تمامی کشورهایی که امروز ما به غلط در آمریکا آنها را همردیف ایران میدانیم، تحت سلطه بیچون و چرای فرهنگی ایرانی بودهاند؛ فرهنگی که از 3 هزار سال پیش تاکنون مهمترین ویژگی مردم فلات ایران و خاورمیانه محسوب میشود.»
این گفته و دیگر مطالبی که در گزارش مذکور قید شد، برای جناح نومحافظهکار کاخ سفید زنگ خطری بود تا آنها به ایران و ایرانیان از زاویه دید دیگری نگاه کنند و این زاویه دید فرهنگ و هنری بود که غربیان قرنها سعی میکردند آن را منتسب به اعراب، یهودیان، عثمانیها، ترکها، هندیها و حتی مهاجران کولی بدانند، اما اسمی از ایرانیان به زبان نیاورند.
در مقابل جناح نومحافظهکار به رهبری بوش که اعتراف میکند، فرهنگ غنی ایرانی را نمیشناسد و مسایل سیاسی، پردهای در برابر چشمان آنها بهوجود آورده که در فضایی از سوءتفاهم دشمنیهای سیاسی با ایرانیان دارند، فرهیختگان ایرانی در ایجاد فضایی فرهنگی از بستری مناسب برای معرفی گوشهای از جهان بیانتهای فرهنگ و هنر ایرانزمین استفاده کردند.
به همت گروهی از هنرمندان و کارشناسان هنری ایران ارتباطی با مرکز فرهنگی مریدین واشنگتن برقرار شد و اولین نمایشگاه بزرگ هنر معاصر ایران در یک تور گسترده در سراسر آمریکا برپا شد.
در این اقدام بیسابقه، 30 اثر هنری شامل نقاشی و ویدیو آرت از هنرمندان 22 تا 40 سال که تا به حال در خارج از کشور به این صورت نمایشگاه برگزار نکرده بودند، در واشنگتن آثار خود را در معرض دید عمومی قرار دادند. استقبال گسترده آمریکاییها از نمایشگاه برگزار کنندگان را امیدوار کرد در شهرهای بعدی آمریکا بر تعداد آثار بیافزایند و امکان حضور هنرمندان ایرانی بیشتری را در این تور فرهنگی مهیا سازند.
اگرچه در روزهای ابتدایی برپایی نمایشگاه ورود رایس به جمع بازدیدکنندگان آمریکایی سوءتفاهمهای سیاسی را در پی داشت، اما ادامه نمایشگاه و استقبال گسترده از آثار، برگزارکنندگان را بیش از پیش مصمم ساخت تا نهتنها باید فرهنگ ایرانزمین را ترویج دهند که به دنبال ایجاد پل ارتباطی بین ملل مختلف با ابزار هنر برآیند.
از این منظر است که باید هنر جدید هنرمندان معاصر را باور داشت چرا که آنها نیز همچون گذشتگان خود در آثارشان مهر و دوستی ایرانیان را با عطر هنر ایرانی چنان درهم میآمیزند که هر بینندهای را مسحور و جذب فرهنگ بالنده ایرانیان کند.