محمد رضا باهنر درباره آرایش سیاسی انتخابات ریاست جمهوری و هشت نامزد حاضر در این رقابتها به طرح دیدگاههای خود پرداخت. مهمترین اظهارات باهنر را به نقل از خانه ملت بخوانید.
- با اعلام اسامی نامزدهای احراز صلاحیت شده و با شروع مناظرههای انتخاباتی به تدریج فضای رقابتها جدی تر شده است، به نظرشما انتخابات پیش رو چه آرایشی پیدا میکند و چند قطبی میشود؟
درباره آرایش انتخابات باید سه مقطع را مورد ارزیابی قرار داد. اولین مقطع، پیش از ثبت نام بود که یک آرایش با اعلام کاندیداتوری ۲۰ تا ۵۰ نفر از شخصیتهای مطرح شکل گرفت. در ساعتهای آخر ثبت نام نامزدها افرادی که تصور نمیشد، حضور پیدا کردند یا برعکس عدهای که تصور میشد بیایند، نامنویسی نکردند. بعد از پایان ثبت نامها شرایطی به وجود آمد که صحنه انتخابات بهم ریخت، برخی ستادها ریزش و برخی دیگر رویش چشمگیری داشتند که این با اعلام نظر نهایی شورای نگهبان همزمان شد. در زمان قبل از ثبت نام و بعد از ثبت نام افرادی انصراف دادند اگرچه خیلی تحول اساسی رخ نداد اما ثبت نام سه چهار نفر همچون آقایان هاشمی، مشایی و جلیلی در صحنه انتخابات تحول ایجاد کرد، هنگامی که نتیجه احراز صلاحیتها از سوی شورای نگهبان اعلام شد یکسری نگرانیها این بود که نامزدهای احراز صلاحیت نشده دست به تحرکاتی بزنند و مشکلاتی برای کشور ایجاد شود که اینگونه نشد، تا جایی که رهبر معظم انقلاب نیز در دیداری که با نمایندگان مجلس داشتند از این افراد تکریم و تشکر کردند. معتقدم این نکته قابل توجه بود که نامزدهای احراز صلاحیت نشده قانون مداری پیشه کردند اما برخی رسانههای مکتوب همچنان بر تأیید برخی افراد تاکید دارند و حرف و حدیثهایی را مطرح میکنند که بی مورد است. فضای انتخابات با تایید صلاحیت ۸ نامزد شکل گرفت، عارف از سوی جریان اصلاحات آمد، از اردوگاه اصولگرایان نیز ائتلاف ۱+۲ ، جلیلی و رضایی حضور دارند و روحانی و غرضی نیز نامزدهای مستقل هستند. اگرچه شناسنامه سیاسی روحانی نشان میدهد او با میانهروی از نیروهای معتدل هر دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب استفاده میکند. در طیف اصولگرایی دو نحله وجود دارد، جبهه پایداری از روز های اول شکل گیری فضای انتخابات با رویکرد به نامزدی دیگر وارد صحنه رقابت شد اما به دلایلی امروز تمایل به حمایت از جلیلی دارد، نحله دیگر در اردوگاه اصولگرایی ائتلاف ۱+۲ است که گرچه اعضای آن وعده کرده بودند یک نفر از جمع آنها باقی بماند اما امروز به نظر نمیرسد به نتیجهای در این مورد دست پیدا کنند و ائتلاف پیشرفت عملا منتفی شده است. معتقدم در ادامه، رقابت اصلی از یک طرف بین جلیلی و روحانی و از طرف دیگر در مجموعه ۱+۲ میان قالیباف و ولایتی جدیتر میشود اگر چه حدادعادل عضو دیگر ائتلاف پیشرفت نیز نرم مسیر تبلیغات انتخابات را طی میکند اما در مجموع انتخابات را دو مرحلهای پیشبینی میکنم.
- چه کسانی برای ورود به مرحله دوم از شانس بیشتری برخوردارند؟
نظرسنجیهایی که تا امروز صورت گرفته، نشان میدهد قالیباف و ولایتی شانس بیشتری برای حضور در مرحله دوم دارند، اما باید منتظر ماند و بحثهایی که در رسانه ملی از سوی نامزدها مطرح میشود را دید تا مشخص شود چه کسانی به مرحله دوم خواهند رفت.
- به نظر میرسد روحانی منتظر حمایت مستقیم هاشمی و خاتمی است، آیا امکان ائتلاف میان روحانی و عارف وجود دارد؟ اگر این اتفاق رخ دهد چه میزان در سبد رای روحانی تاثیرگذار خواهد بود؟
محمدرضا عارف فردی متدین است و رویه وی، رویهای مشخص و شفاف اصلاحطلبی است و قاعدتاً چشم به حمایت اصلاحطلبان دارد. حسن روحانی هم حافظه تاریخی و شناسنامه سیاسی وی حاکی از نوع نگاه همسان او با هاشمی و برخورد فراجناحی است اما باید گفت که حمایت رسمی و جدی از سوی هاشمی و خاتمی در مورد روحانی اتفاق نخواهد افتاد، ممکن است یک جهتها و علامتهایی داده شود اما به صورت بیانیه رسمی که این دو نفر بخواهند از روحانی حمایت کنند، به نظر من اتفاق نخواهد افتاد. اگر به فرض محال این اتفاق نیز رخ دهد روحانی نمیتواند با حمایتی که از سوی خاتمی و هاشمی میشود، کل رای آنها را به سبد خود منتقل کند و این اصل درباره عارف نیز صدق میکند. معتقدم حداکثر رأی انتقالی از سبد خود به دیگر نامزد ۴۰ درصد خواهد بود ، بنابراین تصور اینکه هاشمی و خاتمی به طور مشترک از نامزدی حمایت کنند و این مسئله باعث شود که انتخابات در مرحله اول پایان بپذیرد اشتباه است، اما احتمال دارد که کارت ورود به دور دوم انتخابات را در اختیار آن نامزد قرار دهد. با وضعیت فعلی به نظر میرسد رای عارف کمتر از روحانی باشد، اما باز هم این مسئله بستگی اتفاقات آینده دارد.
