مجموع نظرات: ۰
یکشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۱ - ۰۸:۱۱
۰ نفر

همشهری آنلاین: دو پسر جوان که چندی پیش فیلم مربوط به زورگیری‌ و مورد ضرب و شتم قرار دادن یک شهروند تهرانی توسط آنها در تلویزیون پخش شد، پس از محکوم شدن به مجازات محاربه و افساد فی‌الارض در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب و تایید این حکم در دیوان عالی کشور در ملاء عام به دار مجازات آویخته شدند.

اعدام در پارک هنرمندان

به گزارش ایسنا، دادگاه رسیدگی به پرونده ۴ متهم به زورگیری که بر اساس اظهارات نماینده دادستان تهران همگی آنها زیر ۲۴ سال سن داشتند، صبح روز شنبه، ۹ دی‌ در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی برگزار شد و طی آن هر چهار متهم محاکمه شدند.

شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب نیز حکم به اعدام متهمان ردیف اول و دوم با اتهام محاربه و حبس ۱۰ سال و تبعید تا ۵ سال برای متهمان ردیف سوم و چهارم این پرونده داد. این حکم در دیوان عالی کشور نیز تایید شد و پس از استیذان از رییس قوه قضاییه بامداد روز یک‌شنبه یکم بهمن در خیابان بهشهر واقع در ضلع شمالی پارک هنرمندان و با حضور تعدادی از مردم تهران به اجرا درآمد.

حاشیه‌های مراسم اعدام

حضور ماموران پلیس و تعدادی از مردم که تقریبا صد نفر و غالبا جوان بودند در سحرگاه اول بهمن ماه، سکوت پارک هنرمندان را شکسته بود.

خیابان بهشهر حد فاصل ایرانشهر تا خیابان خردمند جنوبی به عنوان محوطه اجرای حکم دو زورگیر محکوم به مجازات محاربه انتخاب و با داربست محصور شده بود.

زورگیران جوان اعدام شدند

رفته رفته به تعداد جمعیت افزوده شد و شمار آنها به حدود سیصد نفر رسید. این بار و در بین نظاره‌گران یک مراسم علنی اعدام، زن جوان و کودک دیده نمی‌شد. لامپی از آپارتمان‌های مشرف بر محوطه اجرای حکم نیز روشن نبود و کسی برای مشاهده این صحنه از پنجره به بیرون سرک نکشیده بود.

ساعت پنج و چهل و هشت دقیقه آمبولانس پزشکی قانونی وارد محوطه اجرای حکم شدند.

دو دقیقه بعد خودروی حمل محکومان به این محوطه وارد شد و مسئولین داسرا برای اجرای حکم در محل حاضر شدند.

راس ساعت ۶ دو محکوم به مجازات محاربه (علیرضا مافیها و محمدعلی سروری موجی) با چهره‌هایی بهت زده از خودرو پایین آمدند و بلافاصله خود را در مقابل نور فلاش عکاسان و سوالات پی در پی خبرنگاران دیدند. یکی از محکومین به خبرنگاران گفت "من بیگناهم" و دیگری گفت "من تنها خانواده‌ام را دوست دارم".

کمی بعد محکومین به سکوهای دو جرثقیل مستقر در محل اجرای حکم هدایت شدند و ضابطین اجرای حکم طناب دار را به گردن آنها آویختند.

زورگیران جوان اعدام شدند

پس از قرائت آیاتی از کلام الله مجید و حکم دادستانی در ساعت شش و سیزده دقیقه اهرم های دو جرثقیل بالا رفت و سکوتی بر فضا حکم فرما شد تا تنها صدای گریه دو دختر که ظاهرا خواهران محکومین بودند به گوش برسد.

محکومین حدود بیست دقیقه بر بالای دار بودند که در ساعت شش و سی دقیقه اهرم های دو جرثقیل پایین آمدند و پس از تایید مرگ محکومین توسط پزشکی قانونی، آنها را در کاور قرار دادند و به داخل آمبولانس انتقال دادند.

به گزارش ایسنا؛ نوشتار ذیل نیز بازخوانی روند برگزاری دادگاه و صدور رای این پرونده زورگیری است که در کمتر از یک ماه به سرانجام رسید و دو متهم اصلی آن مجازات شدند.

آغاز محاکمه متهمان

  • رییس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب در ابتدای دادگاه با اعلام آغاز دادگاه با حضور وکلای مدافع متهمان و نماینده دادستان تهران گفت که وکلای مدافع چهار متهم به زورگیری وکلای تسخیری هستند و هیچ کدام از آنها حاضر به دفاع از متهمان نبودند، بلکه با دستور دادگاه به جلسه محاکمه فرا خوانده شده‌اند.
  • در هنگام تلاوت آیات قرآن مجید نیز صدای گریه‌های این چهار متهم که همگی تقریبا کمتر از ۲۵ سال دارند به گوش می‌رسید.
  • صلواتی در ادامه با اشاره به اینکه دادگاه فقط به جرایم مندرج در کیفرخواست رسیدگی می‌کند از نماینده دادستان تهران خواست تا کیفرخواست صادره علیه این چهار متهم را قرائت کند.
  • امیراسماعیل رضوان‌فر نماینده دادستان نیز با حضور در جایگاه با بیان اینکه دو مطلب را باید در ارتباط با این پرونده طرح کند، گفت: مطلب اول در رابطه با افرادی است که هنوز از سلاح سرد استفاده می‌کنند. این افراد باید بدانند که قانون در رابطه با نگهداری از سلاح سرد و گرم مواردی را متذکر شده و نگهداری این سلاح‌ها جرم محسوب می‌شود و زمانی که افرادی سلاح بر روی مردم می‌کشند تحت عنوان محاربه تحت تعقیب قرار می‌گیرند.
  •   مطلب دوم، با توجه به شرایط سنی متهمان این پرونده که اکثرا جوان هستند از صاحبان امور کیفری و حقوقی تقاضا دارم که با رعایت شرایط سنی آنها به این پرونده ورود پیدا کنند و با بررسی زوایای پنهان این پرونده، ابعاد جدیدی از آن را روشن کنند.
  • رضوان‌فر در قرائت کیفرخواست صادره از سوی دادستانی تهران نسبت به متهمان این پرونده ادامه داد: متهم ردیف اول این پرونده متولد ۱۳۶۸ و سابقه‌دار است. بر حسب مندرجات کیفرخواست اتهام وی محاربه و افساد فی‌الارض از طرق سرقت مسلحانه با سلاح سرد و ایجاد رعب، وحشت، هراس و نیز ایراد ضرب و جرح عمدی به شاکی پرونده است.
  • متهم ردیف دوم این پرونده نیز متولد ۱۳۷۱ و فاقد سابقه است. اتهام وی محاربه افساد فی‌الارض از طریق سرقت مسلحانه با سلاح سرد و ایجاد رعب و هراس است.
  •   متهم ردیف سوم این پرونده هم متولد ۱۳۷۰ و سابقه دار است. متهم ردیف ۴ این پرونده نیز متولد ۱۳۶۸ و سابقه دار است که اتهامات متهمان ردیف سوم و چهارم، سرقت مسلحانه با سلاح سرد است.
  •   در تاریخ ۱۲ آذرماه سال جاری زمانی که شاکی پرونده برای رفع مایحتاج خود برای دریافت پول به بانک سامان مراجعه می‌کند در زمان برگشت از بانک توسط متهمان با دوموتور سیکلت که مسلح به سلاح سرد بودند روبرو می‌شود. این متهمان مبادرت به سرقت اموال شاکی می‌کنند و حتی آنها می‌خواستند حلقه ازدواج شاکی این پرونده را نیز به اجبار و زور از دستش خارج کنند، ولی نهایتا با سرقت لوازم و حتی کاپشن شاکی باضربه قمه‌ای که به وی می‌زنند از محل متواری می‌شوند.
  • با توجه به دلایلی که در صحنه جرم باقی‌مانده بود، متهمان دستگیر شدند و در تحقیقات اولیه به اتهامات خود اعتراف کردند و با توجه به این که صحنه سرقت در رسانه‌ها پخش شده بود، در بازسازی صحنه متهمان حضور پیدا کردند و انجام جرم ارتکابی خود را تایید کردند.
  •  برای بررسی وضعیت روحی و روانی متهمان، آنها به پزشکی قانونی ارجاع داده شدند و در پزشک قانونی صحت سلامت روحی و روانی آنها و عدم جنون‌شان تایید شد.
  • نماینده دادستان تهران گفت: با توجه به شاکی این پرونده و حضور متهمان و نیز افرادی که در صحنه سرقت حضور داشتند همگی نشان دهنده‌ی این است که ایجاد رعب و وحشت را این متهمان به تصویر کشیده‌اند و با توجه به شرایط پرونده و انطباق آن با مواد قانونی درخواست مجازات این متهمان را دارم.
  • رضوان‌فر در پایان از ریاست دادگاه خواست که فیلم وقوع این ماجرا را در دادگاه به نمایش بگذارد تا شاید نشان دادن صحنه وقوع جرم در روند رسیدگی به این پرونده تاثیری داشته باشد.

