رسم معمول در گزارش-تحلیل‌هایی از این دست، این است که به گفتمان‌ها و خرده‌گفتمان‌ها و یا جریان‌های رایج فکری و فرهنگی در جامعه اشاره‌ای شود و در کنار آنها سخنی هم از بزرگان و اندیشمندان به میان آید اما سالی که گذشت، برای اهل اندیشه و هنر چندان نکو نبود؛ چراکه چند تن از اندیشمندان و بزرگان این دیار رخ در نقاب خاک درکشیدند؛ بزرگانی که هر یک منشأ تحولی فکری و فرهنگی در جامعه ایرانی بوده‌اند.

اندیشه و فرهنگ ایرانی  در سالی که گذشت

 در سال گذشته فرزانگانی چون: آیت‌الله آقا‌مجتبی تهرانی، مرتضی ثاقب‌فر، حسن لاهوتی، محمد خواجوی، دکتر حسن حبیبی، دکتر عزیزالله جوینی، آیت‌الله عزیزالله خوشوقت، فریدون دولتشاهی ،دکتر حسن احمدی‌گیوی، دکتر احسان نراقی، لئون میناسیان و دکتر انزابی‌نژاد که هریک به سهم خود بخشی از فرهنگ و اندیشه و معارف دینی معاصر ما را پوشش می‌دادند، از میان ما رفتند. بی‌تردید سخن گفتن از این دانشوران مجالی فراخ‌تر می‌خواهد. بنابراین بر آن شدیم تا از میان آنها دست به انتخاب بزنیم- کاری که بسیار دشوار بود- و تنها گوشه‌ای از خدمات علمی و فکری تنی چند از این بزرگان را به آگاهی شما برسانیم. باشد تا با یادآوری از دستاوردهای گرانسنگ‌شان، اندکی از دین خود به آنها را ادا کرده باشیم.

آیت‌الله آقا‌مجتبی تهرانی

در روزگاری که به‌گفته بسیاری از معلمان سنتی اخلاق؛ عصر کمیابی اسوه‌های اخلاقی است و از سوی دیگر؛ اخلاق پیرو سیاست و بسیاری از امور دیگر شده است، پیدا‌کردن بزرگانی که افزون بر آگاهی از بنیان‌های اخلاقی، بتوانند بیش از آنچه در درس‌گفتارهای‌شان به دیگران می‌گویند، خود را به صفت‌های نیکو بیارایند، بسیار دشوار است. آیت‌الله آقا‌مجتبی تهرانی از زمره همین آموزگاران پایبند به اخلاق به شمار می‌آمد. او که از کودکی به تحصیل علوم دینی روی آورد، در نزد استادانی چون ادیب نیشابوری، امام‌خمینی(ره)، آیت‌الله بروجردی و آیت‌الله گلپایگانی به فراگیری علوم دینی و به‌ویژه اخلاقی پرداخت. برخورداری از چنین استادانی بود که نگاهی ژرف و گسترده را برای وی به‌ارمغان آورد. نبوغ و پشتکار وی به‌حدی بود که، در جوانی به درجه اجتهاد رسید. مقبولیت علمی آیت‌الله آقامجتبی تهرانی نزد استادانش به اندازه‌ای بود که امام‌خمینی(ره) به وی اجازه داد تا تقریرات و نوشته‌های مربوط به درس بیع‌شان را جمع‌آوری کرده و به‌صورت یک اثر مستقل منتشر کند. نزدیک به همین زمان بود که آیت‌الله آقا مجتبی تهرانی کتاب مکاسب محرمه امام(ره) و همچنین دو جلد رسائل اصولی ایشان را تنظیم و چاپ کردند. همچنین امام‌خمینی(ره) وی را مأمور جمع‌آوری فتواها و تنظیم نخستین نسخه از رساله عملیه و مناسک حج خویش کرد. این کتاب در همان زمان به چاپ رسید و در دسترس مقلدان قرار گرفت.

