اما برای آنکه این صفحه هم تنوع داشته باشد، علاوه بر نوجوانهای ایرانی، با دو نوجوان از دو کشور کمی تا خیلی دور هم به گفتوگو مینشینیم.
سوسککشی در روز روشن
- زینب حسینی، 16 ساله، سال سوم دبیرستان از پاکدشت
1. جذابترین بخش دوچرخه کدام قسمت آن است؟
من یک آدم عجیب و غریب و مردمآزارم! به خاطر همین بوق دوچرخهرا بیشتر میپسندم، مخصوصاً اگر سر ظهر باشد و همه خواب باشند!
2.اگر امکان سفر به فضا، عمق دریا و یا قلهی کوه را داشته باشی، کدام را انتخاب میکنی؟
عمق دریا که فقط ماهیها قلپ قلپ آب میخورند، از فضا و حس بیوزنی هم خوشم نمیآید. قلهی کوه هم کمی سرد است، اما باز برایم از بقیه جالبتر است، چون منظرههایی که از آن بالا میبینم جذابترند و عظمت خدا را از آن بالا بیشتر میتوانم ببینم و درک کنم.
3.اگر به تو بگویند از همین لحظه سردبیر نشریهای مثل دوچرخه هستی، اولین کاری که میکنی چیست؟
اول خودم را به همهی اعضای تحریریه معرفی میکنم. بعد تا چند هفته فقط آثار بچهها را توی دوچرخه چاپ میکنم تا همه خوشحال بشوند.
4.یک ضربالمثل بگو و بهجای یکی از کلمههایش، «دوچرخه» بگذار.
کوه به کوه نمیرسد، اما دوچرخه به دوچرخه میرسد.
5.اگر هنوز اسمی برای دوچرخه انتخاب نشده بود، تو چه اسمی را انتخاب میکردی؟
تابستان! چون اگر فصلها را مثل دوران زندگیآدمها فرض کنیم، تابستان فصلی است که نه بهار است و تازه و خام، و نه پاییز است و خیلی رسیده، در این فصل از امتحان هم خبری نیست، خلاصه تابستان مثل دل نوجوانها پر از شادی است.
6.تا بهحال شده با دوچرخه سوسک بکشی؟
ابداً ! البته اگر سوسک به حریم شخصی من وارد نشود، امکان ندارد به جناب سوسک صدمه بزنم. مثلاً در خیابان امکان ندارد به سوسکها چپچپ نگاه کنم. اما اگر وارد خانهی ما بشوند، حتماً میکشمشان، ولی نه با دوچرخه!
طلسم نوجوانی
- ایلیا جعفری، 14 ساله، سال سوم راهنمایی از مشهد
1. جذابترین بخش دوچرخه کدام قسمت آن است؟
من ترمز دوچرخه را دوست دارم، چون وقتی با سرعت در حال حرکت هستی و یکدفعه آن را میگیری، صدای وحشتناکی مثل ترمز ماشین به گوش میرسد و این خیلی هیجانانگیز است.
2.اگر امکان سفر به فضا، عمق دریا و یا قلهی کوه را داشته باشی، کدام را انتخاب میکنی؟
حتماً فضا را انتخاب میکنم، من به کهکشانها خیلی علاقه دارم. به خاطر همین عاشق درس علوم بهخصوص بخش فضا هستم.
3.اگر به تو بگویند از همین لحظه سردبیر نشریهای مثل دوچرخه هستی، اولین کاری که میکنی چیست؟
اولین کارم سر و سامان دادن به وضعیت ارسال دوچرخه بود. در شهر مشهد بعضی هفتهها دوچرخه به دست بچهها نمیرسد و این خیلی بد است.
4.یک ضربالمثل بگو و بهجای یکی از کلمههایش، «دوچرخه» بگذار.
بهجای کتاب، دوست خوب بچهها؛ میگویم: دوچرخه، دوست خوب بچهها.
5.اگر هنوز اسمی برای دوچرخه انتخاب نشده بود، تو چه اسمی را انتخاب میکردی؟
طلسم نوجوان. معلم کلاس پنجم دبستانم مرا به دوچرخه خیلی علاقهمند کرد و آن روزها دوچرخه، واقعاً مرا طلسم کرده بود.
