به بعضی از ویژگیهای سازمانهای غیردولتی که آنها را از سازمانهای دیگر مشخص میکند اشاره میکنیم:
- با توجه به اینکه سازمانهای غیردولتی بهطور مستقیم به فعالیتهای سیاسی نمیپردازند، حکومتهای مختلف حساسیت زیادی به آنها ندارند و بنابراین آنها میتوانند به راحتی به فعالیتهای خود ادامه دهند.
- بهعلت نداشتن هیچگونه وابستگی به دولتها، تحولات ناشی از تغییرات دولتها و مسئولیتها، برنامههای سازمانهای غیردولتی را تحتالشعاع قرار نمیدهد و بدینترتیب آنها میتوانند برای خود سیاست و برنامههای درازمدت تدوین کنند. همچنین بهعلت محدودیت بودجه و امکانات، دچار تورم تشکیلاتی نمیشوند و میتوانند افراد کارآمدی را جذب کنند.
معمولا سازمانهای دولتی در عملکردهای داخلی و بینالمللی خود ملاحظاتی دارند اما این ملاحظات در تشکلهای غیردولتی کمتر دیده میشود.
- با توجه به اینکه سازمانهای غیردولتی معمولا کوچک هستند، امکان تکثیرپذیری بیشتری دارند، مثلا حتی میتوانند با 5نفر هم یک تشکل غیردولتی بهوجود آورند.
- این سازمانها بهعلت خودجوشبودن میتوانند افرادی با سلایق همسان و مطابق یکدیگر را دور هم جمع کنند. بنابراین انسجام تشکیلاتی در این مجموعهها بیشتر و توان عملکرد آنها نیز بالاتر از مجموعههای دولتی است.
- درصورتی که بین سازمانها، شبکهای ارتباطی تشکیل شود، گروه عظیمتر و قدرتمندتری از احزاب سیاسی در معادلات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی وارد میشوند، با این تفاوت که آسیبپذیری آنها در قبال عکسالعمل مخالفان کمتر است چون تعدادشان کمتر است.
پیشینه و اهداف سازمانهای غیردولتی
در دهه80 میلادی، نظام سرمایهداری با ترمیم نقاط آسیبپذیر به طرحی نو در گردش سرمایه دست یافت. کمکم بر افزایش سازمانهای غیردولتی تاکید میشد و سازمان ملل تحت نفوذ قدرتهای برتر، همین روش را در پیش گرفت.
حمایتهای مادی و غیرمادی بینالمللی و سازمان ملل از سازمانهای غیردولتی به اندازهای است که نظامهای سرمایهداری، این اهداف را در توسعه آنها مدنظر قرار دادهاند:
- تعدیل دولتها با استفاده از ابزارهای گوناگون از جمله سازمانهای غیردولتی بهعنوان اهرم فشار و ایجاد اصلاحات در کشورها
- اجرای پروژههای دولتی در کشورهایی مانند ایران که نهادهای دولتی در پیگیری ملاحظات قانونی خود مدنظر قرار میدهند و میتوانند این برنامهها را به کمک سازمانهای غیردولتی اجرا کنند.
سازمانهای غیردولتی در کشورهای در حال توسعه
مقایسه میان سازمانهای غیردولتی در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه نشان میدهد که در کشورهای پیشرفته، سازمانهای غیردولتی خیریه (مددکاری اجتماعی) بیشتر رشد کردهاند. اما در کشورهای در حال توسعه مانند ایران، برنامهریزی بیشتر در مسیر توسعه سازمانهای فرهنگی و اجتماعی است. البته بسیاری از این سازمانها را نیز گروههای علمی، مذهبی، خیریه و گروههای عامالمنفعه تشکیل میدهند که با اهداف خیرخواهانه و انسانی تشکیل شدهاند. اگر این سازمانها با اهداف درست تاسیس شوند، کارایی زیادی خواهند داشت؛ مانند اتصال میان مردم و مسئولان، حلقه هویت بومی و ملی، عمل کردن بهعنوان بازوی نظارتی نظام اسلامی و نظارت بر عملکرد نهادهای دولتی، ارائه مشاوره به نهادهای مختلف در سطوح گوناگون و... .
سازمانهای مردمنهاد
سازمانهای مردمنهاد یا غیردولتی در سراسر جهان به اشکال مختلف استفاده میشوند و با توجه به بافت کلامی که در آن مورد استفاده قرار گرفته به انواع گوناگون سازمانها اشاره میکند.
سازمان مردمنهاد در کلیترین معنای خود به سازمانی اشاره میکند که مستقیما بخشی از ساختار دولت محسوب نمیشود اما بهعنوان واسطه بین مردم و قوای حاکم و حتی خود جامعه نقش مهمی ایفا میکند.
بسیاری از این سازمانها غیرانتفاعی هستند اما بودجه آنها از طریق کمکهای مردمی، سازمانهای دولتی، توسط خود دولت یا ترکیبی از روشهای مذکور تامین میشود. بعضی از سازمانهای مردمنهاد نیمهمستقل، وظایف و کارهای دولتی هم انجام میدهند ولی بعضی دیگر از این سازمانها هیچ علاقهای به سیاست ندارند، این در حالی است که بعضی از آنها برای منافع اعضای خود صرفا به لابیگری در دولت میپردازند.
با توجه به اینکه اصطلاح «سازمان مردمنهاد» بسیار کلی است، بسیاری از این سازمانها ترجیح میدهند از اصطلاح سازمان داوطلبانه خصوصی (PVO) یا سازمان توسعه خصوصی (PDO) استفاده کنند. اگرچه انجمنهای داوطلبانه متشکل از بسیاری از شهروندان در سراسر تاریخ وجود داشتهاند، سازمانهای غیردولتی اغلب به همان منوال - که اکنون در سطح بینالمللی- دیده میشوند که در 2قرن اخیر توسعه یافتهاند. از نخستین سازمانهای مردمنهاد میتوان به صلیب سرخ جهانی اشاره کرد.
فرایند جهانیسازی در قرن بیستم موجب اهمیتیافتن سازمانهای مردمنهاد شد. معاهدات بینالمللی و سازمانهای بینالمللی از قبیل سازمان تجارت جهانی بیش از حد بر منافع مؤسسات مالی بزرگ متمرکز بودند، بنابراین برای متعادل کردن این روند، سازمانهای غیردولتی بر مسائل بشردوستانه برای کمک به توسعه تاسیس شدند.
مراحل تکامل شکلگیری سازمانهای غیردولتی
تکامل سازمانهای غیردولتی مراحلی را طی کرده که از آن جمله میتوان بر مراحل امدادرسانی و رفاه متمرکز بود که مستقیما به افراد ذینفع، خدمات امدادی ارائه میکرد. توزیع غذا، تامین پناهگاه و ارائه خدمات بهداشتی نمونههایی از خدمات این قبیل سازمانها هستند که درواقع نیازهای روزانه افراد را تشخیص میدادند و آنها را برآورده میکردند.
در مرحله دوم، سازمانهای مردمنهاد از لحاظ وسعت و اندازه کوچکتر شده و به مجموعههای مستقل و خودکفای محلی تبدیل شدند. در این مرحله، امکانات جوامع محلی را گسترش دادند تا بتوانند با اقدامات محلی مستقل، نیازهای آنها را برآورده سازند.
اما مرحله سوم از تکامل سازمانهای غیردولتی، توسعه نظامهای پایدار بود که در این قسمت تلاش میشد تغییراتی در سیاستها و مؤسسات در سطح داخلی، ملی و بینالمللی بهوجود آورند؛ درواقع این سازمانها کمکم از نقش قبلی خود که تامین ارائه خدمات عملیاتی بود فاصله گرفتند و نقش کاتالیزور را ایفا کردند. بدینترتیب این سازمان از سازمان مردمنهاد امدادرسان به سازمان مردمنهاد توسعه و آبادانی تغییر ماهیت داد. درواقع سازمانهای غیردولتی برای رسیدن به اهداف گوناگونی فعالیت میکنند که معمولا برای پیشبرد اهداف مختلف میکوشند.البته روشها و شیوههای مورد استفاده سازمانهای غیردولتی نیز با یکدیگر متفاوتند؛ بعضی از آنها عمدتا در حد لابیگری فعالیت میکنند اما برخی دیگر از آنها انجام برنامه و فعالیتها را مدنظر خود قرار میدهند.
مثلا سازمان عفو بینالملل که بزرگترین سازمان حقوق بشر در جهان است، نمونه دیگری از سازمانهای مردمنهاد است. این سازمان یک انجمن جهانی از مدافعان حقوق بشر را تشکیل داده که در مناطق مختلف جهان حامی و مشترک دارد. شایان ذکر است که نهادهای مردمی برای رسیدن به اهداف مورد نظر خود نیاز به برقراری روابط سالم با دیگران دارند. مؤسسات و انجمنهای خیریه از روابط عمومی پیچیدهای برای جمعآوری اعانه استفاده میکنند و درواقع آنها شیوههای نفوذ معمولی در دولت را به کار میبندند.
بهطورکلی سازمانهای غیردولتی، یک گروه خاص یا محیطزیست را در کانون توجه خود قرار میدهند. آنها به موضوعات مختلفی ازجمله مذهب، کمکهای فوری و اقدامات بشردوستانه میپردازند. این سازمانها به جمعآوری سازمانهای حمایت مردمی و کمکهای داوطلبانه میپردازند. آنها حمایتهای مردمی و کمکهای داوطلبانه را جمعآوری میکنند، روابط قوی و مستحکمی با گروههای اجتماعی کشورهای در حال توسعه دارند و در مناطقی که امکان ارسال کمکهای دولتی وجود ندارد، وارد عمل میشوند و درواقع مانند بخشی از مجموعه روابط بینالملل پذیرفته شدهاند. در ایران نیز مساجد، تکایا، هیاتهای مذهبی، صندوقهای قرضالحسنه، خیریهها، اتحادیهها، اصناف مختلف و... جزو نهادهای مردمی محسوب میشوند که بهتدریج رو به پیشرفت و افزایش هستند.