دفاعیات متهم ردیف اول

  • قاضی‌صلواتی از متهم ردیف اول این پرونده خواست تا در جایگاه قرار گیرد. متهم نیز در جایگاه قرار گرفت و قاضی از او پرسید که متولد چه سالی هستی؟
  • متهم گفت: متولد ۱۳۶۸
  • قاضی پرسید: چند سال سابقه داری؟
  • متهم پاسخ داد: ۳ یا ۴ سال
  • قاضی پرسید: چه شغلی داری؟
  • متهم پاسخ داد: موتور فروش هستم.
  • قاضی صلواتی در ادامه خطاب به متهم ردیف اول گفت: بر اساس کیفرخواست صادره شما متهم به محاربه و افساد فی‌الارض از طریق سرقت مسلحانه و ایجاد رعب و وحشت با سلاح سرد و ایراد جرح عمدی نسبت به شاکی هستید از خود دفاع کنید.
  • متهم در دفاع از خود گفت: من مادرم مریض بود، قبول دارم که جرمی را انجام دادم ولی برای عمل مادرم احتیاج به ۴ میلیون تومان پول داشتم. زندگی سختی داشتیم، پدر من مرده و مادرم در خانه‌های مردم کار می‌کرد و تحت پوشش کمیته امداد بودیم، کمیته امداد به ما وام داد که ما از طریق آن وام، خانه‌ای را برای خودمان، یعنی من و خواهر و مادربزرگم و مادرم بخریم. مادرم نمی‌توانست سر کار برود، من به او گفتم، تو نگران نباش برای عملت من این پول را جور می‌کنم. در واقع من مجبور شدم به خاطر فقر این کار را انجام دهم.
  • قاضی از متهم ردیف اول، خواست که حادثه را تعریف کند.
  • متهم پاسخ داد: من قهوه خانه نشسته بودم که یکی از دوستانم (متهم ردیف دوم) پیش من آمد و ماجرا را به او گفتم. او به من پیشنهاد داد که بیا با هم برویم و دور بزنیم. گفت من شاکی دارم و می‌توانم رضایت شاکی‌ام را بگیرم تا از این طریق پولی برای تو به دست آوریم. من هم پول نیاز داشتم وسوسه شدم و با هم رفتیم. دوستم به دوستان دیگرمان (متهم ردیف سوم و چهارم) زنگ زد. ما یک چاقو داشتیم، یک چاقوی دیگر نیز از شوش تهیه کردیم و همگی با هم مشغول دور زدن بودیم که این آقا (با اشاره به شاکی پرونده) را دیدیم. زمانی که از کوچه رد می‌شدیم، دیدیم کوچه هم خلوت است، همین که آقا جلو خانه رسید، پیاده شدیم و یک چاقو من به او زدم، که قصدم ضربه زدن نبود و اموال او را گرفتیم. در واقع زمانی که درخانه باز شد و می‌خواست به خانه برود کاپشنش به اشتباه دست دوستم ماند، چرا که او کیفش را نمی‌داد.
  • قاضی خطاب به متهم گفت: مدارک او چه شد؟
  • متهم پاسخ داد: از همان کوچه که می‌خواستیم بیرون برویم در کیف را باز کردیم و پول را برداشتیم و مدارک را در کوچه‌ای انداختیم.
  • قاضی به متهم گفت: چرا حلقه‌ی او را می‌خواستید درآورید؟
  • متهم پاسخ داد: ما نمی‌خواستیم حلقه‌اش را درآوریم، ما می‌گفتیم دستش را باز کند ولی او امتناع می‌کرد، مبلغی هم که ما از کیف او برداشتیم ۷۰ هزار تومان بود.
  • قاضی خطاب به متهم گفت: مدارکی که اینجاست نشان می‌دهد که سوابق شما خیلی زیاد است.
  • متهم گفت: نه، یکی دو تا بیشتر نبوده یکی اتهام دعوا و دیگری به اتهام مزاحمت بوده است.
  • قاضی خطاب به متهم گفت: پس کیف قاپی چی؟
  • متهم پاسخ داد:‌ از آن اتهام تبرئه شدم.
  • قاضی خطاب به متهم گفت: در فیلم نشان می‌دهد که سلاح شما چاقو نبوده، بلکه قمه بوده است.
  • متهم پاسخ داد: نه آقا! چاقو بوده است.
  • قاضی از متهم پرسید: چند فقره به این شکل انجام دادید؟
  • متهم گفت: من متوجه انجام این جرایم نشده‌ام و تازه (این کار را) شروع کرده‌ام. ولی یک هفته بعد از آن ماجرا دوباره به صورت چهار نفری اقدام به سرقت کردیم که مبلغ دریافتی از آن سرقت ۴۰ هزار تومان بود که در آن ماجرا من گاز اشک آور داشتم و دوستم چاقویی داشت.
  • قاضی خطاب به متهم گفت: مورد دیگری هم در شریعتی و تجریش از شما گزارش شده است.
  • متهم پاسخ داد: من نبوده‌ام.
  • قاضی با تاکید خطاب به متهم گفت: شاکی این پرونده الان در دادگاه حضور دارد، چرا امتناع می‌کنید؟
  • متهم پاسخ داد: آن روز هم شاکی این پرونده در آگاهی آمد و گفت که من نبوده‌ام.
  • قاضی گفت: ولی شاکی آن پرونده هم همین الان در دادگاه است.
  • قاضی صلواتی در ادامه از متهم پرسید که انگیزه تو از ارتکاب چنین اقداماتی چه بود؟ که متهم پاسخ داد: فقر!
  • قاضی گفت: هر کسی فقر داشت باید قمه بگیرد و مردم را سرکیسه کند؟
  • متهم پاسخ داد: پول حرام از گلوی کسی پایین نمی‌رود.
  • قاضی گفت: پس چرا این کار را کردی؟
  • متهم گفت: می‌خواستم کمک حال مادرم شوم، بی‌پولی مرا مجبور به چنین کاری کرد.
  • قاضی صلواتی از متهم پرسید: پس امنیت جامعه چه می‌شود؟
  • متهم گفت: اشتباه کردم.
  • قاضی از او پرسید: پدرت زنده است.
  • متهم گفت: نه پدرم به علت ناراحتی قلبی فوت کرده است.
  • قاضی پرسید: اگر کسی با خودت چنین کاری کند، انتظارات از دستگاه قضایی چیست؟
  • متهم پاسخ داد: نمی‌دانم! شاید من هم از او شکایت می‌کردم.
  • قاضی خطاب به متهم گفت: انتظار چه مجازاتی دارید؟
  • متهم گفت: نمی‌دانم من را عفو کنید و به من تخفیف بدهید تا اشتباهاتی که کردم را جبران کنم.