- به نظر شما اگر حمایت روشنی از سوی خاتمی و هاشمی صورت بگیرد، کارت ورود قطعی به دور دوم انتخابات در اختیار روحانی یا عارف قرار نمیگیرد؟
به صورت قطعی نمیتوان اعلام کرد که اینگونه پیش خواهد رفت اما شانس برای رفتن به مرحله دوم را تقویت میکند، اگر بخواهیم به صورت درصدی حساب کنیم، روحانی آرایی که تاکنون در نظرسنجیها دارد ۶ درصد بیشتر نیست و اگر هاشمی بخواهد بخشی از آرای خود (حدود ۱۰ درصد که بیشتر هم نمیتواند باشد) را به وی منتقل کند، جمع آرای روحانی به ۱۶ درصد خواهد رسید که او همچنان بعد از ولایتی نفر سوم خواهد بود و حتی به دور دوم هم نمیرسد.
- اگر حمایت خاتمی هم پشت سر روحانی بیاید، چطور؟
بستگی دارد و من آن را عملیاتی نمیدانم، خاتمی بهتر میتواند آرای خود را به عارف منتقل کند، از نظر ساختاری اینگونه نیست که خاتمی به مانند هاشمی رای قابل توجهی داشته باشد و بتواند با انتقال آن تغییراتی جدی در صحنه انتخابات ایجاد کند. البته در عالم سیاست هیچ چیز غیر قابل تصور نیست و هرگونه احتمالی وجود دارد. اما اگر بخواهد این گونه اتفاقات رخ بدهد باید منتظر ادبیاتی مثل احمدینژاد یا شبیه او در این رقابتها باشیم.
- آیا جلیلی میتواند این ادبیات را داشته باشد؟
خیر. خود احمدینژاد هم نمیتواند. ادبیات احمدینژاد نخنما شده و خاصیت خود را از دست داده است. یک زمانی یک جمله "بگم بگم" یا افشاگری بحق و ناحق میلیون میلیون رای جابجا میکرد اما امروز تصور نداریم که اینگونه اتفاقات در صحنه انتخابات رخ دهد. گاهی در جامعه شایعاتی به وجود میآید مبنی بر اینکه جلیلی از سوی مسئولان عالی رتبه نظام پشتیبانی میشود که این هم حداقل به صورت شفاف و روشن از سوی رهبری تکذیب شد، بنابراین این نوع سونامی رای هم ایجاد نخواهد شد و از طرف دیگرباید بگویم جلیلی بدون تکیه به این نوع توهمات که از سوی مقامات بالا مورد حمایت است باید یک ادبیاتی به کار ببرد که نمیدانیم آن چیست. اگر چه نمیتوان گفت برد ادبیات احمدینژاد صفر است اما دیگر توانایی ایجاد سونامی رای را ندارد.
- آیا جلیلی گزینه احمدینژاد است؟ زیرا هر دو نفر این ادعا را نه تکذیب و نه تایید کردهاند؟
اینکه احمدینژاد و جلیلی در نشستی با یکدیگر توافق کرده باشند که جلیلی نامزد دولت باشد، اینگونه نیست، اما احمدینژاد از بین ۸ نامزد موجود فردی را حمایت میکند اولا طرفدارش باشد اگر این نشد پشت سر نامزدی قرار می گیرد که برای او خطری نداشته باشد، براساس این تحلیل احمدینژاد، جلیلی را میپسندد اما این بدان معنا نیست که با یکدیگر بر سر سناریویی تفاهم کرده اند اما گروه خونی احمدینژاد و جلیلی به یکدیگر میخورد.
- محسن رضایی میتواند پدیده انتخابات سال ۹۲ نام بگیرد در قیاس با رضایی سال ۸۴ و ۸۸؟
معمولا با حرکتهای عمومی و خودجوش، رای افراد خیلی پایین و بالا نمیشود، رضایی در انتخابات طرفداران ثابت و خاص خود را پیدا کرده، مثلا در نظرسنجیها که نگاه کنیم رشدهایی که وجود دارد معنادار نیست. ممکن است ۳ درصد رشد داشته باشد اما معنادار نیست به همین دلیل عدهای تصور دارند رضایی نمیتواند پدیده انتخابات سال ۹۲ باشد.
- پس از برگزاری انتخابات و معرفی شدن رئیسجمهور آینده سرنوشت سیاسی احمدینژاد را چگونه ارزیابی میکنید؟
همانگونه که خودش اعلام کرده به کلاس درس بازخواهد گشت و بعید است که احمدینژاد جایی برجسته در دولت آتی داشته باشد. او میتواند پس از انتخابات ریاست جمهوری یک حزب سیاسی تشکیل دهد اما توانایی ایجاد جریانی که سونامی به وجود بیاورد را ندارد.