آیت‌الله آقا‌مجتبی تهرانی در جریان انقلاب اسلامی نیز فعال بود. عمده این فعالیت‌ها از جلسه‌های بسیار محرمانه با برخی انقلابیون فعال گرفته تا جلسه‌های عمومی اخلاق را دربر می‌گرفتند. به موازات این فعالیت‌ها، حاج‌آقامجتبی تهرانی در بازار تهران حضوری چشمگیر داشت و هدایت و رهبری مردم کوچه و بازار را برعهده می‌گرفت. پس از پیروزی انقلاب، آیت‌الله آقا‌مجتبی تهرانی همچنان به تربیت شاگرد پرداختند و درس اخلاق و معارف اسلامی خود را که از سال‌های پیش از انقلاب دایر بود، همچنان به‌طور منظم و هفتگی ادامه دادند.

برخی از آثار استاد پیش‌تر به‌صورت لوح فشرده و نرم‌افزار در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است؛ آثاری از قبیل حدیث پارسایی و تهذیب‌الاخلاق، به غیر از اینها می‌توان به کتاب‌های «سلوک عاشورایی»، «رسائل بندگی» و «شرح خطبه فدک» هم اشاره داشت.

آیت‌الله عزیز‌الله خوشوقت

آیت‌الله خوشوقت نیز در کنار آیت‌الله آقامجتبی تهرانی از آموزگاران و الگوهای برجسته اخلاق به‌شمار می‌آمد. آیت‌الله خوشوقت ضمن بهره‌گیری از محضر آیت‌الله بروجردی، به‌مدت هفت سال از شاگردان امام‌خمینی(ره) در مباحث خارج فقه و اصول بود. آیت‌الله خوشوقت همچنین با حضور در کلاس‌های علامه طباطبایی به درک رموز قرآن، ظرافت‌های عرفانی و تهذیب و سلوک اخلاقی نایل آمد. او پس از فراگیری علوم معقول و منقول و آشنایی با لطایف حکمت، اخلاق و عرفان و پس از رسیدن به اجتهاد به تهران بازگشت. برپایی نماز جماعت در مسجد امام حسن مجتبی(ع) (واقع در سه‌راه پیچ‌شمیران)، تربیت طلاب و فضلای حوزه علمیه و نیز برگزاری کلاس‌های درس اخلاق از مهم‌ترین فعالیت‌های علمی مرحوم آیت‌الله خوشوقت تا هنگام درگذشت وی به‌شمار می‌آمد. با اینکه آیت‌الله خوشوقت در آغاز پیروزی انقلاب، به حکم امام خمینی، به‌عنوان نماینده ویژه رهبر در ستاد انقلاب فرهنگی منصوب شده بود اما همچنان با شور و اشتیاق فراوان در مساجد به تربیت جوانان می‌پرداخت.

با این همه آیت‌الله خوشوقت اهل سکوت بود و کمتر گرایشی به انس عموم داشت. به‌گفته برخی از پژوهشگران حوزه، آیت‌الله خوشوقت آگاهی گسترده و ژرفی در زمینه جریان‌های و مکتب‌های عرفانی اسلامی داشت. برداشت‌های عمیق آیت‌الله خوشوقت درخصوص مناجات شعبانیه، خطبه‌های نهج‌البلاغه و صحیفه سجادیه و نیز اشراف وی به مبانی اخلاق اسلامی زبانزد همگان بود. جدای از همه اینها، مردم او را فردی خودساخته و آراسته به صفات اخلاقی و انسانی می‌دانستند و حتی علمای حوزه از او به‌عنوان اسوه و نمونه اخلاق یاد می‌کردند.

این معلم اخلاق که در اوایل بهمن‌ماه به سرزمین وحی سفر کرده بود، پس از شش روز اقامت در مدینه منوره، 14بهمن‌ماه جهت انجام اعمال مناسک عمره مفرده به مکه مکرمه عازم شد و سرانجام پس از انجام اعمال دچار عارضه تنفسی شد و در بیمارستان مکه بستری شد و در روز اول اسفند دارفانی را وداع گفت.

