متأسفانه برخی کشورها که خود را ضامن صلح و امنیت و حامی معاهدات بینالمللی میدانند، با انجام اقدامات غیرقانونی از تعهدات خود سر باز میزنند و همچنان نهادهای بینالمللی که هدف آنها خدمت به ملتها و کشورهای جهان است را تضعیف میکنند. 40سال پیش جامعه بینالمللی بهمنظور استقرار صلح و امنیت در سراسر جهان به انعقاد معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (انپیتی) بهعنوان سنگ بنای خلع سلاح هستهای و رژیم عدماشاعه اقدام کرد. با وجود نارساییهای این معاهده، بهویژه تبعیض ذاتی بین داراها و ندارها، این انتظار وجود داشت که با اجرای مفاد این معاهده تحولات ژرفی در زمینه خلع سلاح هستهای ایجاد شود و سعادت و آسایش بشریت ارتقا یابد. براساس این معاهده، کشورهای غیرهستهای خود را متعهد کردند تا انتخاب سلاح هستهای را کنار بگذارند و کشورهای هستهای نیز متعهد شدند تا زرادخانههای خود را نابود کنند. بهطور خلاصه، این اقدامات دو رکن معاهده انپیتی هستند و حق مسلم تمامی کشورهای عضو برای توسعه تحقیقات، تولید و استفاده از انرژی هستهای برای مقاصد صلحآمیز و تقویت همکاریهای هستهای بهعنوان رکن سوم، مکمل دو رکن دیگر شد. هماکنون نیز شاهدیم که پس از آخرین کنفرانس بازنگری انپیتی در سال 2010 نشست کمیته مقدماتی کنفرانس بازنگری معاهده انپیتی برای سال 2015 در مقر سازمان ملل در ژنو برگزار شد؛ از اینرو با حشمتالله فلاحتپیشه، کارشناس مسائل سیاسی به گفتوگو نشستیم تا از جزئیات این نشستها بیشتر آگاه شویم.
- با توجه به اینکه نشست مقدماتی کنفرانس بازنگری معاهده انپیتی در ژنو برگزار شد، بهصورت کلی موضع ایران درخصوص این کنفرانس چیست؟
در کلیت بحث، یعنی اساسنامه انپیتی، شاکله اصلی این است که یک تکلیف و حق را مشخص میکند. تکلیفی که مشخص میکند این است که برای عضو سازمان انرژی هستهای که دارای بمب هستند باید بهتدریج تعهد دهند که زرادخانههای خود را کاهش دهند تا به سمت دنیای بدون بمب هستهای حرکت کنیم و این تاکنون بهطور دقیق محقق نشده است. تکلیف دیگر برای کشورهای خارج از باشگاه هستهای مشخص میکند و حق این کشورها برای رسیدن به فناوری صلحآمیز هستهای را به رسمیت میشناسد، منوط به آنکه این کشورها به سمت تسلیحات هستهای حرکت نکنند. درحالیکه عدمپایبندی کشورهای هستهای به خلع سلاح هستهای ناامیدی کشورهای غیرهستهای را به همراه داشته است، کشورهای درحال توسعه از دیگر رهیافتهای تبعیضآمیز توأم با استانداردهای دوگانه در اجرای ماده چهار این معاهده با هدف محروم کردن آنان از حقوق مشروع و مسلم خود رنج میبرند. برخی کشورها دائما مفاد ماده چهار انپیتی را نقض میکنند، درحالیکه این ماده مبین همکاریهای بینالمللی و انتقال فناوریهای صلحآمیز هستهای برای کشورهای عضو انپیتی است. برخلاف این تعهدات، معدودی از کشورهای هستهای محدودیتهای یکجانبهای را علیه کشورهای عضو انپیتی، بهویژه کشورهای درحال توسعه وضع کردهاند. نقض فاحش تعهدات مصرحه در ماده چهار این معاهده توسط برخی از کشورها با هدف محرومکردن کشورهای عضو از اجرای حقوق مسلم آنها، استفاده ابزاری از سازمانهای بینالمللی و تحمیل تحریمهای غیرقانونی و یکجانبه نگرانی بزرگی برای کشورهای درحال توسعه است که منجر به تضعیف اعتبار و آینده معاهده نیز میشود و این موضوع باید بهطور جدی در کنفرانس بازنگری آتی مورد پیگیری قرار گیرد. اجرای ماده چهار این پیمان و پایبندی به تعهدات ازجمله تسهیل همکاریهای بینالمللی در این زمینه باید از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز مورد راستیآزمایی قرار گیرد و کشورهای خاطی باید خسارات وارده به کشورهای عضو را جبران کنند. اتفاق دیگری که از سوی کشورهای دارای بمب هستهای مانند آمریکا و رژیم صهیونیستی در حال صورت گرفتن است این است که در حال ایجاد باشگاه هستهای جدیدی هستند که به کشورهای دارای فناوری تولید سوخت یا غنیسازی تعلق دارد و میخواهند تولید سوخت را بین خود انحصاری کنند که این موضوع نیز مورد اعتراض ایران است و یکی از موضوعاتی که جمهوری اسلامی ایران به آژانس اعتراض داشت این بود که یک باشگاه هستهای جدید شکل نگیرد تا همه کشورها بتوانند از انرژی صلحآمیز هستهای استفاده کنند.
- با وجود اینکه روند خلع سلاح هستهای در جهان بسیار ناامیدکننده بوده راهکار ایران برای برونرفت از این روند چیست؟
جمهوری اسلامی ایران بهعنوان یک عضو، معمولا سیاستهای خود را در قالب گروه غیرمتعهدها پیش میبرد اما متأسفانه کشورهای غیرمتعهد توان لازم را برای این امر ندارند و خلع سلاح هستهای که تکلیف آژانس بینالمللی انرژی اتمی و معاهده انپیتی است متأسفانه منوط شده به جنگ سرد بین قدرتهای هستهای و این جنگ سرد در جهت عکس عمل میکند و نهتنها خلع سلاح صورت نگرفته بلکه کشورهای دیگری نیز دارای سلاح هستهای شدهاند. البته جمهوری اسلامی سعی کرده در سطح منطقه طرح خلعسلاح جامع منطقه خاورمیانه عاری از سلاحهای کشتار جمعی است که این طرح نیز بهخاطر برخورد دوگانه با برخورداری رژیم صهیونیستی از سلاح هستهای تاکنون به نتیجه نرسیده است.
- با وجود اینکه در کنفرانس بازنگری معاهده انپیتی سال 2000، تصمیم بر امحای کامل زرادخانههای هستهای گرفته شد اما تاکنون قدم مثبتی در این زمینه برداشته نشده است. بهنظر شما علت این مسئله چیست؟
متأسفانه نهادهای بینالمللی بخشی از تقسیمات ساختار قدرت در جهان هستند و کشورهایی که صاحب قدرت هستند بیش از هرچیز بر این نهادها نفوذ دارند و تأثیر میگذارند. مقامات آمریکایی اخیرا قول دادهاند که رهیافت خود را نسبت به سلاحهای هستهای تغییر دهند و قصد دارند در جهت خلع سلاح هستهای گام بردارند. با توجه به واقعیتهای 40سال گذشته، جامعه بینالمللی دریافته است که چنین اظهاراتی هرگز به منصهظهور نرسیده و ضرورت اقتضا میکند تا براساس یک رفتار قابل راستیآزمایی و بازگشتناپذیر، این وعدهها به عمل تبدیل شوند. کنارگذاشتن سیاست تهاجمی بازنگری وضعیت هستهای و دکترین قدیمی مبتنی بر بازدارندگی هستهای، در راس اقدامات آمریکا برای اصلاح موارد عدمپایبندی خود به این معاهده است. همچنین، آنان بایستی مجددا بر تعهدات خود طبق مصوبات کنفرانسهای بازنگری سالهای 1995و 2000 تأکید کرده و سریعا آن تعهدات را به شکل شفاف و بازگشتناپذیر اجرا کنند. تداوم همکاریهای هستهای با رژیم صهیونیستی با مواضع اعلامی اخیر آمریکا نسبت به انپیتی آشکارا در تناقض است. در این راستا، آنان باید هرگونه همکاری هستهای خود با رژیم صهیونیستی را متوقف کرده و قطعنامه خاورمیانه مصوب کنفرانس بازنگری و تمدید انپیتی در سال 1995را اجرا کنند و از این رژیم بخواهند تا در اسرع وقت به انپیتی بپیوندد و زرادخانه هستهایاش را نابود کند. آنگاه جامعه بینالمللی میتواند در مورد حسن نیت، جدیت و عزم آمریکا نسبت به جهان عاری از سلاحهای هستهای قضاوت کند.
- ایران پیش از این پیشنهاد کرده بود که انپیتی به دیانپیتی بهمعنای خلع سلاح و عدماشاعه سلاحهای هستهای تغییر نام دهد؛ آیا تاکنون اقدامی در این زمینه صورت گرفته است؟
این هم طرحی است که در گروه نم مطرح شد ولی با یکسری موضعگیریها از سوی اعضای باشگاه برخورد کرد؛ بهخصوص اینکه این مسئله با موضعگیریهایی از سوی شورای حکام صورت گرفت. متأسفانه قراردادن ایران بهعنوان متهم در شورای حکام یکی از دلایلی بود که باعث شد همکاریهای لازم با سیاستهای جمهوری اسلامی صورت نگیرد.
- در نشست اخیری که برگزار شد نمایندگان کشورهای عضو اتحادیه عرب ادعا کردند که فعالیتهای هستهای ایران یکی از موانع عاریسازی خاورمیانه از سلاحهای هستهای است. بهنظر شما این ادعاها با چه هدفی دنبال میشود؟
کشورهای عرب در قالب تقسیم کار جدیدی که در راستای طرح خاورمیانه بزرگ از سوی آمریکا از سال 2004میلادی پروژه ایران هراسی را دنبال کنند و هر موضوعی را در این قالب دارند دنبال میکنند. ما میدانیم که نیروگاه هستهای بوشهر نیروگاهی است که حتی تأمین سوخت آن هم توسط روسها و تحت نظارت آژانس صورت میگیرد و جزو مسائل اختلافی نیست. بهتر است کشورهای عضو اتحادیه عرب به این نکته توجه کنند که رژیم صهیونیستی دارای کلاهک هستهای است و منطقه خاورمیانه را با تهدید روبهرو کرده و رژیمی اشغالگر و یکی از ناقضین اصلی قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد است. با سلاحهای هستهای این رژیم نهتنها برخورد نمیشود بلکه به آن کمکهای مالی و تکنولوژیک هم میشود. درمقابل، کشوری نظیر جمهوری اسلامی ایران که کاملا در چارچوب انپیتی حرکت میکند و تاسیسات آن نیز تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی و بازرسان این آژانس است، مورد تحریم واقع میشود.
- در دورهای قبل شاهد بودیم که بین اعضا پیرامون خلع سلاح فوری و خلع سلاح تدریجی اختلافاتی وجود داشت؛ بهنظر شما در این دوره نیز شاهد این مسئله خواهیم بود؟
اعتقاد من بر این است که به اندازه کافی حسننیت در دنیای فعلی وجود ندارد که خلعسلاح را بهصورت جامع و فوری صورت دهیم لذا اینکه کشورها بتوانند با نگاه منطقهای و تدریجی خلع سلاح را انجام دهند بهنظرم نتیجه بهتری کسب خواهد شد.
- در سال2010 پیشنهاد شد که سال2025 بهعنوان سال هدف برای نابودی کامل سلاحهای هستهای مطرح شود اما ظاهرا موافقت همهجانبهای حاصل نشد. علت این مسئله را چه میدانید؟
پیشنهادها بهطور مشخص نشاندهنده آن چالش جدیای است که برسر اصلاح مفاد اساسنامه آژانس و انپیتی وجود دارد. تلاش ایالات متحده آمریکا بر این است که تا حد توان موضوع آژانس و انپیتی را انحصاریتر کند. نمونه این پیشنهادها اشاره دارد به نقض تعهدی که قدرتهای عضو باشگاه هستهای هستند؛ یعنی کشورهایی که بمب داشتند. در اساسنامه آژانس و مفاد انپیتی به آنها این حق داده شده بود که عضو باشگاه هستهای باشند، منتها به این شرط که زرادخانه هستهای خودشان را از بین ببرند. در ضمن کمک نکنند که دیگر کشورها صاحب بمب شوند و در مقابل به سایر کشورهایی که پایبندی آنها اعلام شده و انرژی مسالمتآمیزهستهای در دستور کارشان است، این کشورها را کمک کنند برای اینکه به این فناوری برسند؛ اتفاقی که افتاده این است که در عمل خلاف تعهد خودشان عمل کردند. برخی کشورها و برخی بازیگران مثل رژیم صهیونیستی و پاکستان تحت روابط ویژهای که با برخی اعضای باشگاه هستهای داشتند به بمب رسیدند. اکثریت اینها عضویت انپیتی را ندارند و در عین حال هم وارد فضای نظامی انرژی هستهای یا فناوری هستهای شدهاند؛ این نقض تعهد از دو طرف است یعنی هم کشورهای عضو باشگاه هستهای که نهتنها زرادخانههای خود را از بین نبردند بلکه کمیت و کیفیت را گسترش دادند. با این فاکتورها طبیعی است که ما شاهد باشیم پیشنهادهایی از این دست مورد توجه کشورهای دارای بمب هستهای قرار نگیرد و آنها نیز از نفوذ خود برای اجرایینشدن این قبیل پیشنهادها استفاده کنند.