در این میان نابسامانی بازار مسکن و افزایش قیمتها در این بخش سبب شده تا بسیاری از خانوارهای طبقه متوسط جامعه با مشکلات عدیدهای مواجه شوند؛ بهگونهای که بهنظر میرسد هیچ نظارتی بر بازار مسکن وجود ندارد. متأسفانه این کاهش نظارت از سوی دولت با افزایش فعالیتهای دلالی و واسطهگری در بخش مسکن همراه شده که البته نتیجه طبیعی چنین سلب مسئولیتی است. همین مسئله سبب شده تا جو روانیای در جامعه مبنی بر افزایش قیمتها در آینده نزدیک ایجاد و بازارها با التهاب قیمتی بیشتری مواجه شوند. بهنظر میرسد که در چنین شرایطی ضروری است دولت با قدرت بیشتری وارد این بازار شده و مانع از قیمتگذاریهای بیضابطه شود. این در حالی است که عمده تمرکز مسئولان بر مسکن مهر است که بهرغم تلاشهای بسیار نتوانسته به اهداف پیشبینی شده دست پیدا کند.
منطقیتر این بود که این سرمایهگذاری عظیم که در این بخش صورت گرفته به بافتهای فرسوده شهرهای بزرگ بهخصوص تهران گسیل میشد تا ضمن بهبود فضای فیزیکی شهر، امکانات بهتری هم برای سکونت متقاضیان مسکن در پایتخت و شهرهای بزرگ فراهم شود. اما شواهد فعلی حاکی از این است که بازار مسکن بهدلیل سیاستگذاریهای ناصحیح از دست دولت خارج شده و باید به سرعت چارهای برای آن اندیشیده شود. این مسئله علاوه بر دولت در مجلس نیز قابل پیگیری است که از بررسی قانون مالیات بر خانههای خالی میتوان بهعنوان یکی از این موارد یاد کرد.