حالا ائتلافی که شعارش نفی حق فلسطینیان بود، با پیروزی در انتخابات پارلمانی اسرائیل، یک دور دیگر حضور نتانیاهو در قدرت را رقم زد. البته در این انتخابات نتانیاهو بخشی از آرای خود را از دست داد و در واقع باید گفت، برنده واقعی این انتخابات نه نتانیاهو، که جناح میانهای بود که در تبلیغات انتخاباتی بر مسائل داخلی تمرکز کرد.
رژیمی که اقتصاد مدرنش کاملا وابسته به سیستم جهانی است و درگیریهایش در ماجرای فلسطین دهههاست در کانون توجه و اخبار رسانهها و قدرتهای جهانی است، در این انتخابات بهگونهای عمل کرد که گویی در سیارهای جدا افتاده به سر میبرد و بخشی از این جهان نیست. احزاب میانه اسرائیلی، با شعار عدالت اجتماعی در انتخابات شرکت کردند و حرفشان این بود که شاگردان مدارس مذهبی هم باید در خدمت سربازی شرکت کنند و در این زمینه با طبقه متوسط شریک و سهیم باشند.درحالیکه نظرسنجیها نشان میدهد تنها 18درصد از رایدهندگان اسرائیلی دغدغه مسئله فلسطین را دارند، حزب کارگر که به حزب اسحاق رابین و توافقنامه صلح اسلو معروف است، در تبلیغات انتخاباتیاش حتی از کوچکترین اشارهای به روند صلح خودداری کرد مبادا آرای مردمی را از دست بدهد.
شلی یاخیموویچ رهبر کنونی این حزب، در بحث صلح با فلسطینیان حتی از ایهود باراک رهبر پیشین این حزب هم پیشی گرفت و درحالیکه باراک در خطایی مهلک، میگفت مناقشه فلسطین راهحلی ندارد، خانم یاخیموویچ از اساس وجود این مناقشه را منکر شد و گفت که اصلا مشکلی وجود ندارد.عملکرد دو حزب عمده مذهبی در این انتخابات، نمونهای از زندگی اسرائیلیها در حباب است. حزب شاس به رهبری یک خاخام 92ساله، دفاع سنتیاش از فقرا را با مبارزه برای تصویب قوانین سختگیرانهتر یهودیت ترکیب کرد. این در حالی است که در جامعه اسرائیل تودههای مهاجر روستبار در حال قدرت گرفتن هستند و اینها همان افرادی هستند که از اساس به مذهب و یهودیت بهطور خاص بدگمان و بیاعتمادند. در همین حال حزب یهود خانه ما، دیگر حزب مذهبی فعال در این انتخابات که با خاخامهای بسیار سنتی و مذهبی در ارتباط است، نتانیاهو را بهخاطر سیاستهای توسعهطلبانهاش در قبال خاک فلسطین نقد کرد.
کارشناسان تغییرات و تحلیلهای جمعیتی هشدار میدهند، توازن نامتناسب جمعیت یهودی و عرب میان رود اردن و دریای مدیترانه، حقیقتی را نشان میدهد که برای جایگاه اسرائیل در عرصه جهانی اصلا خوب نیست. این حقیقت این است که یک اقلیت یهود دارد بر یک اکثریت عرب حکومت میکند و این یعنی تبعیض حکومتی و گزینهای ناخوشایند در عرصه بینالمللی. البته اگر ائتلافی متعادلتر جای ائتلاف کنونی نتانیاهو با بنیادگرایان مذهبی و ناسیونالیستهای افراطی را بگیرد، شاید دید جهان اندکی تغییر کند.
خبر خوب این است که این انتخابات و نتیجهاش، تغییر در ترکیب ائتلاف حاکم در اسرائیل را از نظر سیاسی اجتنابناپذیر کردهاست. نتانیاهو، سیاستمداری که همواره در جستوجوی برنامهای برای حفظ خود در قدرت بوده، اکنون مجبور است لحن و سیاستش را تغییر داده و یک دولت میانه تشکیل دهد. موفقیت چشمگیر حزب راستمیانه جدید یاشآتید به رهبری ییر لاپید در این انتخابات، تشکیل یک ائتلاف راست تند توسط نتانیاهو را غیرممکن کرد و اکنون نتانیاهو به جای اینکه به سمت همپیمانان سنتیاش برود، مجبور است به گروههای میانه روی آورد.
اما آیا همین برای امیدواری نسبت به احیای روند صلح با فلسطینیان و دستیابی به راهحل کافی است؟ واقعیت این است که خیر. حزب لیکود نتانیاهو آنقدر در این سالها تند شده که شانس احیای روند صلح را بسیار کمرنگ کردهاست. اگر حزب یهود خانه ما با همه شعارهای داخلیاش در کنار یاشآتید به حزب لیکود در دولت ائتلافی بپیوندند، این دورنما تیرهتر هم میشود. از سوی دیگر خود لاپید رهبر حزب یاشآتید، مرد صلح نیست. درست است که او اعتقاد دارد اسرائیل باید سیاست رویارویی با جامعه جهانی را پایان دهد اما او هم در دنیای فانتزی خودش به سر میبرد؛ دنیایی که در آن صلح با فلسطینیان با دادن امتیازاتی کمتر از دولتهای چپ قبلی اسرائیل هم ممکن بهنظر میرسد. لاپید حتی تبلیغات انتخاباتیاش را از شهر آریل، شهری یهودینشین ساخته شده در قلب کرانه باختری و خاک فلسطین آغاز کرد. متأسفانه اردوگاه طرفدار صلح که اکنون در جایگاه اقلیت در عرصه اسرائیل قرار دارد، در وضعیت نابسامان کامل به سر میبرد. این اردوگاه اکنون خود را در مقابل راستها شکست خورده میبیند و امید و برنامهای ندارد. موقعیت ضعیف این اردوگاه نشان از قدرت رو به نابودی روایتی از روند صلح دارد که نتوانسته بسیاری از اسرائیلیها را متقاعد کند و به همینخاطر دیگر کسی امیدی به آن ندارد. روایت جناح راست اسرائیل ساده است. توافقنامه صلح اسلو در انفجار اتوبوسها در شهرهای اسرائیل از بین رفته و انتفاضه دوم فلسطینیان با حملات شهادتطلبانهشان بعد از نشست کمپدیوید در سال 2000، امتیاز دادنهای اسرائیل را بیاثر کردهاست. عقبنشینی اسرائیل از غزه هم به قدرت گرفتن حماس و افزایش توان موشکی آنها در حمله به اسرائیل منجر شدهاست؛ این روایت جناح راست اسرائیل است.
خلاصه اینکه، حتی مسائل داخلی که در این انتخابات اهمیت زیادی یافتهاند، هیچگاه بدون توجه به بحث اصلی اسرائیل یعنی اشغال زمینهای فلسطینیان، قابلحل نیست. اسرائیلیها نباید از آنچه ایهود اولمرت، نخستوزیر پیشین، توهمات نتانیاهو برای حمله به ایران خواند، غافل شوند. اسرائیلیها اکنون بر این باورند که سیاستمدارانشان باید بتوانند میان مشکلاتی که اکنون و فورا باید حل شوند و مشکلاتی که میتوانند برای بعد باقی بمانند، انتخاب کنند ولی وقتی بفهمند که رهبران اسرائیل اصلا قدرت و نیت چنین انتخابی را ندارند، ناامید میشوند.
*وزیر خارجه پیشین اسرائیل