6.تا بهحال شده با دوچرخه سوسک بکشی؟
بله، با اولین دوچرخهای که کلاس سوم دبستان میخواندم یک سوسک کشتم. آن روز در خانه تنها بودم. کنترل تلویزیون و چیزهای دیگر هم دم دستم بود، اما اگر با آنها میکشتمش، بزرگترها حسابی دعوایم میکردند، به همین خاطر سوسک را با دوچرخهای کشتم که امکان ندارد مرا دعوا کند!
من حافظ طبیعت هستم
- گنزالو آلمیدا، 15 ساله از شهر سِتوبال کشور پرتغال
1. جذابترین بخش دوچرخه کدام قسمت آن است؟
چرخ هایش، چون بدون چرخ ما اصلاً نمیتوانیم حرکت کنیم.
2.اگر امکان سفر به فضا، عمق دریا و یا قلهی کوه را داشته باشی، کدام را انتخاب میکنی؟
به فضا سفر میکردم. چون دلم میخواهد بفهمم که در بقیهی سیارهها هم موجودات دیگری مثل ما آدمها وجود دارند یا نه!
3.اگر به تو بگویند از همین لحظه سردبیر نشریهای مثل دوچرخه هستی، اولین کاری که میکنی چیست؟
من به موسیقی علاقه دارم. سعی میکردم بخشی از آن را به موسیقی هم اختصاص بدهم.
4.یک ضربالمثل بگو و بهجای یکی از کلمههایش، «دوچرخه» بگذار.
ضربالمثلی که در آن از کلمهی دوچرخه استفاده شده باشد، بلد نیستم. اما در زبان پرتغالی یک ضربالمثل داریم که اینطور است: «ضرورت، قانونی ندارد» و من اینطور تغییرش میدهم: «دوچرخه، قانونی ندارد.»
5.اگر هنوز اسمی برای دوچرخه انتخاب نشده بود، تو چه اسمی را انتخاب میکردی؟
من این اسم را برایش انتخاب میکردم: صندلی دوچرخ!
6.تا بهحال شده با دوچرخه سوسک بکشی؟
نه! من حافظ طبیعت هستم و بهخاطر همین به حیوانها صدمه نمیزنم. البته یکبار با یک لنگهکفش سوسکی را در خیابان کشتم.
*** گفتوگو کننده: احمدرضا نجفی،16 ساله، تهران
بمب انرژی
- کیدن وایت، 15 ساله از ونکوور کانادا
1. جذابترین بخش دوچرخه کدام قسمت آن است؟
فرمان دوچرخه. چون چرخ را تکان میدهد و به سرعت مسیرت را عوض میکند.
2.اگر امکان سفر به فضا، عمق دریا و یا قلهی کوه را داشته باشی، کدام را انتخاب میکنی؟
عمق دریا. چون آن دو تای دیگر را احتمالاً بقیه هم میگویند (هاها)، ولی از شوخی گذشته چون ناشناختهتر از فضا و قلهی کوهها است.
3.اگر به تو بگویند از همین لحظه سردبیر نشریهای مثل دوچرخه هستی، اولین کاری که میکنی چیست؟
از همهی ورزشکارانی که در مسابقههای دوچرخهسواری BMX شرکت میکردند گزارش تهیه میکردم. آخر من خودم عاشق دوچرخههای BMX هستم و شهر ما قهرمانهای معروفی در ورزش دوچرخهسواری دارد.
4.یک ضربالمثل بگو و بهجای یکی از کلمههایش، «دوچرخه» بگذار.
چیزی یادم نمیآید.
5.اگر هنوز اسمی برای دوچرخه انتخاب نشده بود، تو چه اسمی را انتخاب میکردی؟
سؤال سختی است. نمیدانم. زیاد اهل روزنامهنگاری نیستم، اما فکر کنم میگذاشتم «بمب انرژی!»
6.تا بهحال شده با دوچرخه سوسک بکشی؟
سوسک نه! چه چیزهای عجیبی میپرسید! حتماً تابه حال یک چیزهایی را در طبیعت له کردهام. بهخصوص در جنگل، اما از قصد نبوده.