در شرایطی که گرانی کاغذ باعث افزایش روزافزون بهای پشت جلد کتابها شده و تیراژ برخی کتابها هم به زیر 700 نسخه سقوط کرده، همین که هنوز هم بازار نشر با تمام مشکلات و دشواریها از پا نیایستاده امیدوارکننده به نظر میرسد. در مورد ادبیات سینمایی و کتابهایی که به نوعی با هنر هفتم نسبت برقرار میکنند هم باید گفت که این آثار تابعی از شرایط کلی حاکم بر فضای نشر کتاب هستند. ضمن اینکه کتابهای سینمایی برخلاف رمان و کتابهای روانشناسی و... در اغلب موارد خواننده گسترده ندارند و بیشتر کتابهای سینمایی با همین تیراژهای پایین مدتها در بازار میمانند و کمتر خریداری مییابند.
در حوزه ادبیات سینمایی همچنان انتشار فیلمنامه بیشترین حجم آثار منتشرشده در این زمینه را به خود اختصاص میدهد و بعد هم کتابهای آموزشی قرار دارند که علاقهمندان و مخاطبان خاص خود را دارند. کتابهای تحلیلی و تئوریک درباره سینما هم با پایمردی و همت نویسندگان و مترجمان آثار سینمایی و البته ناشران علاقهمند به سینما همچنان منتشر میشوند.
آنچه پیش رو دارید مروری است کوتاه بر چند کتاب سینمایی که بهتازگی منتشر و در نمایشگاه کتاب عرضه شدهاند؛ با این توضیح که «درخت ارغوان» تازهترین اثر منتشر شده از پرویز دوایی، کتاب سینمایی به معنی مصطلحش نیست ولی نشانهها و ردپای سینما در جایجای آن آشکار و روشن است و جایگاه نویسندهاش در ادبیات سینمایی، آن را در زمره آثاری قرار میدهد که علاقهمندان سینما سراغش را در نمایشگاه کتاب بگیرند.
مکبث به روایت کوروساوا
16سال پیش ترجمه فیلمنامه «شرق بهشت» به عنوان اولین کتاب از سری «صد سال سینما، صد فیلمنامه» منتشر شد و حالا پنجاهونهمین کتاب از این مجموعه به نمایشگاه کتاب آمده است. «سریر خون» اثر آکیرا کوروساوا جزو آثار نسبتا متأخر این کارگردان بزرگ ژاپنی است. از کوروساوا قبلا هم برخی از آثارش از جمله فیلمنامه اثر بسیار معروفش «هفت سامورایی» به فارسی ترجمه شده و چندین کتاب هم در تحلیل آثارش به بازار آمده است. سریر خون اقتباس کوروساوا از مکبث شکسپیر است؛ نمایشنامهای که در سینما، اقتباسهای متفاوتی از آن صورت گرفته و دو کارگردان بزرگ سینما، یعنی اورسن ولز و رومن پولانسکی فیلمهایی متفاوت براساس این نمایشنامه ساختهاند. سریر خون برداشت آزاد کوروساوا از متن شکسپیر است. کوروساوا که از سوی هموطنانش به غربیبودن متهم میشد نمایشنامه مکبث را به بهترین شکل با فرهنگ و آداب و سنن ژاپن همسو کرده است. او از نمایشنامه شکسپیر خط کلی داستان را گرفته و حتی جنسیت تعدادی از کاراکترهای محوری را هم عوض کرده است. نام ژاپنی فیلم، «کاگه موشا» است و جورج لوکاس و فرانسیس فورد کاپولا در این فیلم در سمت مدیران تولید و تهیهکننده کنار کوروساوا بودند. یکی از بارزترین جلوههای فیلم، شکوه بصیری فوقالعاده آن است و برخی از منتقدان، سریر خون را آخرین فیلم بزرگ کوروساوا میدانند.
سریر خون توسط مجید داوودی ترجمه شده و طبق سنت مجموعه کتابهای «صد سال سینما، صد فیلمنامه» به انضمام فیلمنامه، مطالبی درباره فیلم و کارگردان نیز به چشم میخورد که میتوانند برای خواننده جالب توجه باشند.