استاد محمد خواجوی

وقتی زندگینامه فرهنگی برخی از بزرگان حوزه اندیشه را به بررسی می‌گذاریم، از این شگفت‌زده می‌شویم که آنها بی‌هیچ‌گونه چشمداشتی و تنها به‌خاطر خود دانش و فرهنگ و گسترش آن رو‌به پژوهش و نگارش آورده‌اند. استاد محمد خواجوی ازجمله پژوهشگران حوزه عرفان و فلسفه کلاسیک ایرانی- اسلامی بود که از دوران نوجوانی به مطالعه در آثار عطار و مولانا علاقه‌مند شد و سپس با پشتکار و تلاش فردی به متون دشوار عرفانی و فلسفی به‌ویژه آثار ملاصدرا و حکیم سبزواری و دیگر عارفان و حکیمان ایرانی علاقه‌مند شد و به فهم و پژوهش در آنها پرداخت. آشنایی استاد با سیدابوالفضل کمالی سبزواری، مقدمات این کار را برای وی فراهم کرد. نیز علاقه‌مندی خواجوی به قرآن او را به سمت مطالعات گسترده قرآنی و تفسیری سوق داد. در میان تفسیرهای قرآنی، او به تفسیرهای ملاصدرا گرایش و علاقه وافری پیدا کرد و همین عاملی شد برای پژوهش گسترده‌تر وی روی آثار فلسفی ملاصدرا. این مطالعات او را به سمت استادانی چون مرحوم شیخ ابوالحسن شعرانی و سیدابوالحسن رفیعی‌قزوینی و شهید مطهری کشاند و سبب شد تا نزد این استادان در حوزه‌های فلسفه و کلام اسلامی را فراگیرد. او به‌مدت هفت سال پیاپی به خانه رفیعی رفت‌وآمد داشت. استاد ضمن خوشه‌چینی از خرمن این بزرگان، تصحیح کتاب «اسرارالایات ملاصدرا» را به تشویق علامه شعرانی در دستور کار خود قرار داد و نیز تفسیر صدرالمتألهین را به تشویق علامه رفیعی قزوینی تصحیح کرد و جلد اول آن را در سال1352 به چاپ رسانید.

استاد خواجوی هیچ‌گاه از تحصیل دانش و معارف باز نایستاد و این بار از محضر استادانی چون آیت‌الله سیدجلال‌الدین آشتیانی و علامه طباطبایی در حوزه تفسیر قرآن و فلسفه و عرفان و حکمت ایرانی-اسلامی بهره‌های فراوان برگرفت. استاد خواجوی فردی گوشه‌گیر و به دور از جنجال‌های مرسوم بود. او کار خود را با عشق و علاقه زیادی انجام می‌داد و در این راه متوقع هیچ تشویقی نبود. به همین دلیل بود که وی سال‌ها در رشت گوشه‌گیری اختیار کرد و به ترجمه و تصحیح متون کهن بزرگ عرصه عرفان و فلسفه روی آورد. گرچه عمده ترجمه‌ها و پژوهش‌های استاد درباره صدرالدین قونوی، ابن‌عربی و ملاصدرای شیرازی است اما ترجمه نوشته‌ها و آثار دیگر عارفان و حکیمان اسلامی را از نظر دورنداشته است.

کارنامه استاد سرشار از برگردان، تصحیح و نگارش در حوزه‌های عرفان، تفسیر قرآن، حکمت و فلسفه کلاسیک ایرانی-اسلامی است. در این میان می‌توان به برگردان کتاب‌های مصباح‌الانس، فصوص‌الحکم ابن‌عربی، فتوحات ابن‌عربی در 17جلد، نگارش کتاب‌های لوامع‌العارفین و دو صدرالدین اشاره کرد. مجموعه مقاله‌های محمد خواجوی با عنوان ریشه‌های هویتی تشیع و عرفان مقاله‌هایی را درباره حکیم ترمذی، سهروردی، ابن‌عربی، مولوی و علاءالدوله سمنانی دربردارد.

دکتر احسان نراقی

نخستین مطالعات و پژوهش‌های جامعه‌شناختی در ایران با نام دکتر غلامحسین صدیقی (1370-1284) گره خورده است. گفته‌شده که دکتر صدیقی در سال١٣۱٧ پس از ورود به دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران اصطلاح جامعه‌شناسی را در برابر واژه Sociology که تا آن زمان علم‌الاجتماع خوانده می‌شد، قرار داد. همچنین در سال۱٣٣٥ مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی وابسته به دانشگاه تهران و در سال١٣٤٠ نخستین گروه علوم اجتماعی در ایران به‌دست وی بنیان گذاشته شد. از این زمان به بعد جامعه‌شناسی به‌طور جدی و روشمند در دانشگاه‌ها تدریس شد و پژوهشگران زیادی را به‌خود جذب کرد.

