در این گزارش آمدهاست، القاعده نهتنها همچنان تهدیدی برای آمریکاست بلکه توانایی و دامنه فعالیتهای آن رو به گسترش است اما تمرکز فعالیتهای القاعده دیگر مانند گذشته تنها آمریکا نیست.به گزارش سایت خبری المانیتور، مؤسسه تحقیقاتی رند در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدهاست که دامنه جغرافیایی فعالیتهای القاعده و متحدان آن طی یک دهه گذشته گسترشیافته و این نشان میدهد که القاعده شکست نخورده است. این خلاف ادعای مقامات آمریکایی را نشان میدهد که در سالهای اخیر تأکید میکنند القاعده بعد از مرگ بنلادن ضعیف شده یا حتی شکست خورده است.
اما چرا بعد از یک دهه جنگ آمریکا با القاعده که طولانیترین جنگ تاریخ این کشور بهحساب میآید، این سازمان تروریستی همچنان فعال است و رشد هم کرده است؟ آیا فعالیت القاعده بر زندگی و امنیت روزانه آمریکاییها تأثیر میگذارد؟
نویسندگان این گزارش دلایلی را برای رشد این سازمان ارائه کردهاند و میگویند یکی از این دلایل ناآرامی در کشورهای عربی است. این ناآرامیها در 2سال گذشته دولتهای مرکزی را تضعیفکرده و فرصتی برای فعالان و متحدان القاعده ایجادکرده تا جای پای خود را در این کشورها و در کل منطقه محکم کنند.
از سوی دیگر تضعیف محور مرکزی القاعده در پاکستان باعث تمرکززدایی این جنبش شده که خود نوعی رشد قارچگونه آن را دامن زدهاست. در این شرایط اکثر فعالان منطقهای القاعده اکنون بهصورت خودمختار و مستقل عمل میکنند؛ اگرچه همچنان با رهبری مرکزی آن در پاکستان در ارتباط هستند و ممکن است توصیههای استراتژیک هم از این رهبری مرکزی دریافت کنند.
خبر خوب در این گزارش برای آمریکاییها این است که درون این سازمان، اکثر هواداران و فعالان القاعده اکنون دیگر مانند گذشته همه تمرکز و برنامهریزیشان بر توطئه برای حمله به خاک آمریکا معطوف نیست. نویسندگان این گزارش معتقدند که برخلاف برداشت معمول، اکثر رهبران القاعده اکنون دیگر علاقهای به ایجاد یک حکومت جهانی ندارند و بهدنبال سرنگونی حکومتهای غربی نیستند. به جای این هدف آنها بهدنبال اهداف دیگری مانند ایجاد امیرنشینهای اسلامی در کشورهای خاصی در منطقه هستند. مثلا هدف القاعده در مغرب اسلامی، سرنگونی حکومتها در شمال آفریقا بهویژه الجزایر است. آنها میخواهند حکومتی اسلامی در این مناطق به قدرت برسد.
شواهد زیادی وجود دارد که به اکنون بهجای آمریکا، فرانسه در فهرست اهداف اصلی القاعده است. اسناد بهدستآمده از القاعده نشان میدهد که، هم بنلادن و هم رهبر کنونی القاعده یعنی ایمنالظواهری، بر نبردهای چریکی برای سرنگونی دولتها در خاورمیانه تأکید داشتهاند.همچنین 98درصد حملات القاعده بین سالهای 1998 و 2011 بخشی از تلاش برای سرنگونی دولتهای محلی یا اخلال در کار و فعالیت آنها بودهاست نه دولتهای غربی. البته القاعده هنوز هم برای شهروندان غربی تهدید بهحساب میآید. تحلیلگران مؤسسه رند به این نکته اشاره کردهاند که القاعده در مغرب اسلامی و متحدان این گروه، در حملات سال2012 در بنغازی که به کشته شدن سفیر آمریکا در لیبی منجر شد دست داشتهاند.
همچنین جنگجویان خارجی وابسته به القاعده که بسیاری از آنها از اروپا آمدهاند، اکنون در سوریه مشغول جنگ هستند. این برای کشورهای غربی زنگ خطر بزرگی است چون داوطلبانی که برای جنگ به کشوری مانند سوریه یا مثلا افغانستان میروند، روزی به کشور خودشان برمیگردند و بخشی از عملیات را هم در کشورهای اروپایی اجرا میکنند.