سینما به روایت مارکز
گابریل گارسیا مارکز، نویسنده نامدار آمریکای لاتین قبل از اینکه به عنوان رماننویس به شهرت برسد و جهان او را با رئالیسم جادویی داستانهایش بشناسد، روزنامهنگار بود. مارکز در دوران روزنامهنگاری مقالاتی هم درباره سینما مینوشت. او سالها به عنوان منتقد فیلم در روزنامهها مطلب نوشت. «درباره سینما» نوشته گابریل گارسیا مارکز و ترجمه بهمن فرزانه که تازه به بازار آمده مجموعهای از مقالات این نویسنده بزرگ کلمبیایی را دربرمیگیرد؛ مقالههایی که برخی از آنها شاید خیلی هم شاخص به نظر نرسند ولی به هر حال اهمیت کتاب بیشتر از نام و اعتبار نویسندهاش نشأت میگیرد تا مقالاتی که در آن به چاپ رسیده است. مارکز بین نویسندگان آمریکایلاتین همنشینی بیشتری با سینما داشت و علاوه بر نوشتن مقالات سینمایی در دوران روزنامهنگاریاش، فیلمنامههایی را نیز به نگارش درآورده ضمن اینکه کتابهای مارکز منبع الهام خوبی برای سینماگران بود. فرانچسکو رزی در ابتدای دهه1980 براساس کتاب «گزارش یک قتل» مارکز، فیلمی به همین نام کارگردانی کرد که گرچه نویسنده کتاب از آن خیلی رضایت نداشت ولی هنوز هم این فیلم بهترین اقتباس سینمایی است که از آثار خالق «صدسال تنهایی» به عمل آمده.
بهمن فرزانه، مترجم کتاب درباره سینما را میتوان پیگیرترین مترجم آثار مارکز در ایران دانست که هنوز هم بهترین ترجمهاش از این نویسنده ترجمه صدسال تنهایی است. فرزانه در نمایشگاه امسال یک کتاب تازه دیگر هم دارد. «زندگی نامه مارکز» نوشته جرالد مارتین که ققنوس آن را منتشر کرده است.
مهرجویی: کارنامه چهل ساله
مانی حقیقی چند سال پیش برای ساخت مستند «هامون بازها» گفتوگوی مفصلی با داریوش مهرجویی انجام داد که بخشهایی از آن را در فیلمش قرار داد و حالا متن کامل این گفتوگوی 10ساعته در قالب کتاب «مهرجویی: کارنامه چهل ساله» منتشر شده است. ظاهرا از همان ابتدا حقیقی با مهرجویی توافق کرده بود که متن کامل گفتوگویش را به صورت مکتوب منتشر کند. مهرجویی به عنوان یکی از مهمترین کارگردانهای سینمای ایران با کارنامه پربارش اینبار برابر مانی حقیقی قرار گرفته و با لحنی صمیمی از فیلمهایش سخن گفته است. قبلا دو کتاب درباره سینمای مهرجویی منتشر شده است. مجموعه مقالات درباره سینمای اجتماعی در ابتدای دهه70. در این کتاب به بررسی سینمای مهرجویی از «الماس 33» تا «هامون» پرداخته شده است. البته کتاب دیگری درباره مهرجویی منتشر شد که سینمای مهرجویی را از «بانو» تا «مهمان مامان» مورد بررسی قرار داده بود. حالا هم مهرجویی: کارنامه چهل ساله به بازار نشر آمده که حرفهای بیواسطه کارگردان فیلمهای شاخصی چون «گاو»، «پستچی»، «اجارهنشینها»، «هامون»، «بانو»، «سارا»، «پری»، «درخت گلابی»، «لیلا» و... را دربردارد.
مانی حقیقی مولف کتاب مهرجویی: کارنامه چهل ساله پیش از آنکه به کارگردانی روبیاورد دستی در عالم کتاب نیز داشت. سالها پیش «این یک چپق نیست» اثر معروف میشل فوکو با ترجمه مانی حقیقی منتشر شد.