جامعه‌‌شناسی از همان آغاز در ایران متوجه مسائل و بسترهای بومی جامعه ایرانی بود. به همین دلیل طیف گسترده‌ای از پژوهشگران و علاقه‌مندان را از قشرها و گروه‌های گوناگون اجتماعی جذب خود کرد. احسان نراقی که خود دستی در سیاست هم داشت و در ضمن کارشناسی و دکتری جامعه‌شناسی خود را از دانشگاه ژنو و سوربن گرفته بود، با همکاری دکتر صدیقی، دکتر علی اکبر سیاسی و یحیی مهدوی مؤسسه مطالعات و تحقیقات علوم اجتماعی را پایه نهاده بود. نراقی به‌مدت 12سال (دهه 40 و50) مدیریت این مؤسسه را بر عهده داشت. در این مؤسسه فرصتی فراهم شده بود تا روشنفکران و پژوهشگران حوزه جامعه‌شناسی درباره مسائل عمده جمعیت‌شناسی، جامعه‌شناسی شهری، زندگی روستایی و عشایری، انسان‌شناسی، طبقات اجتماعی، آینده‌نگری و دستگاه اداری کشور پژوهش‌هایی مهم به انجام رسانند.

در دوران مدیریت احسان نراقی بر مؤسسه، بسیاری از منتقدان سیاست‌های پهلوی در آن گرد آمده بودند، احسان نراقی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران نیز تدریس می‌کرد. بسیاری از جامعه‌شناسان امروز ایرانی از شاگردان وی به شمار می‌آیند. نگاه و رویکرد احسان نراقی به جامعه‌شناسی در دوران خود نو و تازه بود. مجموعه همین رهیافت‌ها بود که او را به‌نگارش کتاب علوم اجتماعی و سیر تکوینی آن سوق داد. این کتاب به گفته بسیاری از پژوهشگران از جایگاهی نظیر کتاب سیر حکمت در اروپا اثر فروغی در حوزه علوم اجتماعی برخوردار بوده است. این کتاب که حکم دانشنامه جامعه‌شناسی را دارد، در عین حال تاریخ جامعه‌شناسی نیز به شمار می‌رود. نثر کتاب بسیار روان است و از مفهوم‌ها و عبارت‌های‌ پیچیده در آن خبری نیست. از این‌رو کتاب‌ هم مخاطب عام دارد و هم مخاطب ویژه. رهیافت نراقی در جامعه‌شناسی بر مبنای واقع‌گرایی و همراه با نوعی عملگرایی ویژه او بود. همین نکته او را از همگنانش متمایز می‌کرد. این رهیافت را شاگرد ژان پیاژه تا پایان عمر با خود داشت.

حوزه فعالیت‌های نراقی منحصر به ایران نبود. او در سطح بین‌المللی نیز علایق خود را دنبال می‌کرد و در این میان تلاش داشت تا از نفوذ جهانی خود برای سربلندی ایران استفاده کند. او در دوره ریاست فدریکو مایور در یونسکو جزو مشاوران ارشد و تأثیرگذار او به‌شمار می‌رفت و توانست از نفوذش برای معرفی فرهنگ و هنر و برخی از هنرمندان نامی ایران استفاده کند. برخی از کتاب‌های این جامعه‌شناس از این قرارند: از کاخ شاه تا زندان اوین(خاطرات احسان نراقی)، پایان یک رویا: در نقد مارکسیسم، علوم اجتماعی و سیرتکوینی آن، آئین جوانمردی (ترجمه کتابی از هانری کربن)، مسائل و چشم‌اندازهای فرهنگ (مجموعه مقالات)، اقبال ناممکن، آن حکایت‌ها: گفت‌وگوی هرموز کی با احسان نراقی، آزادی: مجموعه مقالات و مصاحبه‌ها، آنچه خود داشت، جامعه، جوانان، دانشگاه، غربت غرب، آزادی، حق و عدالت و طمع خام.

