سرقت های متعدد و مشابه
شامگاه 11 اردیبهشتماه در حالیکه تلاش پلیس برای دستگیری دو سارق مسلح که در جریان سرقت از مطبهای دندانپزشکی یک جوان بسیجی را به شهادت رسانده بودند، با دستگیری آنها پایان یافته بود، ماجرای سرقت از یک مطب دندانپزشکی دیگر آنان را با معمایی پیچیده مواجه کرد.
در این سرقت نیز دو سارق مسلح با استفاده از شگرد سارقان دستگیر شده، پس از ورود به مطب یک دندانپزشک در خیابان فتحی شقاقی اقدام به سرقت 200 هزار تومان پول نقد و 2 گوشی تلفن همراه کرده بودند.
با گزارش این ماجرا به پلیس، تیمی از کارآگاهان دایره یکم آگاهی تهران عازم محل سرقت شدند و با کمک شاهدان حادثه موفق شدند یکی از سارقان را که نقاب از صورتش کنار رفته بود، چهرهنگاری کنند. مدتی بعد در حالی که جستوجو برای شناسایی سارقان ادامه داشت، سرقت مسلحانه از یک داروخانه به مأموران گزارش شد.
با به دست آمدن مشخصات ظاهری سارقان و موتورسیکلت آنها، تمامی سرنخهای به دست آمده در اختیار یگانهای گشت پلیس قرار گرفت تا اینکه شامگاه اول خرداد ماموران گشت کلانتری 147 گلبرگ به سه سرنشین یک دستگاه موتورسیکلت که مشخصات آن با مشخصات موتور سارقان یکی بود مظنون شدند.
پس از دستور ایست پلیس، سرنشینان موتور با دیدن ماموران پا به فرار گذاشتند و این فرار سرآغاز یک تعقیب وگریز پلیسی بود. دقایقی بعد پلیس با شلیک چند تیر هوایی توانست یکی از ترکنشینان موتورسیکلت را که در جریان تعقیب وگریز از پشت موتورسیکلت سرنگون شده بود دستگیر کند.
در بازرسی از این جوان 23 ساله که سعید نام دارد، یک ماسک آلودگی هوا ،نقاب، چسب 5 سانتی، طناب واسلحه قلابی کشف شد. سعید پس از انتقال به اداره آگاهی در بازجوییها به 3 سرقت مسلحانه از دندانپزشکی، داروخانه و مغازه لوازم آرایشی و بهداشتی با همدستی دو تن از دوستانش به نام های سهیل و وحید اعتراف کرد.
با این اعترافات بود که ردیابیها برای دستگیری 2 سارق دیگر آغاز و ماموران موفق شدند آنان را نیز دستگیر کنند. با کشف یک قبضه سلاح قلابی، یک نقاب، گاز اشک آور، گوشی تلفن همراه یکی از مالباختگان و مقداری لوازم آرایشی و بهداشتی مسروقه، متهمان به اداره پلیس انتقال یافتند و در بازجوییها به سرقتهای مسلحانه اعتراف کردند.
سرهنگ حسین خوئینی، معاون اداره آگاهی پایتخت روز پنجشنبه با اعلام خبر دستگیری این سارقان گفت:
سهیل و وحید هر دو نگهبان یک شرکت بودند اما به خاطر طمع زیاد و خسته شدن از نگهبانی نقشه سرقت ها را طراحی کرده و آن را با همکاری سعید که هفتتیر کش باند بود به اجرا در آوردند.
گفتگو با طراح سرقت های زنجیرهای
- با دوستانت چطور آشنا شدی؟
با آنها بچه محل بودم.
- چی شد که به فکر سرقت افتادید؟
پس از خواندن خبر دستگیری سارقان مطبهای دندانپزشکی که یک جوان بسیجی را به شهادت رسانده بودند، تصمیم به این کار گرفتیم و با دقت سعی میکردیم اشتباهات آنان را مرتکب نشویم تا در دام پلیس نیافتیم.
- سعید چطور وارد ماجرا شد؟
او رویای ازدواج با دختر مورد علاقهاش را داشت اما وی گفته بود که سعید باید زانتیا بخرد به همین خاطر به او نیز پیشنهاد همکاری دادیم و او هم که در شرایط مالی نامناسبی بود قبول کرد با ما همکاری کند تا خواسته نامزدش برآورده شود.
- چرا همیشه اسلحه قلابی در اختیار سعید بود؟
او خودش اینطوری میخواست و میگفت با دردست داشتن اسلحه احساس قدرت میکند.
- میدانید چه مجازاتی در انتظارتان است؟
نه. فکر نمیکردم دستگیر شویم تا بخواهند محاکمهمان کنند. حالا که بازداشت شدیم بسیار پشیمانم. کاش تسلیم وسوسه شیطانی نمیشدیم.