از مهرجویی هم تاکنون چند ترجمه و دو رمان تألیفی به بازار نشر آمده است.
فرهنگ کوچک وحشت
حسن حسینی، منتقد و نویسنده سینمایی هرچندسال یکبار حاصل تحقیقات و بررسیهایش را در قالب کتاب منتشر میکند. پس از تدوین کتابی درباره ژانر جنگی و «طعمترس» که تحلیلی درباره سینمای وحشت بود و «ساخت ایتالیا» درباره فیلمها، ژانرها و زیر ژانرهای جدی گرفته نشده و عامهپسند ایتالیایی، اینبار نوبت به کتاب «فرهنگ کوچک وحشت» رسیده است که در آن مولف در قالب کتابی توصیفی - تحلیلی بهصورت موجز موفق شده تصویری تمام نما از سینمای وحشت ارائه دهد. بخشهای قابل توجهی از کتاب فرهنگ کوچک وحشت برای خواننده فارسی زبان تازگی دارد و نویسنده اطلاعات دست اولی از فیلمهای وحشت مهجور و کمتردیده شده ارائه داده است. فرهنگ سینمای وحشت برای علاقهمندان سینما یک منبع قابل اتکاست که در آن اطلاعات با تحلیل و تفسیرهایی پرنکته همراه شده است و حسن حسینی به سهم خود کوشیده تا چیزی را از قلم نیندازد.
نامههایی از پراگ
پرویز دوایی، نویسنده،مترجم و سینمایینویس همچنان تاثیرگذار و مهم سینمای ایران نزدیک به چهاردهه است که در پراگ اقامت دارد. او که در دهه40 و اوایل دهه50 مهمترین و تاثیرگذارترین منتقد سینمای ایران بود و نقدهایش خوانندههای بسیار داشت در همه این سالهای زندگی در غربت همچنان از طریق نوشتن پیوند خود را با وطنش حفظ کرده است. از پرویز دوایی در این سالها چندین کتاب تالیفی چون «بازگشت یک سوار»،«باغ» و «سبزپری» منتشر شده که شامل حکایتهایی نوستالژیک از دوران کودکی دوایی است و به روایتی، حکایت بچگیکردن یک نسل است که دنیا را از دریچه سینما کشف کردند. پرویز دوایی در این سالها با رفقایش مکاتبه داشته و سنت زیبا و حالا میشود گفت به فراموشی سپرده شده نامهنگاری را همچنان پاس میدارد.
درخت ارغوان تعدادی از این نامههاست که خود دوایی در مقدمه کتاب با نثر شیرینش دربارهاش چنین نوشته است:«چند تایی نامه نوشته است بر گرفته شده از بین تل عظیم نامههایی که در این سالهای «دور ماندن از اصل»، خطاب به دوستان پراکنده بر عرصه این سیاره نوشته شده، بعضیها را فرستادیم و بعضیها هم پیش خود آدم مانده که از صورت نامه خارج شده بودند. در نهایت شاید مثل خود نامهنویسی در اغلب اشکالش «با خود گفتوگویی» است حرفهای درونی آدمی در گذر بر زمینههایی نامالوف که هرچند بسیار برازنده و زیبا (به قول یک نویسنده این سرزمین)، «دل آدم در آن نیست، چون که خیلی دیر به این ساحل افتاده است...» گفت (همان آقای نویسنده) «کسانی که از شان برمیآید، عمل میکنند و آنهایی که از شان برنمیآید (و از این بابت رنج میبرند) مینویسند...» در نتیجه حرفهای آدمی است بیزور و ترسان با برد «عقلانی» بسیار اندک که تقریبا همیشه بهشدت غریزی و عاطفی زندگی کرده و حالا از زندگی خیلی محدود خودش در گذشتهها و امروز حرف میزند...» درخت ارغوان را شاید نتوان در زمره کتابهای سینمایی قرارداد و بیشتر اثری در حوزه ادبیات ارزیابی شود ولی مثل هر نوشته دیگری از پرویز دوایی در آن عشق به سینما و البته گذشته از دست رفته موج میزند.