دکتر حسن حبیبی

در میان نخستین نسل از انقلابیون ایران، افرادی بودند که به غیر از پیشینه مبارزاتی و عقیدتی، از توشه علمی و فرهنگی سرشاری نیز برخوردار بودند. دکتر حسن حبیبی، دانش‌آموخته حقوق از فرانسه برخوردار از چنین موقعیتی بود. مجموع این ویژگی‌ها سبب شده بود تا مرحوم دکتر حبیبی همواره ازجمله افراد معتمد در نظام جمهوری اسلامی تلقی شده و به‌واسطه این مسئله تا عالی‌ترین سمت‌های دولتی به پیش رود. دکتر حسن حبیبی که از دانش‌آموختگان رشته حقوق دانشگاه تهران بود، برای مدتی در مؤسسه علوم اجتماعی به ریاست احسان نراقی به فعالیت علمی و پژوهشی مشغول بود و در اوان جوانی برای تحصیل حقوق به فرانسه رفت و در آنجا دکتری حقوق خود را دریافت کرد.

دکتر حسن حبیبی در سال‌های اقامت خود در پاریس با امام(ره) ارتباط زیادی داشت و نیز نقش فعالی در کنفدراسیون و سپس انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی در اروپا داشت. او در آن زمان با ترجمه و نوشتن کتاب‌ها و جزوه‌هایی که عمدتا میان دانشجویان داخل و خارج ایران با گرایش‌های مذهبی دست‌به‌دست می‌شد، شناخته می‌شد.

در سال‌هایی که امام(ره) در پاریس بود، به دکتر حبیبی دستور پیش‌نویس قانون‌اساسی را داد. دکتر حبیبی پیش‌نویس را تهیه کرد اما پس از بازگشت به ایران و وقتی که به عضویت شورای انقلاب درآمد، با همراهی چند تن از برجسته‌ترین حقوقدانان کشور، آن را تکمیل کرد. وقتی امام(ره) او و شش تن دیگر را مأمور تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی کرد، دکتر حبیبی فعالانه در این امر کوشید.

دکتر حبیبی به موازات سمت‌های دولتی‌ای چون وزیر فرهنگ و آموزش عالی،(نخستین) رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی‌، وزیر دادگستری، معاونت اول رئیس‌جمهور، وزیر دادگستری، عضویت شورای‌عالی انقلاب فرهنگی و همچنین رئیس بنیاد ایران‌شناسی به نگارش و برگردان کتاب‌هایی که در پیوند با سابقه مبارزاتی- سیاسی و علمی او بود، می‌پرداخت. کتاب‌های دکتر حبیبی پیرامون موضوعاتی چون حقوق، هویت دینی، جامعه‌شناسی، اخلاق و دین است. برخی از این برگردان‌ها و نگارش‌ها از این قرارند: دیالکتیک یا سیر جدالی و جامعه‌شناسی‌، افضل‌الجهاد، دیالکتیک و روش‌شناسی‌، مبادی جامعه‌شناسی حقوقی‌، جبرهای اجتماعی و آزادی یا اختیار انسانی‌، عهدین‌، قرآن و علم‌، اسلام و مسلمانان در روسیه، دو سرچشمه اخلاق و دین‌، اخلاق نظری و علم آداب‌، جامعه‌، فرهنگ‌، سیاست‌، اسلام و بحران عصر ما و حقوق بین‌المللی عمومی‌ (2جلد).

حسن لاهوتی

بی‌گمان اگر بخواهیم به چند تن از برجسته‌ترین مولوی‌پژوهان ایرانی اشاره کنیم، حسن لاهوتی در شمار یکی از آنها قرار می‌گیرد. لاهوتی که کارشناسی خود را در رشته زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه مشهد دریافت کرده بود، بعدها پس از گرفتن کارشناسی ارشد در همین رشته از دانشگاه ایالتی میشیگان به مشهد بازگشت و در بنیاد پژوهش‌های آستان قدس‌رضوی به‌عنوان مترجم به‌کار و فعالیت پرداخت.

