پیمانکار اخراجی با همدستی دو نفر دیگر نقشهای طرح کرد که حاصل آن قتل هولناک مهندس 53 ساله بود. روزهای پایانی سال گذشته برای خانواده مهندس 53 ساله گیلانی روزهای سخت و دلهرهآوری بود. مهندس میانسال 15 اسفندماه وقتی برای رفتن به محل کارش از خانه خارج شده بود، ناپدید شده و دیگر کسی او را ندیده بود.
وقتی غیبت او به درازا کشیده شد خانواده اش که نگران حال وی شده بودند پلیس را در جریان قرار دادند. همسر این مرد به مأموران گفت: روز اولی که شوهرم ناپدید شد، برایمان پیامک فرستاد که برای نظارت پروژه میرود و ممکن است کارش طول بکشد. روز دوم هم دوباره پیامک فرستاد که حالش خوب است و بهزودی بر میگردد اما باز هم برنگشت. روز بعد وقتی با گوشیاش تماس گرفت، به سؤالهایم جوابهایی بیربط میداد و وقتی میپرسیدم حالش چطور است، چیزی نمیگفت و به همین دلیل نگرانیمان بیشتر شد.
جسد سوخته
تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی گیلان برای یافتن ردی از مهندس ناپدید شده وارد عمل شدند اما هنوز ردی از او به دست نیامده بود که جسد سوخته مردی در جاده سیاهکل پیدا شد. جسد داخل یک خودروی پژو بود و آتش چیزی از آن باقی نگذاشته بود. وقتی در بررسی شماره پلاک خودرو مشخص شد که این خودرو متعلق به مهندس ناپدید شده است، بررسیهای پلیسی وارد مرحلهای تازه شد. از آنجا که جسد داخل ماشین قابل شناسایی نبود، متخصصان آزمایشگاه جنایی پلیس، اقدام به نمونهبرداری از آن کردند و با انجام آزمایش دی انای جسد مهندس شناسایی شد.
مرد وظیفهشناس
نحوه قتل مهندس 53 ساله این احتمال را که وی قربانی انتقامجویی شده باشد مطرح میکرد اما بررسیهای کارآگاهان نشان میداد که وی فردی درستکار، خوشنام و خوش برخورد بوده و با هیچکسی اختلاف و دشمنی نداشته است. با این حال در بررسی پرونده کاری وی مشخص شد تنها کسی که تاکنون با او دچار اختلاف شده بود، پیمانکار یک پروژه ساختمانی بود. مأموران در ادامه متوجه شدند که مدتی قبل مهندس میانسال، بهعنوان ناظر این پروژه معرفی شده اما با مشاهده کم کاری پیمانکار حاضر نشده بود کار او را تأیید کند. او حتی پیشنهادهای پیمانکار را نیز رد کرده بود و با گزارش کم کاری او باعث شده بود که کارفرما با دریافت 300 میلیون تومان چک و سفته از پیمانکار، وی را از پروژه کنار بگذارد. بنابراین احتمال داشت که پیمانکار مورد نظر برای انتقامجویی از مهندس درستکار دست به جنایت زده باشد.
اعترافات هولناک
تیم تحقیق برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر، پیمانکار اخراجی و اعضای خانوادهاش را زیرنظر گرفت. مدتی بعد کارآگاهان به سرنخهایی دست یافتند که نشان میداد این مرد و پسرش در ماجرای قتل مهندس 53 ساله دست داشتهاند و به این ترتیب پسر وی دستگیر شد. مرد جوان تحتبازجویی قرار گرفت و مدعی شد که بیگناه است اما در ادامه بازجوییها لب به اعتراف گشود و راز جنایت را فاش کرد.
او گفت: وقتی پدرم به خاطر گزارش مهندس از کار کنار گذاشته شد، 300 میلیون تومان چک و سفته او در دست کارفرما ماند. ما تصور میکردیم که این چکها در اختیار مقتول است و به همین دلیل نقشهای کشیدیم تا آنها را پسو از او انتقام بگیریم. برای این کار از یکی از دوستان پدرم کمک گرفتیم. او با مقتول تماس گرفت و مدعی شد که یک پروژه ساختمانی دارد و از وی خواست برای بازدید از پروژه به آنجا بیاید.
مقتول هم قبول کرد و با دوست پدرم قرار گذاشت. وقتی به محل قرار آمد، من و پدرم هم آنجا بودیم. ما به او حمله کردیم و بعد از اینکه دست و پایش را بستیم، وی را به خانهای بردیم که از قبل برای اجرای نقشهمان درنظر گرفته بودیم. در آنجا با تهدید از او خواستیم که چکها و سفتهها را پس بدهد اما او گفت که از آنها خبر ندارد و چکها و سفتهها در اختیار وی نیست.
ما تصور میکردیم که او دروغ میگوید و برای همین روز دوم وی را به ویلایی که کرایه کرده بودیم انتقال دادیم. وقتی مطمئن شدیم که چکها و سفتهها در اختیار این مرد نیست، تصمیم گرفتیم برای اینکه لو نرویم، او را به قتل برسانیم. قبل از این کار صدایش را ضبط کردیم تا وقتی همسرش با موبایل او تماس میگرفت این صدا را پخش و وانمود کنیم که او زنده است.
سپس به وی داروی بیهوشی خوراندیم و او را داخل ماشینش گذاشتیم و به محلی خلوت در جاده سیاهکل بردیم. ما نمیخواستیم جسد وی شناسایی شود و به همین دلیل با بنزین ماشین و مقتول را آتش زدیم و آنجا را ترک کردیم. در این مدت با ارسال پیامک و پخش صدای ضبط شده مقتول، قصد داشتیم کاری کنیم که خانوادهاش چیزی به پلیس نگویند اما ماجرا لو رفت و من دستگیر شدم.
سرهنگ عبادالله کریمی، رئیس پلیس آگاهی استان گیلان با بیان این خبر به همشهری گفت: بعد از اعترافات مرد جوان دستور بازداشت پدر او و سومین متهم نیز صادر شد و کارآگاهان در بررسیهای تخصصی توانستند مخفیگاه هر دوی آنها را شناسایی و این افراد را دستگیر کنند. وی ادامه داد: متهمان پس از اعتراف صریح به قتل مهندس وظیفهشناس و بازسازی صحنه جنایت راهی زندان شدند و پرونده آنها در اختیار مرجع قضایی قرار گرفت.