به گزارش هنرآنلاین اگرچه کویتیپور در جشنواره موسیقی مقاومت یک قطعه با عنوان موج با شعری از حسین قیاسی با مصرعی چون تن من، زخمی از جنگ را برای علاقه مندانی که زمان زیادی را برای دیدن او وشنیدن صدایی که سالها شنیده بودند و با آن خاطره داشتند، منتظر مانده بودند، اجرا کرد، اما توانست همان زمان اندک را نیز با مخاطبان خود خاطره بازی کند.
کویتیپور؛ از مردانی است که شاید همه او را مداح بدانند اما او خود معتقد است طی این سالها نه مداحی؛ بلکه حماسه را خوانده است و حالا آمده است تا بخشی از این حماسه را برای نسلها بعدی جنگ بازگو کند.
او که در جشنواره موسیقی مقاومت با اجرای یک قطعه گفته بود نیامده تا به حرمت عشق و ادب، هموطنانش را خسته کند، "من تنها" با ملودی مازیار فلاحی و تنظیم فرزین قره گزلو را به مخاطبان خود تقدیم کرد. با حماسه خوان سالهای جنگ، جبهه، و مقاومت گفت و گو کردهایم:
- جشنواره موسیقی مقاومت در حالی برگزار می شود که سالهای سال از مقوله مقاومت گذشته است. فکر می کنید برگزاری این جشنواره چقدرمی تواند بر روی نسل های دوم و سوم بعداز جنگ تاثیرگذار باشد؟
ببخشید من این حرف را می زنم،این سوالات دیگر تکرار مکررات است و به قولی کلیشه ای است. ما نه این جشنواره، بلکه جشنواره های مختلفی داریم که قبل از هر چیز باید ذوق و سلیقه در آن لحاظ شود. این که من فلانی هستم و باید فلان پست مال من باشد را بایدکنار بگذاریم. گروهها و افراد هنرمند قبل از هرچیزی باید با مسولان جشنواره صحبت کنند تا ببینند هر کس چند مرده حلاج است. ببینیم اگر کسی می خواهد در جشنواره موسیقی شرکت کند اصلا موسیقی می داند یا خیر؟ موسیقی را میشناسد؟خواندن را می شناسد؟ اصلا ذوق هنری دارد؟ رشتهاش اصلا هنر هست؟
در کل فکر می کنم برگزاری هر جشنواره ای با محوریت و موضوعیت مقاومت و جنگ بتواند گام مثبتی در زمینه شناساندن این مقوله به نسلهای بعداز جنگ بردارد.
من نظرم این است که از این جشنواره ها نه فقط برای دفاع مقدس، بلکه در هر جشنواره ای باید اهالی و کارشناس باذوق و باسلیقه را در راس کار بیاوریم.
درهر جشنواره و کار فرهنگی باید با سلیقه عمل کنیم. هر کار فرهنگی نیازمند کارشناس و آدم اهل ذوق و سلیقه است.
بر فرض در کشور خیالی در یک شهری جشنواره حافظ برگزاراست، یک بیت از حافظ بگو ببینم. شما فردا این میکروفن تان را بگیرید بروید در خیایان، از دو نفر یک یا دوبیت از حافظ یا مولانا بپرسید، نمی توانند بخوانند، این درد است! البته این مطلق نیست شاید هم شعر را شنیده باشد اما شاعر آن را نمی شناسد.
اما بروید ببینید در کشورهای مجاور مثلا تاجیکستان سالی یک باربرنامه می گذارند از کارگر بی سواد گرفته تا اساتید دانشگاهی، بدون اینکه نوشته ای دستشان بدهند خط به خط اشعار سعدی مولانا، حافظ و مولانا را از حفظ می خوانند و جالب است که مولانا خودش را متعلق به کره خاکی می داند و کاری با کسی ندارد. این است جریان. شما با هر تاجیکی که صحبت کنید در هر 3-4 جمله ای که می گوید یک بیت از مولانا برایت مثال می زند، چقدر زیباست؟ می توانم جامعه ای از کشور خودم را مثال بزنم که شیرازی ها هستند من جمله مادر عزیزم که خدایش بیامرزد. ایشان سواد نداشت اما بدون شعر حرف نمی زد . چه حرف می خواست بزند، چه متلک، چه هرچه می خواست بگوید همه را با شعر می گفت. این قشنگ نیست به نظر شما ؟ مردم شیراز محال ممکن است اگر هیچ بیتی را هم حفظ نباشند می گویند خوشا شیراز و وصف بی مثالش...
- به هر حال نمی شود که این جشنواره ها را برگزار نکرد.
در کل ما به این جشنواره ها بسیار نیاز داریم اما آنها را باید دست اهلش بدهند. این جشنواره ها برای شناساندن مقاومت، برای شناساندن مردانی که در جبهه ها مقاومت کردند و از ارزشها و باورها و ناموس و خاکشان دفاع کردند، به نسلهایی که بعد ازجنگ آمدند لازم اند!
هر کسی روی صحنه نیاید و برود. بنده تا روی صحنه می روم به من می گویند مداح اهل بیت! تو را به خدا به من نگویید مداح اهل بیت من 4 بیت حماسه را خوانده ام! من 33 سال است دارم حماسه را می خوانم. برای 33 سال دارم این جمله را تکرار می کنم و با باز هم تکرار می کنم تو را به خدا به من نگویید مداح! جایگاه مداحان اهل بیت بالاست خوش به سعادت کسی که قدرش را بداند.
- حضور موسیقی پاپ را در این جشنواره چطور ارزیابی می کنید؟
خیلی خوب بود. سه دهه است من مبارزه کرده ام و به بحث نشسته ام با رفقایی که در ارشاد و سازمان تبلیغات مسولیت داشته اند و سرانجام امروزه چنین صحنه هایی را می بینیم.
این اتفاق؛ اتفاق بسیار خوشایند و خوبی بود. خیلی عالی بود. اصلا ما چنین چیزهایی خیلی کم داریم باید بودجه های بسیاری صرف کنیم. فرهنگ و هنر باید بیشتر از اینها صرفش شود. در حال حاضر دنیای موسیقی داخل کشور ما احتیاج به تمامی سبکهای موسیقی ای که در دنیا تولید می شود، دارد که هم باید شنیده شود و هم باد تولید شود.
- اما بعضی ها مخالف حضور انواع موسیقی و بخصوص موسیقی پاپ در جشنواره ای که عنوان جشنواره موسیقی مقاومت را با خود یدک می کشند هستند.
اگر انرژی باشد کارها بازتاب دارد شما در هرصنفی که باشید و انرژی مثبت که رضایت خدا هم در آن باشد، خدا نورانیت راه را نشان می دهد. شما نقاط مثبت یک جشنواره را درنظر بگیرید می توانید پیش بروید. بایدکسی را بگذاریم در راس امور که درد کشیده صحنه باشد و افردا صداقتش را قبول داشته باشند.
- خوب حالا امسال این سلیقه به خرج داده شد. همین که این جشنواره به تهران آمد و هم اینکه موسیقی پاپ به آن اضافه شد.
من بارها هم گفتم که سورپرایز شدم. حضور موسیقی پاپ خیلی می تواند کمک کند به نسلهای بعدی جنگ. فرهنگ و هنر خیلی به مردم دل می دهد و انگیزه آنها را زیاد می کند. زمانی که غریبانه یک را خواندم هنوز هم که هنوز است به عنوان مداح اهل بیت مطرح بوده ام که نزدیک به یک دهه از انتشار آن می گذرد وقتی به تنظیم کننده گفتم فقط از سازهای پاپ استفاده کن جواب چه شنیدم؟ مجوز نمیدهند. به تنظیم کننده که خیلی هم دوستش دارم و خیلی هم با سلیقه است، گفتم قرار است شما مجوز بگیرید یا صدای کویتی پور می خواهد مجوز بگیرد؟ این همه موسیقی پاپ منتشر شده و از تلویزیون هم پخش شده است ، چطور مجوز گرفته اند؟ گفت خوب شما فلانی هستید؟ می خواهم بدانم یعنی چه که من فلانی هستم؟
برداشت ها اشتباه است. بنده کارم موسیقی است و متاسفانه شناخت از بیوگرافی من ندارند. الان 22 سال است که از موسیقی دور بودهام. دو نفر از بچه محلهای من که از موزیسینهای معتبر هم بودند به نام حبیب شعله (نوازنده کی بورد )و بهنام قبادی (نوازنده دارمز) هر دو شهید مفقود الاثرند. مطمئن باشید حتی اگر آنها هم بودند می گفتند از آلات موسیقی پاپ استفاده کنید.
پس وقتی من کمترین می گویم از موسیقی پاپ استفاده کنید، مطمئنا هدفم خیلی مقدس تر از این حرفهاست.
- ولی خیلی ها می گویند موسیقی پاپ موسیقی جنگ نیست و بر این باورند که در زمان جنگ یک کویتی پور بود و یک آهنگران، بنابراین تا اسمی از موسیقی جنگ می آید، همه به یاد شما می افتند.
بنده حقیر خواننده صدا و سیما نبودم. خیلی از عوام فکر می کنند من هنوز کارمند صدا و سیما هستم. من یک سرباز گمنام جبهه بودم و بس!
- موسیقی های زیر زمینی چطور؟ آنها هم که زیر زمینها دارند کار می کنند؟
من اصلا اعتقاد ندارم که اینها موسیقی زیر زمینی هستند اینها اتفاقا خیلی هم روزمینی هستند.
من می گویم اصلا چرا ما باید موسیقی زیر زمینی داشته باشیم؟ وقتی موسیقی در زیر زمین ساخته می شود به فضاحت کشیده می شود. چرا نمی توانیم حرف مردم را بشنویم؟ چرا نباید درکوچه و بازار ببینیم همین زیر زمینی ها برای ما بخوانند؟ در کوچه و بازارمان طرف یک ویلون یا آکاردئون دردست دارد و یک میکروفن هم کنار دستش گذاشته است خوشمان می آید پولی هم می بریم و می گذاریم کف دستش. من هیچ کدام یک از اینها را نمی گذارم از زیر از کنار اینها بی تفاوت رد نمی شوم.دستم رد بشوند. من تک تک اینها را گوش می کنم.
این بچه ها مگر چه دارند می گویند؟ وقتی زیر زمینی می شود خیلی ادب به خرج می دهند.. خیلی باید خدارا شکر کنیم. اصلا چه چیزی باعث شده که اینها زیر زمینی شوند؟ من به مسولان پیشنهاد می کنم که بحر طویل «سلام عرض شد» و « سی دی رو بشکن» را گوش بدهند!
- جشنواره موسیقی مقاومت جای این را دارد که بتواند به صورت بین المللی برگزار شود؟
چراکه نه؟ مااعتقاد داریم تا ابد مدیون شهدا هستیم. من یک مطلب بگویم. چون اسم مقاومت رویش است خیلی می تواند این اتفاق خوب برایش بیفتد. ما جنگ با کسی نداشتیم.
شهر مرزی من در تاریخ سه بار با خاک یکسان شده است. ما واقعا دفاع کردیم از زن و مرد می دانم دارم چه می گویم. این جشنواره پتانسیل جهانی شدن را دارد. اما سهل انگاری من و امثال من باعث می شود که خیلی این جشنواره در جا بزند یا به قول معروف به جایی که باید نرسد و جایی که لیاقتش را دارد نرسد. اگر ما از ریشه و اصولی دست کاردان بدهیم و تعصبات خشک و بیجا را کنار بگذاریم. همانطور که اعتقاد به آیندگانمان داریم، مطمئنا به سرمنزل مقصود خواهند رساند. خواهش می کنم اشعار قوی تری انتخاب کند. اما اگر دست کاردانش نرود یک بلایی مثل خانه سینما سر آن می آید.
این جشنواره من را سورپرایز کرد. وقتی آمدم و بچه ها را دیدم و اشعار را که شنیدم روی صحنه هم گفتم عالی بود. خیلی عالی بود منتهی نباید به صرف اینکه در جشنواره مقاومت اجرا می کنیم کاری به اجرای حرفه ای نداشته باشیم. باید از کنسرت و اجرا به هر بهانه ای لذت برد که خود بچه های موزیسین دقت چندانی به این موارد حرفه ای نداشتند. متاسفانه بعضی ها که شناخت کافی نسبت به شناخت کنسرت های موسیقی ندارند، فکر می کنند موسیقی و کنسرت فقط اجرای یک ریتم 6و8 است و بس.
در سراسر کره خاکی در کنسرت های موسیقی، هم مناجات خوانده می شود، هم مسیحیت مطرح می شود، هم پیامبر اسلام جلوه می کند. اما متاسفانه برای بعضی از گروهها که خیلی هم برای آنها متاسفم گویی اگر واژه ای در شعر اشاره به باورهای مذهبی باشد، چاپلوسی یا بی کلاسی به شمار می رود. اما در جامعه غربی یا آمریکایی اینگونه نیست. برای باورهای مردم آثار عاشقانه و کارهای مصرفی خوانده می شود.