مجموع نظرات: ۰
دوشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۲ - ۰۶:۱۲
۰ نفر

شهرداران مختلف در طول سال‌ها فعالیت، همواره در اندیشه اقدامات به‌یادماندنی بودند؛ چه آنان که در روزگار آغازین فعالیت شهرداری در این شهر سکان مدیریت در دست داشتند و چه آنان که در دهه‌های بعدی و اخیرا بر این شهر مدیریت کردند.

همواره توجه به ساخت بناهای یادمانی و فعالیت‌های ماندگار ازجمله علائق شهرداران بوده است. اما از میان 57 شهرداری که بر پایتخت حکم رانده‌اند کمتر شهرداری توانسته به این آرزو دست یابد و یادگاری از خود به جا بگذارد در این شهر 200ساله.همواره این سنت که هر شهردار بتواند با اقداماتی خود را در ذهن شهروندان پایتخت‌نشین جاودانه کند، گویا میثاق نانوشته شهرداری پایتخت است البته در این میان اقدامات نامناسب شهرداران نیز در حافظه تاریخی شهروندان مانده است.

میان 57 شهردار تهران برخی از شهرداران با بدنامی از اریکه قدرت به پایین آمدند و خبر از اختلاس آنان داده شد. برخی نیز اقدامی قابل‌توجه انجام ندادند و در طول فعالیت بیشتر روندی معمولی اتخاذ کردند؛ نه بنایی افراشتند و نه زخمی بر این شهر زدند. برخی دیگر نیز نه‌تنها کاری نکردند بلکه با هیاهو و جنجال، کارهای نکرده را فریاد زدند و از شهر پله‌ای ساختند برای ترقی.

اولین شهرداری که توانست با اقدامات مختلف برای خود در شهر یادگاری به جا بگذارد و در واقع برای خود برند‌سازی‌ کند، کریم آقا بوذرجمهری بود. او با ساخت بناهای به‌یادماندنی توانست نام خود را در حافظه تاریخی تهران ثبت کند تا اندازه‌ای که به پاس فعالیت‌هایش خیابانی در تهران به نامش نامگذاری شد و تا سال‌ها فعالیت‌هایش زبانزد شهروندان بود. او در اقداماتی که انجام داد، حمایت بی‌دریغ شخص اول کشور را همراه داشت. در دوران او بود که ساختمان‌های پست، بلدیه، مخابرات، شهربانی و بسیاری دیگر از بناهای موسوم به معماری نئو‌کلاسیک تهران شکل گرفت. او میدان توپخانه را متاثر از میدان سن پترزبورگ بنا کرد و خیابان ولیعصر را تا تجریش ادامه داد. نخستین چنارهای تهران در دوران او در شهر کاشته شد و نامش را در حافظه شهر جا داد. او آنقدر در این شهر کار کرد که بالاخره به زور بیماری از مسند شهرداری کنار کشید.

تا سال‌ها، کمتر شهرداری توانست نامی ماندگار از خود برجای بگذارد. حتی موسی مهام با اندیشه‌های نوین نتوانست آنگونه که باید برای خود اسمی دست و پاکند. واقعیت این است که مهم‌ترین اقدامش به نام وزیر کشاورزی وقت تمام شد و بوستان ساعی در پایتخت برند شد اما نه برای شهردار.

در اواسط دهه40 غلامرضا نیک‌پی از اصفهان به تهران آمد. او در طول فعالیت 10ساله‌اش در پایتخت اقداماتی گسترده انجام داد. نیک‌پی همه کار کرد و از خود نامی به یادگار گذاشت؛ برج آزادی ساخت و کمی آن‌سوتر استادیوم بزرگی بنا کرد ، دهکده المپیک ساخت و دریاچه‌ای در کنار استادیوم. ساختمان وزارت کشور را نیز پی‌ریزی کرد و بناهای مختلفی از خود به‌جا گذاشت. در کنار همه این اقدامات، طرح جامع تهران را نیز طراحی و اجرا کرد. نخستین بنیان بزرگراه‌سازی‌ در تهران در دوره او رخ داد اما نام او با استادیوم و برج آزادی ماندگار شد. با این حال غیر از این اقدامات، کارهایی هم بود که نام نیک‌پی را با بدنامی همراهی کند.

زمان گذشت و 30سال بعد شهرداری دیگری از اصفهان به تهران آمد؛ شهرداری که سودای برند‌سازی‌ داشت. در زمان او تهران تغییر کرد. سودای تغییر پایتخت پیش از حضور او در مسند شهرداری، هیأت دولت را وسوسه می‌کرد اما کرباسچی با اقدامات گسترده این وسوسه را به عقب راند. بلافاصله بزرگراه‌های مختلف را در تهران گسترش داد، فرهنگسرا ساخت و میادین میوه و تره‌بار را در شهر گسترش داد. فروشگاه‌های شهروند را پی‌ریزی کرد و اقدامات مختلف عمرانی بسیاری انجام داد و در زمان او برج‌های معظم در تهران سر برافراشتند.

پس از کرباسچی چند شهردار دیگر در تهران سکان مدیریت را در دست گرفتندتا نوبت به احمدی نژاد برسد؛ احمدی‌نژاد که محصول شورای دوم شهر تهران بود، با برندی جدید به کرسی مدیریت خیابان بهشت تکیه زد اما تلاش او برای ساخت بنایی که محصول نظرش باشد، به نتیجه‌ای نرسید. او نتوانست طرح احداث مونوریل را که برند شخصی او بود، به نتیجه برساند چرا که پیش‌تر ساخت مترو نهادینه شده بود. بنابراین احمدی‌نژاد با برند دوربرگردان‌سازی‌ در بزرگراه‌ها اندکی نام یافت؛ نامی که چندان مورد توجه شهروندان نبود.

پس از احمدی‌نژاد نوبت به شهرداری محمدباقر قالیباف رسید. فعالیت های قالیباف آن قدر متنوع بود که نامش را به یادگار بگذارد؛ از تکمیل برج میلاد که بنایی نیمه کاره بود تا تونل رسالت. او در طول فعالیت هفت‌ساله‌اش بزرگراه‌های ناتمام پایتخت را کامل کرد و دو تونل دیگر در شهر احداث کرد. اما تمایز قالیباف با دیگر شهرداران آن بود که همپای توسعه بزرگراه‌های شهر و ساخت تونل، سینمای سوخته آزادی را ساخت و به توسعه پردیس‌های سینمایی اهتمام ورزید و در کنار آن ساخت فضاهای فراغتی را در دستور کار شهرداری قرار داد و سرانه فضای سبز پایتخت را گسترش داد.

بدین ترتیب، فرودگاه و پادگان قلعه‌مرغی به بوستان ولایت بدل شد و زندان قدیمی قصر حالا باغ‌‌‌موزه‌ای زیباست. در جنگل لویزان که روزگاری مأمن خلافکاران و معتادان و جنایتکاران بود اکنون باغ بزرگ پرندگان قرار دارد و قرار است پادگان‌ جی از پایتخت خداحافظی کند و به‌جایش بوستانی فرامنطقه‌ای ایجاد شود. روددره‌هایی که به مزبله تبدیل شده بود حالا جای خود را به بوستان‌های زیبا داده‌اند و حتی تهران صاحب یک دریاچه هم شد. قالیباف می‌تواند مطمئن باشد که نام‌های ماندگار زیادی از خود بر‌جای گذاشته است.

کد خبر 213934

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز