این بار اما وقتی باراک اوباما برای سخنرانی خود پس از دو انفجار در خط پایان مسابقه دوی ماراتن بوستون پشت تریبون رفت برخلاف روال سابق از عبارت «اقدام تروریستی» استفاده نکرد تا اما و اگرها درباره عامل این حمله بیشتر شود.
حمله بوستون، بزرگترین انفجار در آمریکا پس از ۱۱سپتامبر توصیف شده که بار دیگر شهرها و نیروهای نظامی این کشور را به حال آماده باش درآورده است. هر چند منابع آگاه بمبهای بهکار رفته در این حمله را مشابه تجهیزات دستساز القاعده توصیف کردهاند اما مقامهای رسمی آمریکا هنوز نتوانستهاند موضعگیریای در این رابطه داشته باشند.
بمبهای دست ساز عامل انفجار به عقیده کارشناسان احتمالاً از روی دستورالعملهای القاعده که در اینترنت موجود است ساخته شدهاند اما بهکار نبردن عبارت اقدام تروریستی از سوی باراک اوباما یک مسئله اتفاقی پس از حادثهای مهم در این کشور نیست. شاید اوباما بهتر از هر کسی میداند که اکنون در آمریکا و اروپا بیشتر از گروههای شبهنظامی خارجی، این گروهها و افراد داخل این کشور هستند که مسئول حملات مرگبار بودهاند. مردم آمریکا هنوز تیراندازی در سینمای شهر آئورا و به رگبار بسته شدن کودکان در دبستان ساندی هوک را که کشته شدن دهها نفر را بهدنبال داشت، فراموش نکردهاند.
شاید این بار پای انفجار دو بمب با گرد و خاک فراوان در میان بود اما این تیراندازیها از لحاظ خشونت بسیار خونینتر و دلخراشتر بهحساب میآید و هر لحظه ممکن است بار دیگر در نقطهای از این کشور رخ دهد. واقعیت این است که آمریکا و اروپا با وجود سالها جنگ در افغانستان و عراق اکنون بیشتر از هر چیز درگیر مسئله ای شدهاند که «تروریسم داخلی» خوانده میشود. در ۲۲ ژوئیه سال ۲۰۱۱ وقتی اندرس برینگ برویک حاضران در اردوی جوانان حزب کارگر را به رگبار بست خیلیها این مسئله را به خوبی درک کردند.
این تیراندازی دیوانهوار پس از انفجار بمب در نزدیکی دفتر نخستوزیر نروژ در اسلو صورت گرفت و پس از مدت کوتاهی مشخص شد که عامل این حملات یک راستگرای افراطی است. اندرس برینگ برویک قبل از انجام حملات خود بیانیهای ۱۵۱۶ صفحهای منتشر کرده و در آن حملات خود را هشدار در مورد خطر ترویج اسلامگرایی خوانده بود. راستگراهای افراطی در سالهای اخیر اقدامهای تروریستی خود را افزایش دادهاند و هر روز خطر آنها در آمریکا و اروپا در حال شدت گرفتن است. در یونان هم در ماههای گذشته دفاتر سیاسی هدف حمله با بمبهای دستساز و کوکتل مولوتف قرار گرفته بودند.
دفتر معاون وزیر محیطزیست و دو نماینده محافظهکار ازجمله محلهایی بودند که گروههای آنارشیست و افراطی مسئولیت حمله به آنها را بر عهده گرفتند. مقامهای آمریکایی در حالی با این حمله روبهرو شدند که تلاش گستردهای برای وضع قوانین سختتر برای محدودیت سلاح در این کشور آغازشدهاست. انفجار بوستون در روز ملی «میهنپرستی» رخ داد و روزنامه نیویورکتایمز گزارش داده که مقامهای ارشد افبیآی، با توجه به زمان و نحوه انجام حمله، گروههای راستگرا را عامل آن میدانند.
گروههای راست افراطی، مخالفان کندی و حتی معترضان به افزایش مالیات ازجمله مظنونان اصلی این حمله هستند که یکبار دیگر باعث شوکه شدن آمریکا شده است. پس از ۱۱ سپتامبر جورج بوش همه توان آمریکا را در افغانستان و عراق خلاصه کرد تا آنچه او عامل خطر علیه امنیت آمریکا میخواند در هزاران کیلومتر دورتر از مرزهای این کشور را از بین ببرد. آمریکا حالا باید نیروهایش را پس از سالها جنگ در کنار متحدان اروپایی خود از افغانستان خارج کند اما حادثه بوستون نشان داد که واشنگتن از گذشته امنتر نشده و حالا تروریسم از داخل آمریکا و اروپا میتواند وضعیتی را مشابه سالهای گذشته برای این کشورهارقم بزند؛ همانقدر آشفته، همانقدر وحشتزده.