اظهارات شاکی ردیف اول

  • شاکی گفت: حدود ساعت ۱۱ ظهر بود که می‌خواستم وارد شرکت شوم که این افراد با قمه دور من را گرفتند و خواستند حلقه‌ی من را از دستم بیرون بیاورند که من دستم را مشت کردم و نگذاشتم این کار را انجام دهند.
  • وی افزود: یکی از متهمین با قمه به صورت من زد و حتی منشی شرکت هم بیرون آمده بود و داد و فریاد می‌کرد و وقتی متهمین احساس خطر کردند خیلی راحت سوار موتور شدند و گریختند.
  • قاضی صلواتی از شاکی پرسید، چرا وقتی چند روز پیش به شعبه مراجعه کردید انگشتر در دست شما نبود؟
  • شاکی پاسخ داد: من می‌ترسم. الان نه حلقه و نه ساعت دستم نمی‌کنم. پول هم به اندازه‌ی کرایه تاکسی در جیبم می‌گذارم و اگر با اعضای خانواده بخواهیم به بانک برویم حتما باید چند نفر باشیم. ما حتی دیگر از صدای موتور هم می‌ترسیم.
  • قاضی صلواتی از شاکی پرسید که چه خواسته‌ای از دادگاه دارید؟
  • شاکی پاسخ داد: هر تصمیمی که دادگاه بگیرد برای من مورد احترام است.

اظهارات شاکی ردیف دوم

  • شاکی ردیف دوم در بیان جزییات روز حادثه گفت: یک روز جمعه در آبان ماه بود که با ماشین به سمت تجریش در حرکت بودم، در بلوار کاوه دیدم دو موتور سوار خلاف جهت حرکت می‌کنند.
  • وی افزود: پشت چراغ قرمز و ۳۰ - ۴۰ متر مانده به تجریش یک موتوری کنار ماشین من حرکت کرد و موتور به گلگیر ماشین اصابت کرد. من احساس کردم تصادف شده است، شیشه سمت همسرم بالا بود ولی شیشه سمت من پایین بود که یک دفعه دو دست داخل ماشین آمد و شروع به کشیدن زنجیر دور گردن من کرد.
  • شاکی پرونده ادامه داد: من فقط توانستم در ماشین را قفل کنم و شروع به حرکت کردم. من نمی‌دانستم دارم چه کار می‌کنم، زنجیر هم از گردنم جدا نمی‌شد ولی آنها آن‌قدر زنجیر را کشیدند که لباس و زنجیر من را با هم درآوردند.
  • وی افزود: پس از آن من پیاده شدم و دنبال آنها دویدم و کمی پایین‌تر دیدم که یکی از موتوری‌ها در ترافیک گیر کرده. او چاقو کشید ولی من دنبال او دویدم و ۱۰ قدم مانده بود به او برسم که یک موتوری دیگر آمد او را سوار کرد.
  • شاکی ردیف دوم این پرونده اظهار کرد:‌ در اینجا چند مساله وجود دارد، دزدی از قبل وجود داشته است. ولی من می‌گویم اینها دزد نیستند، نامردند. زن و بچه‌ی من ترسیده‌اند، و سه روز است که بچه‌ام را به مدرسه نفرستاده‌ام. آنها چون گردن من را گرفته بودند نمی‌دانستم برای همسر و فرزندم دارد چه اتفاقی می‌افتاد.
  • قاضی صلواتی از این شاکی خواست که تقاضای خود از دادگاه را مطرح کند که وی در پاسخ گفت: اولا دوست دارم بر اساس قانون تصمیم‌گیری شود. من فکر نمی‌کنم یعنی نظر من بر روی مساله محاربه و اینطور چیزها نیست. چون حتی بدترین آدم هم جا دارد درست شود، ولی کاری که آنها کردند من به عمرم ندیدم.
  • شاکی ردیف دوم پرونده اظهار داشت: زنجیری که اینها از من بردند حدودا نه میلیون تومان قیمت داشت و این سوال پیش می‌آید که آیا این زنجیر نتوانست خرج عمل مادر متهم را بدهد که ۴۰ روز بعد از آن، همین کار را تکرار کردند.

اظهارات وکیل متهم ردیف اول

  • وکیل‌مدافع متهم ردیف اول گفت: قبل از دفاع اعلام می‌کنم که موکل من از شاکی ردیف اول عذرخواهی زیادی انجام داده است. او همچنین وقتی پی برد که چه عمل زشتی را مرتکب شده از همه امت شهید پرور ایران عذرخواهی می‌کند.
  • اتهاماتی که برای موکل من در نظر گرفته شده محاربه، افساد فی‌الارض و ایجاد رعب و وحشت با سلاح سرد یعنی چاقو است.
  • من به محض اعلام وکالت تسخیری پرونده را مطالعه کردم. اولین خواسته‌ی من این است که چون در مسائل کیفری نظر علمای حقوق و همکاران ما بر این است که به شخصیت متهم توجه شود، مطالبی را در این رابطه بیان می‌کنم.
  •   پدر متهم به واسطه‌ی آسیبی که در سربازی و در زمان جنگ دیده فوت کرده است، متهم ۱۲ ساله بوده و مادر او مجبور بود که در شرکت‌های مختلف کار کند تا این که ازدواج کرد. این ازدواج ناموفق بود و پدر ناتنی با پسری که در زمان بلوغ بوده و سخت‌ترین زمان تربیتی است، سر ناسازگاری داشته است.
  • وقتی که بچه‌ای ۱۲ سال دارد و پدرناتنی با او رفتار خشونت‌آمیزی دارد یک عقده روانی در او به وجود می‌آید. مادر برای تمام کردن این ماجرا از شوهر جدا می‌شود و حاصل این ازدواج هم یک دختر است که در حال حاضر کلاس دوم ابتدایی است.
  • در این وضعیت مادر پیر که ۲ فرزند دارد دیگر نمی‌تواند سر کار برود، به نحوی که کار را برای او به منزل می‌آورند و او کارهایش را در منزل انجام می‌داده است.
  • (وکیل مدافع متهم ردیف اول در ادامه جلسه، عکس مادر متهم را که در حال انجام کار در منزل است به قاضی و حاضرین در جلسه نشان داد) مطالبی که گفته می‌شود به هیچ وجه مجوزی برای ارتکاب جرم موکل و دیگر متهمان نیست اما ذکر این موارد صرفا به خاطر تخفیف مجازات است.
  •   این مادر که در منزل کار می‌کرده، نیازمند یک عمل جراحی دومی بوده است که متاسفانه مبلغ ۴ میلیون تومان از ایشان می‌خواهند و گواهی آن هم در پرونده وجود دارد. این مبلغ شاید برای کسانی که ماشین‌های آنچنانی سوار می‌شوند مبلغ ناچیزی باشد ولی برای چنین خانواده‌ای مبلغ زیادی است.
  •  موکل، قبلا خودش هم یکبار قربانی چنین حادثه‌ای شده است، به نحوی که یک بار خواستند موبایل او را بگیرند و با آجر به سر او زده‌اند و بر روی سر او عمل جراحی انجام شده است.
  •   پزشکی قانونی متهم را در حین ارتکاب جرم مجنون تشخیص نداده است. وقتی که یک فرد جوان در هنگام شکل‌گیری شخصیت در چنین خانواده‌ای بوده و یک بار هم قربانی چنین حادثه‌ای شده، طبیعی است که او مانند دیگر افراد عادی نیست.
  •  با توجه به رشد کردن متهم در چنین خانواده‌ای، انگیزه متهم ترساندن مردم و افساد فی‌الارض نیست، بلکه کسب مال از طریق نامشروع است و اگر با دقت نگاه کنیم به نظر من انگیزه متهم رفع نیاز مالی از راه غلط بوده است.
  •   در جلد ۴ تحریرالوسیله‌ی امام خمینی (ره) سه شرط برای محارب تلقی کردن وجود دارد و این شروط عبارتند از این که کسی سلاح را برهنه یا آماده کند برای این که مردم را بترساند- خواه چیزی بگیرد یا نه - و شرط سوم این است که قصد افساد در زمین داشته باشد.
  •   این جوان با آن پیشینه تنها و تنها قصد تهیه مال داشته که از نظر ما عمل او عمل مجرمانه است. ولی به نظر من عمل متهم محاربه نیست.
  •   البته من برای دادگاه متهم، تعیین تکلیف نمی‌کنم، ولی عمل متهم به نظر من منطبق با ماده ۶۵۲ قانون مجازات اسلامی است.
  •   نظریات قضات محترم، علما و اساتید حقوق نیز این است که عمل این افراد محاربه نیست منتهی در دادگاه تصمیم‌گیری با ریاست محترم دادگاه است که بی‌طرف و فارغ از هیاهوی رسانه‌ها تصمیم می‌گیرد و احساسات بر او غلبه نمی‌کند.
  •   شاکی دوم پرونده مطلب قشنگی را گفت و با این که مال باخته بود، گفت نظرش این نیست که برای متهم اتهام محاربه در نظر گرفته شود.
  •   من نمی‌خواهم بگویم که شاکی گذشت کند و به گردن متهم دست گل بیندازد اما متهم یک جوان ورزشکار است و حدود ۴۰ نفر از اعضای باشگاهی که او در آن ورزش می‌کرده رفتار متهم را تایید می‌کنند و می‌گویند که او آدم شروری نبوده است.
  • وی در پایان دفاعیات خود از متهم ردیف اول، از دادگاه تقاضا کرد که برای تصمیم‌گیری به انگیزه متهم توجه کند.
  • در ادامه نخستین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده چهار متهم به زورگیری، ‌ با دستور قاضی صلواتی فیلم حادثه پخش شد.

اظهارات متهم ردیف دوم

  • قاضی صلواتی پس از پخش فیلم از متهم ردیف دوم خواست تا در جایگاه قرار بگیرد و از او پرسید، متولد چه سالی هستید؟
  • متهم ردیف دوم با حضور در جایگاه پاسخ داد: متولد سال ۱۳۷۱ و اولین بار است این کار را انجام داده‌ام، بیکار هستم و مدرک سیکل دارم.
  • قاضی صلواتی اتهام محاربه و افساد فی‌الارض از طریق سرقت مسلحانه و ایجاد رعب و هراس با استفاده از سلاح سرد (چاقو) را به متهم تفهیم کرد و از او خواست از خود دفاع کند.
  • متهم در دفاع از خود گفت: گول رفیق را خوردم، چرا که او برای عمل مادرش نیاز به پول داشت. من نیازی به پول نداشتم چرا که مادرم از من حمایت می‌کرد، من را عفو کنید.
  • قاضی صلواتی از متهم خواست تا ماجرا را تعریف کند.
  • متهم گفت: من در قهوه خانه نشسته بودم و بعد دوستم آمد و ماجرا را به من گفت. ما نمی‌دانستیم که شاکی در بانک است، بلکه او را در کوچه خلوت دیدیم و بعد پیاده شدیم و چاقو دستم بود، ولی او را تهدید به چاقو زدن نکردم، ولی دوستم او را گرفت و نهایتا کیفش را گرفتیم.
  • صلواتی چاقویی را خطاب به متهم نشان داد و گفت: آیا این همان چاقو بود؟
  • متهم پاسخ داد: بله. کاپشن شاکی نیز در اثر اینکه او را به پشت گرفتیم، درآمد.
  • قاضی گفت: تو می‌گویی اولین بارم است ولی متهم ردیف اول گفته که ۱۰ روز بعد دوباره چنین اقدامی را مرتکب شدیم، بار دوم کی بود؟
  • متهم پاسخ داد: تاریخ آن را نمی‌دانم، ولی کوچه‌ای پایین‌تر از اتفاقی بود که دفعه اول اتفاق افتاده بود. در آن ماجرا هم همگی با هم رفتیم و از موتور پیاده شدیم و پول را گرفتیم.
  • قاضی از متهم پرسید: مبلغ پول برای اتفاق دوم چقدر بود؟
  • متهم پاسخ داد: در حدود ۱۵ هزار تومان.
  • قاضی خطاب به متهم گفت: چاقویی به این شکل به چه دردت می‌خورد که در جیب خود نگه می‌داری؟
  • متهم پاسخ داد: چاقو مال خودم نبود، مال دوستم (متهم ردیف چهارم) بود و او به من گفت که با این چاقو می‌توانیم مردم را بترسانیم.
  • قاضی گفت: تا کسانی که از آنها پول می‌گیرید، بترسند؟ به سن و سالت این کارها می‌خورد؟
  • متهم گفت: اولین بارم بود این کار را کردم! من را ببخشید.
  • قاضی گفت: آیا پدرت زنده‌ است؟
  • متهم پاسخ داد:‌ نه او را کشته‌اند، در اثر درگیری پدرم به بیمارستان منتقل شد و چشمش تخلیه شد، ۷ الی ۸ ماه زنده بود و نهایتا مرد.
  • قاضی خطاب به متهم گفت: او را با چه چیزی کشتند؟
  • متهم گفت:‌ با قمه!
  • قاضی گفت: خودت زخم خورده‌ای، چرا مرتکب چنین کاری شدی؟
  • متهم پاسخ داد: نمی‌دانم!
  • قاضی صلواتی افزود: اظهارات شاکی را دیدیم، چه چیزی داری که در پاسخ بگویی؟
  • متهم گفت:‌ مرا اعدام نکنید، لطفا!
  • قاضی از متهم پرسید: پس امنیت جامعه چه می‌شود؟ برای کسانی که مانند تو دست به چنین کارهایی می‌زنند چه چیزی داری بگویی؟
  • متهم پاسخ داد: این کارها به درد نمی‌خورد، من گول رفیقم (متهم ردیف چهارم) را خوردم (درحالی که گریه می‌کرد) من را ببخشید، من محارب نیستم!

دفاعیات وکیل مدافع متهم ردیف دوم

  •   با اینکه موکل من باعث رنجش شاکی و جامعه و نیز تشویش اذهان عمومی شده است، ولی متهم جوان و فاقد سابقه است و عنوان مجرمانه‌ای محاربه و افساد فی الارضی که نسبت به موکلم مطرح است علیه او مصداق ندارد و با همه ارزشی که برای دستگاه قضایی قائل هستم و با توجه به اینکه کیفر باید متناسب با فعل مجرمانه باشد، باید بگویم که فعل مجرمانه موکلم، مصداق محاربه و افساد فی‌الارض نیست.
  •   براساس مستندات پرونده در ابتدا عنوان سرقت مقرون به آزار طبق ماده ۶۵۲ قانون مجازات اسلامی به موکلم تفهیم شده بود که در نهایت این عنوان اتهامی به محاربه و افساد فی‌الارض تغییر کرد.
  •   از ریاست دادگاه تقاضا دارم که مجازات متناسب به موکلم بدهد. با توجه به اینکه افرادی که اقدام به پخش این فیلم در فضای مجازی کرده‌اند آیا آنها گنهکار نیستند؟ همانطور که آقای احمدی مقدم از پخش گسترده فیلم در فضای مجازی انتقاد کرده بود، آیا اتهام محاربه به چنین افرادی که نظم جامعه را بر هم می‌زند نمی‌خورد؟
  • وی در پایان دفاعیاتش گفت: متهم جوان و فاقد سابقه است و قصد و نیتی علیه نظام اسلامی نداشته است، لذا اصلاح اتهام مجرمانه موکلم را خواستارم.

آخرین دفاع متهم ردیف اول

  • قاضی صلواتی اتهام محاربه و افساد فی‌الارض از طریق سرقت مسلحانه و ایجاد رعب و وحشت با سلح سرد (چاقو) را به متهم ردیف اول تفهیم و از او خواست آخرین دفاعیات خود از ارائه کند.
  • متهم ردیف اول نیز گفت: من نمی‌خواستم این کار را بکنم، از شاکی‌ام معذرت‌خواهی می‌کنم، از کاری که کردم پشیمان هستم.
  • قاضی به او گفت: چه پیامی برای افرادی که می‌خواهند این کار انجام دهند دارید؟
  • متهم پاسخ داد:‌ ای جوانان مال حرام ارزش ندارد و آه مردم آدم را می‌گیرد. اگر خانواده‌هایتان را دوست دارید این کار را نکنید.

آخرین دفاع متهم ردیف دوم

  • قاضی صلواتی اتهام محاربه و افساد فی‌الارض و سرقت مسلحانه و ایجاد رعب و وحشت از طریق سلاح سرد را به متهم ردیف دوم تفهیم کرد و از او خواست آخرین دفاعیات خود را بیان کند.
  • متهم ردیف دوم نیز با حضور در جایگاه در آخرین دفاعیات خود گفت: پشیمانم، ‌ من گول رفقیم را خوردم و اشتباه کردم.

اظهارات متهم ردیف سوم

  • قاضی به متهم گفت، اتهامات شما در دادگاه محرز است، متولد چه سالی هستی؟
  • متهم ردیف سوم در پاسخ به قاضی گفت: متولد سال ۱۳۷۰ هستم، شغلم آزاد و فقط یک فقره سرقت مسلحانه داشته‌ام.
  • قاضی خطاب به متهم گفت: اتهام شما براساس کیفرخواست صادر شده مشارکت در سرقت مسلحانه با سلاح سرد، نسبت به شاکی است از خود دفاع کنید.
  • متهم گفت:‌ اشتباه کردم.
  • قاضی از اوخواست از خوددفاع کند.
  • متهم ردیف سوم گفت: در قهوه‌خانه نشسته بودم که دوستم آمد و گفت مادرش مریض است و پول نیاز دارد. طی تماسی دو نفر دیگر از دوستان‌مان آمدند و زمانی که در حال دور زدن در خیابان‌ها بودیم دیدیم این شاکی! (اشاره به فرد مالباخته حاضر در دادگاه) در کوچه خلوت ایستاده که ما هم ایستادیم.
  • قاضی دراین هنگام خطاب به متهم گفت: محل سکونت شما در جنوب شهر است، درکریمخان چه می‌کردید؟
  • متهم پاسخ داد: با دوستان گفتیم به بالای شهر برویم!
  • قاضی گفت: پس با نیت و قصد قبلی این کار را کردید؟
  • متهم پاسخ داد: بله! در این هنگام روبروی شاکی قرار گرفتیم و وسایل او را از دستش گرفتیم و کیفش را بردیم.
  • قاضی به متهم گفت: آیا شما بزرگتر هستی یا برادرت متهم ردیف چهارم؟
  • متهم پاسخ داد:‌ برادرم!
  • متهم در ادامه گفت: من یک‌بار محکوم به زندان شده‌ام، در حدود چهار ماه زندانی شدم.
  • قاضی گفت: پس چرا این‌کار را دوباره کردید در صورتی که یک‌بار هم به زندان رفته‌ بودی؟
  • متهم پاسخ داد: انگیزه‌ای نداشتم، سرباز فراری بودم در واقع سربازی نمی‌رفتم زیرا بعد از محکومیت وقتی که مجددا به سربازی رفتم، دیدم که همه یکجور نگاهم می‌کنند لذا قید سربازی را زدم.
  • قاضی از متهم پرسید: چقدر پول گیرت آمد؟
  • متهم پاسخ داد: حدود ۳۰ هزار تومان!
  • قاضی از متهم پرسید:‌ آیا ارزشش را داشت؟ اگر کسی هم با تو چنین کاری می‌کرد چه کار می‌کردی؟
  • متهم ردیف سوم پاسخ داد:‌ شکایت می‌کردم.
  • قاضی پرسید: شما اظهارات شاکی ردیف دوم را شنیدید در این رابطه توضیح دهید؟
  • متهم گفت: من او را تا به حال ندیده‌ام.
  • در این هنگام قاضی صلواتی به متهم گفت: ولی در مواجهه حضوری اظهارات وی را پذیرفته بودید.
  • متهم پاسخ داد: نه. من نمی‌پذیرم. من پشت فرمان موتور نشسته بود. به چه صورت می‌توانم زمانی که رانندگی موتور را می‌کردم با او درگیر شوم.

اظهارات وکیل متهم ردیف سوم

  • به عنوان وکیل تسخیری با صراحت کامل نظرات خودم را بیان می‌کنم و نظر دادستان حکومت اسلامی را نسبت به کیفرخواست صادره علیه موکلم رد می‌کنم. برای اینکه در انعکاس این جلسات تصور نشود که دادگاه فرمایشی است این موضوع را مطرح می‌کنم. از ریاست دادگاه نیز به دلیل ارتکاب چنین جرایمی که موجب خدشه امینت مردم می‌شود عذرخواهی می‌کنم.
  •  از رسانه‌ها می‌خواهم برای کاهش چنین صدماتی به مردم و نیز پشیمانی متهمان قبل از صدور رای و نیز اجرای عدالت، اخبار آن را به صورت منظم و با دقت منعکس کنند تا برای دیگران درس عبرت شود، اگرچه ارتکاب چنین جرایمی در کشورهای دیگر مانند آمریکا عادی است اما درنظام ما که معطر به خون شهیدان است، ارتکاب به چنین جرایم هرچند که کوچک باشد، ولی باز هم زشت و ناپسند است.
  •  عذرخواهی و ندامت موکلم را از ارتکاب به عمل انجام شده‌اش، اعلام می‌کنم. ان‌شاءالله این توبه و ندامت قلبی باشد تا خداوند از رحمت خود به موکلم دریغ نکند.
  •   از حسن اعتماد ریاست دادگاه نسبت به وکلای تسخیری و نیز از خدمات نیروهای انتظامی و از صبر وحوصله رسانه‌ها تشکر می‌کنم و از دادگاه می‌خواهم همه جهات را در رای صادره لحاظ کند و نیز با توجه به امنیت موکل من، او را مورد رافت اسلامی قرار دهد.

آخرین دفاع متهم ردیف سوم

  • متهم ردیف سوم نیز در آخرین دفاعیاتش گفت: من اشتباه کردم. من را عفو کنید.