سال‌ها همجواری و هم‌سخنی با استاد جلال‌الدین آشتیانی، روزنه‌ای به عرفان و فلسفه و حکمت ایرانی- اسلامی به روی او گشود. لاهوتی مدتی برای انجام پژوهش در آمریکا اقامت گزیده بود. عمده پژوهش‌ها و نوشته‌ها و ترجمه‌های حسن لاهوتی در زمینه عرفان مولاناست. او در همین راستا، کتاب‌هایی چون شکوه شمس آنه‌ماری شیمل و همچنین شرح مثنوی معنوی نیکلسون را به فارسی برگردانید. مرحوم لاهوتی به غیر از چیرگی بر زبان انگلیسی، به فارسی روان و شیوا می‌نوشت و ترجمه می‌کرد. از حسن لاهوتی کتاب دیگری با نام ارغنون مولوی به چاپ رسیده که حاصل اندیشه‌ها و پژوهش‌های وی درباره داستان‌های مثنوی است. جغرافیا در قرن بیست‌و‌یکم، جانِ جان (منتخبی از دیوان شمس)، مثنوی به تصحیح نیکلسون و مقابله مجدد با نسخه معروف قونیه، برگردان محمد‌رسول خدا اثر آنه‌ماری شیمل، مولانا، دیروز تا امروز، شرق تا غرب اثر فرانکلین لوئیس ازجمله دیگر کتاب‌های وی به شمار می‌روند.

مرتضی ثاقب‌فر

در یک بخش‌بندی می‌توان مترجمان را به دو دسته مترجمان جریان‌ساز و مترجمان عادی تقسیم کرد. مترجمان جریان‌ساز با شناختی که از امکانات و کمبودها و همچنین داده‌های فرهنگی و فکری جامعه خود دارند، دست به برگردان آثاری می‌زنند که به‌نظرشان می‌تواند در این راستا مؤثر و سودمند باشد. مترجمان جریان‌ساز یا به تعبیری دیگر روشنگر خود آفریننده فکر و اندیشه به شمار می‌آیند. مرتضی ثاقب‌فر را می‌توان در شمار چنین مترجمانی دسته‌بندی کرد. گرچه مرحوم ثاقب‌فر کتاب‌هایی نیز به فارسی نگاشته اما عمده فعالیت‌های پژوهشی و فکری وی بر ترجمه بخشی از تاریخ ایران (باستان) متمرکز شده بود. حوزه تخصصی ثاقب‌فر جامعه‌شناسی بود و مدرک کارشناسی‌ارشد خود را در همین رشته از دانشگاه سوربن پاریس دریافت کرده بود. او از سال ۱۳۵۶ با ترجمه کتاب جامعه‌شناسی و فلسفه امیل دورکیم وارد حوزه رسمی ترجمه شد. ثاقب‌فر بیش از ۱۰۰ جلد کتاب نگاشته یا ترجمه کرده که اکثر آنها جزو کتاب‌های مرجع در حوزه‌ جامعه‌شناسی و تاریخ و فرهنگ ایران به شمار می‌آیند. ثاقب‌فر چندین سال به همکاری با احمد بیرشک در دانشنامه بزرگ فارسی پرداخت. او در یکی دو دهه اخیر بیشتر به ترجمه در زمینه تاریخ ایران باستان به‌ویژه دوران هخامنشی روی آورده بود. ثاقب‌فر براین نظر بود که باید به‌طور ریشه‌ای و نگاهی ژرف به تاریخ اندیشه و فرهنگ ایران پرداخت. او به‌خاطر ترجمه کتاب 15جلدی «یونانیان و بربرها» جایزه کتاب سال را دریافت کرد. برخی از آثار نگارشی و ترجمه‌ای ثاقب‌فر از این قرار هستند: «بن‌بست‌های جامعه‌شناسی»، «شاهنامه فردوسی و فلسفه تاریخ ایران»، «تاریخ هخامنشیان» (14جلد)، «امپراتوری ایران»، «ایران باستان»، «هخامنشیان تاریخ ایران کمبریج» (۵ جلد)، «ایران دوره پهلوی»، «کورش بزرگ»، «تاریخ هرودوت» و «تاریخ جهان باستان کمبریج» (۶ جلد).

فریدون دولتشاهی

فریدون دولتشاهی از مترجمان نام‌آشنای ایرانی در حوزه سیاست بود. او که در رشته حقوق بین‌الملل در دانشگاه لندن تحصیل کرده بود، پس از بازگشت به ایران در شمار نخستین مترجمان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در آمد. او سال‌ها برای کودکان نوشت و ترجمه کرد. او همواره از دوران فعالیتش در کانون به شادی یاد می‌کرد و بر این نظر بود که کار برای کودکان بسیار با روحیاتش سازگار است. دولتشاهی از نخستین سال‌های تاسیس واحد مرکزی خبر به این نهاد پیوست و بیش از 30سال در بخش‌های مختلف خبری و مدیریت خبر به رسانه ملی کشور خدمت کرد. او همچنین در آغاز دهه60 به روزنامه اطلاعات پیوست و تا آخرین روز حیاتش در این مؤسسه به‌کار مشغول بود. حاصل 40سال فعالیت علمی و مطبوعاتی فریدون دولتشاهی، ترجمه بیش از 30جلد کتاب به‌ویژه در زمینه‌های سیاست خارجی است. برخی از ترجمه‌های این مترجم گرانقدر عبارت هستند از: «جهان باز، واقعیت جهانی‌شدن»، «1999پیروزی بدون جنگ»، «کشمیر، بهشت زخم‌خورده»، «سیا و کنترل مغزها»، «خاطرات تاچر»، «خاطرات گورباچف»، «خروشچف و عصر او»، «اسناد میتروخین، ک. گ. ب و جهان»و «حکومت افکار».

دکتر حسن احمدی گیوی

در میان نسل دوم استادان ادبیات فارسی در ایران چهره‌های تأثیرگذاری دیده می‌شوند که با پژوهش‌های خود روی زبان، دستور و متن‌های نظم و نثر فارسی، تأثیری زیاد بر فرایند فکری و فرهنگی جامعه ایرانی گذاشتند. این پژوهشگران با بررسی و تحلیل تحولات دستوری و واژگانی زبان فارسی راه را برای اندیشمندان و پژوهشگران فلسفه و علوم انسانی به‌گونه‌ای گشودند تا با زبانی سخته‌تر و رساتر به بیان اندیشه‌های خود بپردازند. دکتر حسن احمدی گیوی، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه و دستور‌نویس و پژوهشگر ادبی در زمره همین افراد جای می‌گیرد. دکتر احمدی گیوی که در آغاز در رشته فلسفه و علوم تربیتی تحصیل کرده بود، به حوزه زبان و ادبیات فارسی علاقه‌مند شد و سرانجام در سال1344 از پایان نامه دکتری خود در رشته ادبیات فارسی با عنوان دستور تاریخی فعل با راهنمایی دکتر محمد معین و بعدها، دکتر محمد مقدم دفاع کرد. این پژوهش در سال‌های اخیر در دو جلد توسط نشر قطره به چاپ رسید و عنوان کتاب برتر سال را برای نویسنده‌اش به ارمغان آورد. دکتر احمدی چندین دهه سرگرم پژوهش در لغتنامه دهخدا بود. او در کنار تحقیق در حوزه واژه‌شناسی زبان فارسی و همچنین دستور تاریخی فعل(فارسی)، با همکاری دکتر حسن انوری به نگارش دستور زبان فارسی پرداخت که از مهم‌ترین منابع در این حوزه به شمار آمده و سال‌ها در شمار کتاب‌های درسی دانشگاهی درآمده است.

دکتر انوری و مرحوم احمدی گیوی در نگارش این دستور دیدگاه و شیوه میانه‌ای را برگزیدند. شیوه آنها در نگارش این اثر آمیزه‌ای از نگاه دستور سنتی و زبان‌شناسی بود. برخی از کتاب‌های دکتر حسن احمدی گیوی از این قرار هستند: «دستور تاریخی فعل»، «آیین پژوهش و مرجع‌شناسی»، «ادب و نگارش»، «از فن نگارش تا هنر نویسندگی»، «دستور تطبیقی زبان ترکی و فارسی» و «زبان و نگارش فارسی».

 

کد خبر 207685

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز