شرکتکنندگان در سومین همایش استعدادهای درخشان که هفته گذشته در دانشگاه صنعتی شریف برگزار شد، این جمله را از زبان دکتر صادق واعظ زاده معاون علمیرئیس جمهور شنیدند. گفتهای که کارشناسان آن را بسیار مناقشه برانگیز میدانند.
واعظ زاده هفته گذشته با تاکید براینکه امروزه سرمایه انسانی، مهمترین عامل توسعه پایدار در تمامی کشورهاست و با اشاره به واژه فرار مغزها، تصریح کرد: فرار مغزها در ایران امروز جایگاهی ندارد و باید این واژه را حذف کرد و در حال حاضر مغزهای ما در حال فرار نیستند. معاون علمی رئیس جمهور ادامه داد: حتی واژه مهاجرت را نیز باید با احتیاط و دقت به کار برد.
وی افزود: اگرچه فرار مغزها در ایران مصداق ندارد اما شاید جذب نخبگان توسط کشورهای دیگر مصداق داشته باشد که در این زمینه متخصصان بایستی راهکارهایی را برای رفع این موضوع بیندیشند.
اما آیا واقعاً مغزهای ما در حال فرار و یا به تعبیر دیگر مهاجرت نیستند؟
فرار مغزها پدیده جدیدی نیست. آنقدر در این زمینه گفته و شنیدهایم که دیگر کمتر کسی است که نداند هر سال 150 تا 180 هزار ایرانی با تحصیلات دانشگاهی از ایران خارج میشوند و بدین ترتیب کشور ما به همراه سه کشور کره جنوبی، فیلیپین و چین تایپه در ردیف نخستین کشورهای دنیا از نظر فرار مغزها قرار گرفته است.
حتی اینکه براساس برآوردهای صندوق بین المللی پول خروج سالانه این تعداد ایرانی با تحصیلات عالی از کشور معادل خروج 11 میلیارد دلار سرمایه از ایران است هم حرف تازهای نیست. اما گاه در این میان تعابیر جالبی از این واژه شنیده میشود که در نوع خود درخور توجه است.
دکتر نایبی عضو هیأت علمیدانشکده برق شریف میگوید: مهاجرت نخبگان به وضوح قابل مشاهده است. ما در دانشگاه خودمان تحقیقی انجام دادهایم و براساس نتایج آن تحقیق مشاهده کردیم که از میان دانشجویان شریف، برترینهایشان هستند که اقدام به مهاجرت میکنند.
دکتر نایبی ادامه میدهد: جالب اینجاست که گاهی دانشجویان از دانشگاههایی پذیرش دارند که از نظر علمیبه مراتب در سطح پایینتری از دانشگاه ما قرار دارد و با این وجود اصرار به رفتن دارند. خوب این پدیده را به جز فرار مغزها چه میتوان نامید؟
دکتر فتانه تقی یاره مدیر بخش IT دانشکده برق و کامپیوتر دانشگاه تهران در مورد پدیده فرار مغزها گوید: من آمار دقیقی ندارم اما با توجه به آنچه در دانشجویان خود میبینم حسم این است که هرکس میتواند اقدام به مهاجرت میکند.
وی ادامه میدهد: 7 سال پیش که من پس از اخذ دکترا به ایران برگشتم این مسئله در بین دانشجویان شریف اپیدمی بود اما حالا ظاهراً این ویروس به دانشگاههای دیگر و ازجمله دانشگاه تهران هم رسیده است.
تقی یاره ادامه میدهد: البته بچههای ما عرق ملی دارند و اکثر بچههایی که برای گرفتن توصیه نامه مراجعه میکنند، میگویند که بعد از اتمام تحصیلات تکمیلی به ایران باز میگردند اما بدون آمار نمیتوان حرف علمیزد و ما واقعاً نمیدانیم که چه تعداد از این افراد به وطن خود برخواهند گشت.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه احترام زیادی برای دکتر واعظ زاده قائل است، میگوید: البته شاید دکتر با توجه به بار منفی واژه فرار و اینکه نخبگان ما با قصد ترک همیشگی وطن رهسپار دیار دیگر نمیشوند، استفاده از واژه مهاجرت مغزها را ترجیح میدهند اما اگر بدون داشتن برنامه عملی برای جذب نخبگان خود به بازگشت آنها خوشبین باشیم، این مهاجرتها بی بازگشت میشوند.
مغزها همین جا هستند
البته این اولین بار نیست که یک مقام دولتی نسبت به پدیده فرار مغزها چنین موضعگیری میکند و به طور کلی صورت مسئله را پاک میکند.
سال پیش در چنین ایامی، حمیدرضا آصفی سخنگوی وقت وزارت امور خارجه، با بیان اینکه بحث فرار مغزها در کشور وجود ندارد، در جمع خبرنگاران اعلام کرد: البته بعضیها به کشورهای دیگر میروند و ما در این امر عیبی نمیبینیم، به نظر من همان تعداد نخبه علمیای که در کشور هستند کافی است و میتوان با استفاده از آنها کشور را به پیشرفت و سعادت رساند. همانگونه که دستاوردهای هستهای ما به وسیله دانشمندان جوانی که در کشور هستند و اقدام به مهاجرت نکردهاند محقق شده است.
آصفی با تاکید براینکه به نظر من مهاجرت امر بدی نیست منتهی باید تلاش کرد افرادی که از ایران میروند رابطهشان با ایران و فرهنگ ملی و مذهبی کشور قطع نشود، ادامه داد: ما در وزارت امور خارجه مطلع هستیم که تعداد درخواست روادید از سوی اساتید و نخبگان ایرانی مقیم در خارج از کشور به مراتب بیش از تعداد افرادی است که درخواست خروج از کشور را دارند و بسیاری از افرادی که از ایران مهاجرت میکنند در طول سال چندین بار به کشور آمده و تجربیات خود را در اختیار کشور میگذارند.
اما دکتر نایبی در این زمینه نظر دیگری دارد: این درست که عرق ملی باعث میشود خیلیها پس از مهاجرت به وطن برگردند اما اگر ما مدیریت صحیح نداشته باشیم این بازگشت دوامی نخواهد داشت.
چنین مسئلهای برای کشورهایی صادق است که برنامه درازمدت دارند و خودشان نیروهایشان را برای کسب علم و تکنولوژی به کشورهای پیشرفته میفرستند و در ضمن برای بازگشت آنها هم برنامه دارند. اما ما متأسفانه چنین برنامهریزی نداریم. نیروهای ما خودشان میروند و هنگامیکه خارج از کشور هستند هم ما هیچ ارتباط ارگانیک و سازمانی با آنها نداریم.
برنامهای هم برای بازگشت و جذب آنها نداریم. در این شرایط و هنگامیکه توسعه نیروی انسانی ما جلوتر از توسعه صنعتی کشور انجام میشود طبیعی است که نباید چندان به بازگشت همیشگی و قطعی نخبگان خود امیدوار باشیم.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه مهاجرت مغزها از کشورهای در حال توسعه به کشورهای توسعه یافته یک پدیده کاملاً طبیعی است، میگوید: نباید فراموش کنیم که در میان همین کشورهای در حال توسعه هم میزان مهاجرت نخبگان متفاوت است و با راهکارهای علمی و عملی میتوان این پدیده را کنترل کرد.
البته این نکتهای است که در سخنان دکتر واعظ زاده هم مورد اشاره قرار گرفته است: این انتظار وجود ندارد کسی منافع شخصی را قربانی کند و تنها منافع ملی را در نظر گیرند، بلکه باید راهکارهایی انتخاب شود که منافع شخصی در جهت منافع ملی تأمین شود و این هم راستایی را حداکثر بهینه کرد.