اظهارات متهم ردیف چهارم

  • در ادامه جلسه رسیدگی به اتهامات ۴ متهم به زورگیری، متهم ردیف ۴ به دستور قاضی در جایگاه قرار گرفت.
  • این متهم گفت: سابقه‌ی کیفری ندارم و به عنوان پیک نمایشگاه مشغول به کار بودم که برادر بزرگترم با من تماس گرفت و گفت که مادر یکی از دوستانم مریض است و نیاز به پول دارد و پیشنهاد زورگیری داد. من گفتم این کارها از من بر نمی‌آید که او به من گفت تو فقط پشت موتور بنشین و کاردیگری نیاز نیست انجام بدهی.
  • قاضی صلواتی از متهم پرسید: انگیزه تو از انجام این کار چه بود؟
  • متهم پاسخ داد: من انگیزه‌ای نداشتم.
  • قاضی صلواتی از متهم سوال کرد که اگر با خودت این کار را انجام می‌دادند چه احساسی داشتی؟ ‌
  • متهم پاسخ داد: با من هم این کار را انجام دادند.
  • رییس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی از متهم پرسید چه زمانی این کار را با تو انجام دادند؟
  • متهم پاسخ داد: ۳ ماه پیش وقتی که با موتور در حال حرکت بودم یک موتوری دیگری به من نزدیک شد و با لگد من را به زمین انداختند و بعد از آن با چاقو مجروحم کردند و پولم را هم بردند.
  • قاضی صلواتی از متهم پرسید: در آن لحظه چه احساسی داشتی؟
  • متهم پاسخ داد:‌ دوست داشتم پیگیری کنم و پولم را بگیرم.
  • رییس دادگاه سوال کرد: اگر آنها شناسایی شوند دوست داری با آنها چه کار کنند؟
  • متهم گفت: آنها شناسایی نمی‌شوند چون صورت خود را پوشانده بودند.

اظهارات وکیل متهم ردیف چهارم

  •   نکته‌ای که باعث شده عمل این افراد این‌ قدر حساس شود، پخش تصاویر عمل انجام شده توسط آنها از تلویزیون است.
  •   جرم در هر کشوری ممکن است رخ بدهد. برخلاف نظر کسانی که می‌گویند فقر باعث انجام چنین حرکاتی است، من می‌گویم زیاده خواهی باعث ارتکاب چنین اعمالی است. وقتی ماشین میلیاردی وارد می‌کنند و در بعضی جاها چلوکباب ۱۵۰ هزار تومانی وجود دارد این اعمال هم رخ می‌دهد.
  • در بحث سرقت مساله حرز وجود دارد ولی در اینجا اصلا حرزی وجود ندارد. اینها مستلب هستند. یعنی آشکارا مالی را از کسی برده‌اند و گریخته‌اند.
  • محاربه با خدا برای بشر جز خواری و ذلت به همراه ندارد. این که می‌گویند محاربه منظور این است که از اجرای دستورات خدا و پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) جلوگیری شود.
  •   محارب باید بداند عملش محاربه است. اگر دو نفر با هم دعوا کنند خیلی‌ها می‌ترسند. شاکی اول می‌گوید ترسیده است، ولی شاکی دوم حتی دنبال متهمان هم دویده است. لذا این ترس به عنوان مفهوم موجود در محاربه مد نظر قانون‌گذار نیست.
  • موکل من سوار موتور سیکلت بوده و چاقو هم در دست نداشته بلکه تنها یک بار یاور بوده است. سهمش هم فقط ۱۷ هزار تومان بوده است و به تعبیری او مانند چرخ پنجم یک گاری است. لذا با توجه به این که او چاقو نداشته و از صحنه دور بوده است، نمی‌شود گفت که او در سرقت مسلحانه مشارکت داشته است.
  • حسن دادگاه علنی این است که مردم می‌دانند به دادشان رسیدگی می‌شود و این طور نیست که بنگاه‌های لجن پراکنی می‌گویند. سایر بدهکاران هم بفهمند وقتی اینجا بیایند دیگر گریه و توبه فایده ندارد زیرا جامعه حقی دارد، اما اعتدال و تناسب مجازات هم باید در نظر گرفته شود.
  • نهایتا از محضر شریف دادگاه و معاونت محترم دادستان استدعا دارم که با رافت و عطوفت اسلامی نسبت به صدور رای اقدام کنند.
  • اصل مجازات در اسلام تنبه است. اگر بفهیم متهم واقعا از گذشته خود عدول کرده است و مسوولان زندان نیز رفتار او را تایید کنند، متهم به طور مشروط آزاد می‌شود.

آخرین دفاع متهم ردیف چهارم

  • کسانی که این کار را انجام می‌دهند باید بدانند که عاقبت خوبی در انتظار آنها نیست.

اظهارات قاضی

  •   در خاتمه لازم می‌دانم که با توجه به رهنمودهای ریاست محترم قوه قضاییه عرض کنم که کشیدن سلاح اعم از سرد و گرم به قصد اخافه‌ الناس و ترساندن مردم و ایجاد رعب و وحشت در جامعه از مصادیق محاربه است و اگر پرونده‌ای به دادگاه انقلاب اسلامی تهران ارجاع شد، دادگاه انقلاب اسلامی تهران به شدت و با قاطعیت با آن برخورد خواهد کرد و من این را به عنوان یک هشدار یادآوری می‌کنم.

صدور رای و اعدام در ملاء عام

  • سرانجام این حکم بامداد روز یک‌شنبه یکم بهمن پس از استیذان رییس قوه قضاییه در خیابان بهشهر در ضلع شمالی پارک هنرمندان و با حضور جمعی از مردم تهران به اجرا درآمد تا بر این اساس زورگیرانی که این بار و زودتر از همیشه گیر قانون افتاده بودند در کمتر از یک ماه پس از محاکمه و ۴۰ روز پس از دستگیری مجازات شده باشند.
کد خبر 198419

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار حوادث

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز