در واقع پس از جشنواره فیلم فجر، این جشنواره مهمترین رویداد سینمایی سال به شمار میآید که وجههای بینالمللی داشته و کلیتی از سینمای ایران را در تعامل با جهان سینما قرار میدهد.
جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان در طول این سالها، تأثیرات مثبت و منفی مختلفی بر سینمای ایران به طور اعم و سینمای کودک آن به طور اخص بر جای گذارده که به هر حال انکارناپذیر است.
فیلمهای گوناگونی توسط این جشنواره به محافل هنری داخل و خارج کشور معرفی و ارائه شدهاند، بسیاری با انگیزه رقابت در این جشنواره، فیلم ساختهاند، به واسطه این جشنواره، تبادل آرا و افکار در سطح نسبتاً وسیعی در رابطه با سینمای کودک و نوجوان صورت گرفته و باعث برقراری تعامل گستردهای بین فیلمسازان و دستاندرکاران در یک جمع تخصصی گردیده است.
کارشناسان در باره آسیبشناسی جشنواره کودکان و نوجوانان تاکنون صحبتهایی کردهاند که شاید بتوان عمدهترین آسیبهای این جشنواره و راهکارهای درمان آنها را مطرح کرد:
1 - انکار نمیتوان کرد که تأثیر سینمای کودک و نوجوان ایران بر این جشنواره بیشتر بوده(تا بر عکس آن) و در بسیاری مواقع جشنواره کودکان و نوجوانان به عنوان ویترین سینمای کودک و نوجوان عمل کرده است.
یعنی در واقع آنچه بضاعت و توانایی این سینما بوده را به نمایش گذارده. اگرچه این باور و اعتقاد هم هست که جشنواره کودکان و نوجوانان میتواند ربطی به سینمای کودک و نوجوان و پروسه تولید آن نداشته باشد و به عنوان یک پدیده مستقل فرهنگی عمل نماید، ولی یک واقعیت هم وجود دارد که جشنواره فوق تقریباً توسط همان مسئولانی اداره میشود که متولی سینمای کودک و نوجوان هم هستند و به نوعی هر دو مقوله جشنواره و سینمای کودک، حلقههای یک زنجیر به شمار آمده که تفکیک حیطه عمل و تأثیرشان از یکدیگر دشوار به نظر میرسد و همین میتواند نخستین آسیب جدی را بر هویت جشنواره کودکان و نوجوانان به عنوان فستیوالی مستقل وارد سازد.
2 - اغلب مسئولان و دستاندرکاران جشنواره کودکان و نوجوانان، عدم وجود تعریف و دیدگاهی مشخص برای چارچوبهای این جشنواره، تغییر و تحولات پیدرپی مدیریت آن و عدم ثبات یک سازمان اداره کننده موثر را عمدهترین نقاط ضعف موجود جهت رشد و ارتقای آن میدانند.
واقعیت این است، از یک طرف وابستگی تام و تمام جشنواره به نهادهای مربوطه دولتی، مدیریت و سازمان آن را تحت تأثیر تغییرات تشکیلاتی دولت و وزارتخانهها قرار داده و آن را از پایداری و ثبات لازم دور ساخته و از طرف دیگر هنوز مشخص نیست که چه نوع فیلمهایی بایستی در این جشنواره به نمایش درآید و تا حدودی مدیران آن هنوز در حیطه انتخاب فیلمهای مناسب، دچار نوعی بلاتکلیفی و سردرگمی هستند. به همین دلیل غالباً در مقابل اعتراضات و انتقادات جدی و قابل اعتنا قرار میگیرند.
3 - به نظر میآید در زمینه تخصصیتر کردن و تناسب بیشتر فیلمهای شرکتکننده در جشنواره برای گروههای سنی مختلف به طوری که دیدگاهها و نظرگاههای همسانتری برای برگزارکنندگان و مسئولان آن به همراه آورد، راهحل عملی و منطقی وجود داشته باشد.
بنا به نظر کارشناسان کودک و نوجوان، طیفهای سنی مختلف و به شدت متفاوتی تا مقطع 17-18سال که مرزی برای دوران جوانی محسوب شده، تعریف میگردد که هر طیف بنابر ویژگیهای خاص خود، زبان و فضا و بیانی ویژه میطلبند. این ویژگیها بعضاً بین طیفهای سنی که فاصله قابل توجهی با یکدیگر دارند، شدیداً متضاد و متناقض هستند.
فیالمثل آنچه برای کودکان 6-7 سال تماشایی و مناسب است شاید به هیچ رو نتواند نوجوان 12-13 ساله را جلب کند و ممکن است آثار مورد علاقه نوجوانان 15-16 سال اساساً برای بچههای 8-9 سال ضرر داشته باشد.
به نظر میآید آنچه بیش از هر مقولهای، محتوای جشنواره کودکان و نوجوانان را دچار نوعی ناهمگنی و تشتت ساخته و آن را با تعاریف و دیدگاههای بسیار متفاوت روبهرو کرده، اختلاط غیر قاعده و بدون حد و مرز فیلمهای مناسب طیفهای سنی مختلف در یک ظرف و بسته و مجموعه واحد است؛
به این مفهوم که فرضاً در بخش مسابقه سینمای ایران دورههای مختلف از فیلمی مانند «مینا و غنچه» که برای بچههای پیشدبستانی مناسب تشخیص داده میشود ، شرکت داشته تا «قصههای مجید» که مورد توجه سنین 10-13 سال است و تا فیلمی همچون «دختری با کفشهای کتانی» که در حیطه نوجوانان در آستانه جوانی، واقع میشود.
