همچنین ازدواج در روستاها کاهش یافته است.کاهش ازدواج و افزایش سن ازدواج در حالی به روستاها کشیده شده که سیاستهای دولت به جای تشویق به ازدواج جوانان، متمرکز بر افزایش فرزندآوری تا 5 و 6 فرزند است؛ حال آنکه هر انسانی در هر میزان از آگاهی، میداند که فرزندآوری اتفاقی است که پس از ازدواج میافتد. همچنین مشوقهای فرهنگی ازدواج با واقعیتهای اجتماعی و اقتصادی همسان نیست؛ چنان که مشوقانی که سخن از ازدواج آسان و ارزان میگویند، خود حاضر نیستند، «شأن» خود را با صرفنظر از هزینههای دهها میلیونی ازدواج بکاهند.
این در حالی است که غالب طبقات مردم در یک فرایند اقناعی، خود هرگاه به این نتیجه برسند که توان ازدواج دارند، ازدواج میکنند و پس از آن باید درباره به دنیاآوردن فرزند هم بهطور جداگانه به همین نتیجه برسند؛ به دنیا آوردن فرزندی که میتوان از زندگی او در شرایط سخت جلوگیری کرد.
مردم بدون اعلام و تبلیغات در نهاد خود برآورد سود و هزینه کرده و به این فکر میکنند که برای همسری که برمیگزینند چه سطحی از زندگی انسانی را میتوانند تأمین کنند و زندگی خانواده تازه با چه نسبتی از رنجها و خوشیها همراه است، فرزندی که میآورند با چه آیندهای، با چه درآمدی و با چه شغلی باید زندگی کند. خرد عمومی مردم دستگاهی تشخیصی است و مادامی که ریسک ازدواج و فرزندآوری بالا باشد، این کار را نمیکنند.
از سوی دیگر، تشویقهای کاذب به ازدواج در شرایط نامطلوب از نظر فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و حتی باورهای سیاسی دو طرف، کفه دیگر خسارت را سنگین میکند و چنان که مدیرکل آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور گفته است، آمار طلاق را بالا میبرد. محزون در اینباره تأکید کرد: در سال ۹۰ از هر ۷ ازدواج یک مورد به طلاق منجر میشد که این امر در سال گذشته از هر ۵ ازدواج یک مورد به طلاق منجر شد. او با بیان اینکه آمار ثبت طلاق در روستاها به نسبت شهر کاهش یافته است، به ایلنا گفت: بیشتر خانوادههای روستایی طلاقهای خود را در مناطق شهری به ثبت میرسانند. مدیرکل آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور علتهای دیگری را نیز برای کاهش آمار ازدواج در روستاها برشمرد و ادامه داد:
بهدلیل ساختار جمعیتی کشور و سالخوردهبودن جمعیت روستاها و مهاجرت جوانان به شهرها، مقوله ازدواج نیز در روستاها کاهش یافته است. بهطوری که نسبت به سال۹۰ در سال۹۱، ۳۰درصد ازدواجها در روستا کاهش یافته این در حالی است که در شهرها کاهش ازدواج9.4درصد بوده است.
در سوی دیگر اما معاون امور فرهنگی و تربیتی وزارت ورزش و جوانان معتقد است که مشکل بیشتر خانوادههایی که منجر به طلاق میشوند، نبود هماندازهشناسی است. سیدباقر پیشنمازی به مهر گفت: انتخاب شتابزده و با عجله بدون شناخت کافی، یکی از مهمترین آسیبهایی است که کانون خانوادهها را تهدید میکند و این امر با راهاندازی این مراکز به حد چشمگیری کاهش پیدا خواهد کرد. او همچنین از اجرای طرح سپرده ازدواج برای جوانان بهمنظور تشویق و ترغیب آنها به ازدواج و تشکیل خانواده خبر داد. پیشنمازی همچنین از طراحی مشوق تازهای در معاونت فرهنگی وزارت ورزش و جوانان خبر داد که این وزارتخانه به بانک مرکزی پیشنهاد داده است.
برای اجرای این طرح که عنوان «حساب سپرده ازدواج جوانان» را دارد، اشخاص حقیقی، حقوقی، نهادها و مؤسسات وجوه پسانداز خود را در حسابی با این عنوان پسانداز میکنند که سود حاصل از این نوع حساب، وقف ازدواج جوانان میشود. پیشنمازی درباره اینکه تصویب این طرح چه مدت طول میکشد، توضیح داد: این طرح در حال طی مراحل حقوقی برای اجرایی شدن است که اگر تصویب شود، ستادی متشکل از وزارت ورزش و جوانان، سازمان اوقاف و بانک مرکزی اجرای آن را بر عهده خواهند گرفت.
او درباره راهاندازی مراکز قانونی ازدواج و تحکیم خانواده نیز گفت: مراکز مشاوره ازدواج و تحکیم خانواده یک اقدام اساسی برای مراجعه جوانانی است که تصمیم به ازدواج دارند، تا بتوانند زمینه دقت بیشتر در انتخاب همسر را فراهم سازند. همچنین مدیرکل دفتر برنامهریزی ازدواج و تعالی خانواده وزارت ورزش و جوانان از اجرای طرح «آموزش زوجین در مساجد» خبر داد و گفت: با اعلام آمادگی اداره کل ورزش و جوانان استان تهران، این طرح بهزودی اجرایی خواهد شد. مسعود امینی اعتبار درنظر گرفتهشده برای آموزش زوجین در مساجد استان تهران را 47میلیون و 600هزار تومان اعلام کرد و به ایسنا گفت: مجری این طرح یک مؤسسه است که زیرنظر اداره کل استان تهران و حوزههای علمیه استان فعالیت میکند که این طرح با همکاری شبکه تلویزیونی تهران و مرکز امور مساجد در حداقل 100تا 300مسجد استان اجرایی میشود.
گفتههای این دو مقام وزارت ورزش و جوانان اگرچه توجهی ضروری به تطبیقهای فرهنگی و اجتماعی یا همان «هماندازهشناسی» است، اما این مشوقها و حتی طرح سپرده ازدواج برای جوانان و طرحهای مانند آن، نشان میدهد که طراحان مشوقها و طرحها باور درستی از فوریت و ضرورت رفع مشکلات اقتصادی مردم در امر ازدواج ندارند، زیرا مردم بدون اعلام و تبلیغات در نهاد خود برآورد سود و هزینه کرده و به این فکر میکنند که برای همسری که برمیگزینند چه سطحی از زندگی انسانی را میتوانند تأمین کنند و زندگی خانواده تازه با چه نسبتی از رنجها و خوشیها همراه است.