در این زمینلرزه بیش از 300 نفراز هموطنانمان کشته و هزاران نفر مجروح شدند و در نهایت بیش از 18هزار واحد مسکونی تخریب شده یا صدمه دید. در اواسط آذرماه سال گذشته نیز منطقه زهان در خراسانجنوبی با شدت 5/5 ریشتر به لرزه درآمد که هرچند خسارات آن به گستردگی ورزقان نبود اما صدها خانواده بیخانمان شده و مجبور به اسکان اضطراری در چادرهای هلالاحمر شدند. در زمینلرزههای فوق علاوه بر خسارات وارد آمده دو درد دیگر نیز بر دل زلزلهزدگان نشست؛ بیمهری رسانه ملی و وعده و وعیدهای وفا نشده در بازسازی سریع مناطق زلزلهزده و حتی کندی آواربرداری.
با اینکه نمایندگان مردم این مناطق در مجلس شورای اسلامی و همچنین برخی رسانههای غیردولتی بارها از بیتوجهی مسئولان صداوسیما و یا نهادهای امدادرسان گله کردند اما تنها نتیجه این انتقادها شامل حال خسارتدیدگان زلزله بعدی شد؛ بعدازظهر دوشنبه هفته گذشته زلزلهای بهشدت 6/4 ریشتر بخشهایی از شهرستان دشتی استان بوشهر را لرزاند که در نتیجه آن بیش از 35نفر کشته و صدها نفرمجروح شدند. نخستین عکسالعمل مسئولان در این حادثه، اطلاعرسانی سریع و بموقع رسانه ملی بود. در ادامه امدادرسانی سریع و گسترده و حتی پیامهای دلجویی مسئولان بلندمرتبه، تا حدودی کمکاریهای زلزلههای ورزقان و زهان را به فراموشی سپرد. هرچند نزدیکی انتخابات ریاستجمهوری، این شانس را هم برای قربانیان زلزله دشتی پدید آورد که مورد لطف کاندیداهای بالقوه انتخابات قرار بگیرند. با این حال بد نیست به مسئولان یادآوری شود که با گذشت بیش از هشت ماه از زلزله ورزقان و بهرغم تکذیبهای مسئولان دولتی، هنوز آوارگانی هستند که در چادر و کانکس زندگی میکنند.