منوچهر متکی وزیر سابق امور خارجه کشورمان، وب سایت شخصی خود را با یادداشتی تحت عنوان «پیشنهادهای ناپخته در مذاکرات هستهای» به روز کرد. متن کامل این یادداشت در ادامه آمده است:
شکلگیری مذاکرات هستهای بین ایران و طرفهای دیگر به حدود یک دهه میرسد. این مذاکرات که بین ایران و سه کشور اروپایی فرانسه، آلمان و انگلیس (موسوم به EU3) و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا (خاویر سولانا) در دولت هشتم و اوایل دولت نهم وجود داشت بعدها در قالب جدید گفتگوهای ایران و 5 کشور عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد و آلمان (موسوم به 1+5) ادامه یافت.
روند مذاکرات مذکور، فراز و نشیبهای آن و مهمتر از همه آسیبشناسی در مواضع، رویکردها و اقدامات دو طرف موضوعی است که در جای خود باید مورد مداقه قرار گیرد.
آنچه در این مکتوب کوتاه مدنظر است، اصلی کردن یا برجستهسازی موضوعی فرعی به نام «محل مذاکرات» است. در آغاز، این مذاکرات در تهران و یا در کشورهای اروپایی طرف مذاکره صورت میپذیرفت. ترکیه در سال 1386 در راستای نقشآفرینی خود در موضوعات و تحولات منطقهای و البته در رویکردی مثبت به دنبال برگزاری این گفتگوها در آن کشور بود. از اینرو ترکیه خود با طرفین هماهنگ میکرد و نهایتاً چند دور از این مذاکرات طی سالهای گذشته در استانبول برگزار شد.
مدتی قبل، طرف ایرانی در حالی کشور عراق را به عنوان محل مذاکرات ایران و 1+5 پیشنهاد داد که مشخص نیست با چه تحلیلی کشوری که هنوز از استانداردهای لازم امنیتی برای چنین اقداماتی برخوردار نیست باید به عنوان محل انجام مذاکرات پیشنهاد شود؟ البته در پی چانهزنی و چالشهایی یک دور از گفتگوها در بغداد صورت پذیرد.
اخیرا نیز در خبرها آمده بود وزیر امور خارجه کشورمان در سفر چند روز گذشته خود به مصر بر اساس هماهنگی با دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، پیشنهاد برگزاری گفتگوهای آتی جمهوری اسلامی ایران با 1+5 در قاهره را ارائه میدهد در حالیکه به فاصله کوتاهی، بر اساس خبر خبرگزاری رسمی مصر (الشرقالاوسط) و به نقل از یک مقام ارشد دولت این کشور اعلام میشود که مصر هنوز درباره میزبانی نشست بعدی مذاکرات هستهای ایران و 1+5 تصمیمی نگرفته است!
این مطلب دگربار و به روشنی موید آن است که در دیپلماسی نباید به جایگاه کشور چوب حراج بزنیم و پیشهادهای کارشناسی نشده و غیرهماهنگ با طرف مذاکره خود را اعلام نماییم. بر این اساس توجه به چند نکته ضروری است:
1. مطلب نخست آن است که موضوع جدی و مهم مذاکرات هستهای به عنوان یک موضوع مهم و ملی را نباید از دالان پروسههای شکلی و نمایشی عبور دهیم.
2. دیگر آنکه داشتن سیاست تبلیغی و تدوین بسته خبری در حاشیه این گفتگوها ضروری است، اما باید توجه داشت که هدف از این گفتگوها نیل به تفاهم است نه صرفاً تبلیغات. نگارنده در دیدار چندی پیش خود با آقای وزیر خارجه متذکر شدم که بیان سخنگوی وزارت امور خارجه مبنی بر پخش مستقیم مذاکرات از طریق رسانهها کلامی غیردیپلماتیک و نسنجیده است، ضمن آنکه پذیرش شکست مذاکرات قبل از برگزاری را القا میکند.
3. نکته دیگر آن است که در ارائه هر پیشنهادی ابتدا باید از کانالهای دیپلماتیک موافقت قبلی طرفهای دیگر مذاکره را اخذ نمود و پس از آن بصورت علنی و در سطح رسانهها مطرح شود.
4. و کلام آخر آنکه با توجه به شرایط عراق و مصر و حتی ترکیه در پی مواضع مداخله جویانهاش در مسائل منطقه به ویژه سوریه، اساساً برگزاری نشستهای کشورمان با 1+5 در خارج از کشورهای مذاکرهکننده منفعت خاصی برای ما ندارد و لذا بهترین محل برگزاری این گفتگوها، پایتخت کشورهای مذاکرهکننده بصورت تناوبی است. مثلاً برای دور بعدی نشست و در رایزنی با خانم اشتون، پاریس، تهران و یا پکن پیشنهاد شود.