اسفندیار رحیم مشایی در مراسم افتتاحیه همایش و جشنواره فرصتهای سرمایهگذاری در میراث فرهنگی و گردشگری اظهار داشت: سلام بر بهار انسانها درود بر خرمی دورانها! بخشهایی از اظهارات مشایی در این مراسم به نقل از فارس در زیر آمده است:
آینده از آن گردشگری است زیرا آینده از آن مردم و ملتهاست.
- آینده، جهانی متحد و به هم پیوسته است. در آینده این ملتها هستند که حرف آخر را میزنند، از این منظر باید گفت که تفاوت آینده و گذشته در این است که در آینده کسی به جای مردم تصمیم نمیگیرد، کسی به نام مردم بر مردم حکومت نخواهد کرد، ملتها تصمیم گیرنده هستند.
- سیاست به معنای امروز و دیروز در آینده، چندان جایگاهی ندارد، جهان آینده جهان فرهنگ و هنر است و ظرفیتهای انسانی جلوهگر میشود.
- متاسفانه سیاست به جای آنکه عرصه مدیریت باشد، عرصه جلوه تزویر، فریب و ریا است. اما هنر و فرهنگ هرگز نمیتواند عرصه فریب و ریا باشد. فرهنگ، عرصه جلوه داشتههاست. داشتهها حقیقت است، فریب، حقیقت نیست. زشتیها، حقیقت نیست. زشتی ذاتاً موجود نیست. اینها سایههایی هستند وقتی نور خیر، امکان تجلی نمییابد دیده میشوند.
- در آینده جایی برای امپراطور و حاکم نمیماند. آنها که ماندنشان براساس زور و سلطه است نمیمانند، آنان که خط ظلم و ستم را ادامه میدهند خلاف جهت آب حرکت میکنند.
- ما در انتظار بهار هستیم، بهار انسانها.
- با مطالعه عرض میکنم اگر نگوییم تنها ملتی هستیم، به صراحت میتوانیم بگوییم از جمله برترین ملتهایی هستیم که به روشنی بشریت، یقین داریم. آینده نیک و برادری و مودت را برای آینده بشری، یقین داریم. ایران و ایرانی محل لطف و صفاست، ایرانیان در تاریخ مظهر لطف و صفا بودهاند در عین اقتدار و قدرت.
- امروز هم ملت بزرگ ایران در بین همه فرق، گروهها و مذاهب اسلامی ملتی است که دینش بر اساس محبت است. در روایات هم آمده است آیا دین جز محبت است.
- ما هیچ بغض مستقلی نداریم، حب و بغض یکی است، حب روی سکه بغض است. بغض جایی اتفاق میافتد که بخواهند حب را از جامعه بردارند آن موقع میایستیم در تاریخ ایستادیم، دیروز ایستادیم، فردا هم خواهیم ایستاد. اما پرچم ما پرچم لطف است.
- ملت ایران ملتی است که ادب دارد و از برجستهترین نوع صفات آن ادب است فرهنگ، شعور، فهم و درک است. چون فهم و درک آمد زود موج برنمیدارد. مغول به ایران، تاخت شرایط برای دفاع فراهم نبود ما چوب فرمانروایان نالایق را در تاریخ بسیار بسیار خوردهایم که نتوانستهاند ملت را بسیج کنند. ملت، زیر سم مغول صدمهها دید، ملت ایران یک اقیانوس است.
- ما باید به مسئولیت اصلی زمانمان بیاندیشیم، مسئولیت امروز و فردایمان. ملت ایران در طول تاریخ، اندازهاش، جهان است. ساختار ملت ایران، ادبیات و مرامش جهانی است. فرهنگش هرگز در مرزها محصور نشده است. جغرافیای فرهنگی ایران همیشه وسیعتر از جغرافیای سیاسی بوده است.
- اگر کسی بیاندیشد که به درون مرزهای ایران مشغول شویم و مسائل جهانی را فراموش کنیم خطا و جفا کرده است. ملت ایران در این زندان میپوسد.
- ملت ایران باید جای رشد داشته باشد باید فضای نمو داشته باشد که این فضا، فضای جهانی است. برای حفظ شکوه و رفاه باید به عرصه مناسبات جهانی اندیشید.
- جهانی بودن هیچ مناسبتی با جنگ ندارد. ملتی که حرف دارد به جنگ نیازی ندارد. وقتی پیام دارد به تفنگ نیاز ندارد. باید در عرصه بینالملل بکوشیم. راه و مرام ما جهانی است برای آنکه بمانیم. استوار و پایدار بمانیم. یادگار تاریخ بمانیم. باید در تعامل گسترده با ملتهای جهانی زندگی کنیم.
- این سهمی بوده است که خدا مقرر کرده است از گذشته هم این طور بوده است. گردشگری یکی از کوتاهترین، ارزانترین و مؤثرترین راه برای جهانی کردن ایران است.
- حقوق بینالملل و سیاست بینالملل امروز چنین اقتضا میکند که باید با نظام بینالملل، زیست و این به معنای تسلیم شدن نیست. انسان گل سرسبد آفرینش است فخر خدا است وقتی جهان به سمت ارزشهای اصلی انسانی است میتوانیم بگوییم جهان به سمت ایران میآید پس چرا از استقبال جهانیان دریغ کنیم.
- گشوده باد آغوش گرم و پاک ایران به سوی ملتهای جهان.