اما در کمال ناباوری بعدها متوجه شدم همین استاد رفت و به عنوان استاد راهنما برای همان موضوع که اصولا نمیدانست شالوده شکنی چیست راهنما شد و ...
در ادامه فتحالله مجتبایی، عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی در سخنانی با تقدیر از داوران جایزه مذکور، مسئولان شهر کتاب و نیز انتشارات هرمس به جهت انتشار پایاننامه برگزیده دوره اول در قالب یک کتاب، خطاب به برگزیدگان دوره دوم آن گفت: گرفتن درجه دکتری قدم اول است و کلیدی است در دست شما برای گشودن درهای دیگر و امیدوارم پاسدار میراث این مرز و بوم باشید.
در پایان این برنامه جوایز نگارندگان پایاننامههای برتر این دوره از جایزه فتحالله مجتبایی به آنها اهدا شد.
معرفی برگزیدگان دومین دوره جایزه مجتبایی
همچنین میرمحمدی مدیرعامل شرکت هامین گستر به دلیل علاقه شخصی خود به مجتبایی و برنامههای فرهنگی، به هریک از دو برگزیده این جایزه یک دستگاه گوشی تلفن همراه هدیه کرد.