قصهگویی یک عنصر اساسی و فوق مهم در ساختن نبوغ است. این کار قدرت تفکرات خارقالعاده را در یک نابغه زنده میکند. طبق نظریه روانشناسان کودک، روند رشد ذهنی کودک تا قبل از سن شش سالگی به نحو نفسگیری سریع است. بین شش تا هفت سالگی سرعت آن کاهش مییابد و رشد آهسته و ماندگار تثبیت میشود.
برانگیختن: قصههای خوب پیامهایی از امید، تلاش و موفقیت در خود دارند، بدون آن که حرفی از پند و موعظه در بین باشد. قصهها نیروی تفکر او را برمیانگیزند.
بیداری بصری: قصه استعداد تصویرسازی خود کودک را بیدار میکند، قوه تخیل رشد یافته و پیشرفته اساس شکوفایی نبوغ است.
گوشی برای گفت و شنود: کلمات زمانی که با آهنگ و لحن متفاوت بیان شوند، مجذوب کننده میشوند.
تجربههای تازه: با قصه گفتن، فرزند شما به دنیاهای اسرارآمیز و جادویی میرود. در قصهها به علایق بچهها پیبرده میشود و از طرفی با خواندن مطالب درباره علایق کودک، اشتیاق او را به سمت خواندن سوق میدهید و این اقدام است که به سود نابغه خواهد بود.
درک دیگران: او در داستان شخصیتهای مختلف را درک میکند و تفاوتها را درمییابد و افق دید او وسیعتر میشود.
قصههای محلی: قصههای محلی فرهنگ ملتها را به کودک میآموزد.
الهام گرفتن از داستانهای واقعی: درباره افراد برجسته جهان داستانهای شنیدنی برای کودک بگویید. آنها در زمینه تاریخ، علوم، ریاضیات، مهندسی، موسیقی، سیاست و هنر وجود دارند. او با همسانسازی با افراد دیگر سعی میکند خود را به سوی آنان سوق دهد. زندگی مشاهیر میتواند برای کودکان منبع الهام بزرگی باشد.
حرفهای بعد از قصه: گفتوگوهای بعد از قصه میتواند شروعی برای کسب تجربیات جدید باشد و با سوالات مختلف از کودک او را به سمت یافتههای جدید هدایت کنید. گاهی میتواند سوالات را از زبان اسباببازیهای او مطرح کنید.برای مثال خرس کوچولوی تو میپرسد چرا فیل در داستان آنگونه عمل کرد؟ بدین وسیله سبب رشد بخش تحلیلگر مغز او میشوید.
قصهگویی، اندوخته عظیم انرژی و افکار خلاقانه را در کودک شما آشکار میکند. قصهگویی جرقه کوچکی را که شعله نبوغ را در خود دارد، مستقل میکند تا در دنیایی که سرشار از امکانات عظیم است بدرخشد. علاقهمند نمودن کودکان به مدرسه یک امر بسیار مهم میباشد و والدین باید با خلاقیت خود کودکان را مشتاق حضور در مدرسه کنند.
نیچه، فیلسوف آلمانی میگوید: محال است چیزی به بار بنشیند، بیآنکه ارواح سالم و برومند در ایجادش دخیل نبوده باشند.