شاید چنین ترکیب ناترکیبی در کمتر جشنواره بینالمللیای خصوصاً از نوع کودک و نوجوان به چشم بیاید. این در حالی است که اغلب جشنوارههای از این دست با مشخص نمودن طیف سنی مورد نظرشان، محدودهای را برای مخاطبانشان معلوم میگردانند.
فیالمثل جشنوارهای مخصوص نوجوانان در لان فرانسه برگزار میشود و یا جشنواره «اوبرویلیه» به کودکان 6 تا 13 سال اختصاص دارد.
در صورت چنین تفکیکی دیگر حضور فیلمهایی مانند «لاکپشتها هم پرواز میکنند»، «زمانی برای مستی اسبها» و یا «دیشب باباتو دیدم آیدا» در جشنواره اشکالی ایجاد نمیکند، چرا که همه آنها، برای طیف سنی نوجوانان مناسب هستند.
متأسفانه برخی دستاندرکاران، فیلمسازان و یا حتی مدیران جشنواره کودکان و نوجوانان بدون توجه به نوع جشنواره که «کودکان و نوجوانان» ذکر شده، اغلب از دریچه فیلمهای مناسب گروه سنی خاصی(و معمولاً هم بچههای 4-5 سال تا 8-9 سال) به محتوای آن نگاه کرده و آثاری که در آن نگاه نمیگنجند را به کلی مغایر اهداف جشنواره میدانند.
با یک حکم قطعی میگویند که مثلاً فیلم «دختری با کفشهای کتانی» چه ارتباطی با جشنواره کودک دارد؟ حق با آنهاست.
فیلم مذکور نمیتواند هیچ ارتباطی با یک جشنواره فیلم کودک داشته باشد، ولی بیشترین ارتباط را با جشنوارهای که مخصوص نوجوانان برگزار میشود، داراست.به نظر میآید حداقل تفکیک دو بخش فیلمهای کودک و نوجوان، عملیترین و عاجلترین راهحل برای معضل فوق باشد.
آنچه که به صورتی کمرنگ و در شکل تعیین ردهبندی سنی برای تماشای فیلمها از دوره هجدهم جشنواره انجام گرفت ولی به دلیل عدم تفکیک انواع فیلمهای مناسب طیفهای سنی مختلف، خصوصاً برای دو گروه سنی کودک و نوجوان، نتوانست در بخشهای گوناگون و داوریهای جشنواره، به یک قاعده و اصل تبدیل شود.
جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان میتواند در یک تقسیمبندی تخصصی به بخشهای اصلی کودک و نوجوان، داورهای جداگانه و برگزیدههای مستقل، اهداف آن را به نحوی مطلوبتر و مشخصتر دنبال نماید.
در این شکل است که فیلمهای نوجوانان هم از سایه سینمای کودک رها شده و برای خود، هویتی مستقل مییابند. در این صورت است که دیگر سؤال «پس سینمای نوجوان چه شد؟» پاسخی در خور مییابد.
تفکیک و تخصصی کردن بخشهای جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان، در مورد آثار انیمیشن نیز صادق است. آثاری که بنا به نظر اکثریت قریب به اتفاق سینماگران و کارشناسان و دستاندرکاران سینمای کودک و نوجوان، از اصلیترین و پرمخاطبترین گونههای این بخش به شمار میآید.
این در حالی است که در طول سالهای گذشته، حضور انیمیشن در جشنواره کودکان و نوجوانان به جز بخشهای جنبی، همواره در بخشهای مسابقه همراه و در کنار فیلمهای زنده قرار داشته است و همین مسأله باعث شده که نتواند در چنین جشنوارهای، یک هویت و جایگاه مستقل پیدا نماید.
برخی فیلمسازان و حتی داوران این جشنواره معتقدند که اختلاط فیلم انیمیشن و فیلم زنده در یک بخش مسابقه، نمیتواند داوری منصفانهای را به همراه داشته باشد و شاید ناعادلانهتر از سنجش یک فیلم مستند با یک فیلم داستانی سوپر پروداکشن است.
دلیل کمی تعداد فیلمهای انیمیشن برای بخش مسابقه هم علت موجهی برای حذف بخش مسابقه فیلمهای انیمیشن به نظر نمیآید.
این در حالی است که حتی در مراسم اسکار که ماهیتاً برای مطرح نمودن فیلمهای زنده با ستارهها و پروداکشن عظیم برگزار میشود، فیلمهای انیمیشن بلند سینمایی، جایگاه ویژهای پیدا کردهاند.
4 - و بالاخره این که جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان برای دستیابی هر چه بیشتر به یک استاندارد جهانی، بایستی در یک شهر میزبان تثبیت شده و با عنوان آن شهر نامیده شود، برایش دبیر ثابتی تعیین گردد که نام جشنواره یا اسم آن دبیر شناخته شود، سازمان و دبیرخانهای فعال در همان شهر میزبان داشته باشد که در طول سال پیگیر برنامههای اجراییاش شوند و حامیان مالی مشخص و ثابت، پشتیبانیاش را بر عهده گیرند تا درگیر تنشها و بیثباتیهای ناشی از تأمین هزینه نگردد.
چنین جشنوارهای با یک هدف معلوم و روشن قطعاً نه تنها در داخل کشور بلکه بر سینمای جهانی نیز تأثیرگذار خواهد بود.