گذشته آنقدر تأثیرگذار بوده که میشود خیلی جاها دید و شنید که بین خیلی از دوستداران سینما، صحبت دربارهی این فیلم و داستان متفاوتش در جریان است؛ مثل آپاراتخانهی شهرفرنگ که این چندوقت، پر از یادداشتهای آپاراتچیهای نوجوان دربارهی گذشته شده است. بد نیست چندتا از این یادداشتها را بخوانیم و ببینیم نوجوانها دربارهی این فیلم چه نظری دارند و چهطور فکر میکنند.
مهتاب قبادی، آپاراتچی جوان از کرج، میگوید: «گذشته با یک ریتم کند شروع میشود و کمکم ما را با موقعیت و شخصیتهای داستان آشنا میکند؛ اما بعد با سرعت وارد مشکلهای پیچیدهای میشود که تماشاگر را کاملاً درگیر خودش میکند و این فکر پیش میآید که این مشکلهای به وجود آمده، تقصیر یک نفر نیست. بلکه چند شخصیت در به وجود آمدن این مشکلها مقصرند، ولی قصدشان، به وجود آمدن چنین مشکلهای پیچیدهای نبوده است. مثل ایمیلهایی که «لوسی»، دختر نوجوان داستان میفرستد و در پایان، سخت از فرستادن آنها پشیمان میشود و عذاب وجدان میگیرد.
یکی از نکتههای جالب فیلم، این است که وقتی با فضای شهر مواجه میشویم، کاملاً فراموش میکنیم که این شهر، همان پاریس معروف است. همان پاریسی که یکی از بزرگترین شهرهای توریستی جهان است. فیلم، کاملاً از این زرق و برقها در امان مانده و هیچ نمایی از این مراکز توریستی به چشم نمیخورد.
پایان گذشته، بر خلاف بیشتر فیلمهای اصغر فرهادی، امیدوارکننده و بسیار تأثیرگذار است. بهخصوص اینکه متوجه میشویم هنوز امیدواری و عذابوجدان و احساس مسئولیت در یک انسان، بعد از پشت سرگذاشتن مشکلهای زیاد وجود دارد. مثل نمای پایانی فیلم، که تا مدتها در ذهن تماشاگر باقی میماند.»
آپاراتچی: مهتاب خانم قبادی، آپاراتچی خوشحال است که دید سینماییات اینقدر قوی است و به نکتههای خوب و مهمی از فیلم گذشته اشاره کردهای. منتظر یادداشتهای بعدیات هستم؛ اما سعی کن کوتاهتر بنویسی.
غزل محمدی، آپاراتچی 15 ساله از تهران، میگوید: «به نظرم فیلم تازهی اصغر فرهادی، به شاهکارهای دیگرش پیوسته است. این فیلم خیلی خوب توانسته، میزان اثرگذاری آدمها را نسبت به زندگی یکدیگر نشان دهد.
«احمد»، «لوسی» و «نعیمه»، کارگری که در اتوشویی کار میکند، همسر «سمیر» که در کما است و «ماری»... همه و همه به نوعی روی زندگی یکدیگر اثر میگذارند.
علی مصفا به خوبی توانسته است نقش احمد را بازی کند و خیلی روان، فرانسوی صحبت میکند.
احمد، گذشتهی ماری است و وقتی برمیگردد، خیلی از دردها تازه میشوند. هر چند که در گذشته، همه به یک اندازه مقصر و بیگناهاند. اتفاقهای گذشته، تأثیر بدی روی بچههای فیلم میگذارد؛ بهویژه «فؤاد» که مادرش جلوی چشمش خودکشی کرده.
لوسی، دختر نوجوان فیلم، به احمد میگوید، چون سمیر شبیه احمد است، مادرش او را برای ازدواج انتخاب کرده و این نشان میدهد که ماری میخواسته تا جای خالی احمد را در زندگیاش پر کند. فکر میکنم «پائولین بورلت»، نقش لوسی را عالی بازی کرده است.
به نظر من، نباید این فیلم را با فیلمهای قبلی اصغر فرهادی مقایسه کنیم و اگر این فیلم به اندازهی فیلمهای قبلی او قوی نبود، آن را کنار بگذاریم. باید گذشته را یک فیلم مستقل بدانیم. ما منتظر شاهکارهای بعدی فرهادی هستیم!»
آپاراتچی: غزل خانم محمدی، خیلی خوب است حرفهای زیادی برای زدن داری، اما به محدودیت جا در صفحهی شهر فرنگ هم فکر کن و سعی کن یادداشتهای سینماییات را کوتاهتر بنویسی.
لیلا موسیپور، آپاراتچی 15 ساله از تهران، میگوید: «گذشته هم مثل دیگر فیلمهای اصغر فرهادی، واقعاً ارزش دیدن دارد و البته حرفهای زیادی برای گفتن. در این فیلم، بیننده همزمان درگیر چند اتفاق میشود و با اینکه مدت فیلم طولانی است، اما اصلاً روال کندی ندارد و بیننده را خسته نمیکند.
شروع داستان خیلی خوب است و بیننده را وادار به ادامه دادن میکند. همهی اتفاقها بهموقع و بهجا میافتند و با افتادن هر اتفاق، مخاطب برای تماشای ادامهی داستان متعجبتر و مشتاقتر میشود.
در گذشته هم مثل کارهای قبلی فرهادی، انگار همه بیتقصیرند و تماشاگر گیج میشود که واقعاً مقصر کیست و صدها سؤال در ذهنش باقی میماند.
احمد در این فیلم واقعاً سردرگم است. هم باید دخترخواندهاش را بهخاطر استرس و فشار زیاد آرام کند، هم دنبال سؤالهای بسیاری که در ذهنش دربارهی همسر سابقش نقش بسته و هم اینکه باید مردی را تحمل کند که قرار است در آینده با همسرش ازدواج کند؛ با این حال، آرامشی عجیب دارد که باعث شد از شخصیتش خوشم بیاید.
میشود گفت که پایان فیلم باز است و سؤالهای زیادی را در ذهن باقی میگذارد. با اینحال، من از اینکه پایان گذشته، از هرگونه کلیشه و تکرار دور است، خوشم آمد.
در نگاه اول، موضوع فیلم کمی کلیشهای به نظر میرسد، اما با تماشای اتفاقهایی که یکییکی وارد داستان میشوند، موضوع از تکراری بودن خارج میشود و بیننده را درگیر اتفاقها و حادثهها میکند.»
پریسا قصری، آپاراتچی 17 ساله از تهران میگوید: «گذشته بسیار آموزنده است و با اینکه به زبان دیگری است، ولی بهراحتی میتوان با آن ارتباط برقرار کرد. این فیلم مسائل اخلاقی در عشق و اختلالهایی را به تصویر میکشد که میتواند در حریم خصوصی زندگی بهوجود آید و تأثیر رفتار آنها (مثل رفتار سمیر با همسرش که باعث میشود همسرش به او شک کند) و حتی به میان آوردن گذشته (مثل بازگشت احمد به پاریس و کمک خواستن ماری از او) هم به این مشکلها اضافه میکند.
فیلم از نظر انتخاب بازیگر و دیالوگها، بسیار قوی است و وضعیت کنترل شده و موفقی دارد. خوبی دیگر گذشته این است که با طرح موضوعهای جدید و گره در داستان، ببینده را به فکر کردن وامیدارد و باعث میشود، برخلاف فیلمهای دیگر، به نتیجهی مطلوبی هم برسد. من هم از گذشته نتیجه گرفتم که گذشته یعنی خاطرههایی که نگذشته و ما هم نمیخواهیم بگذرند؛ حالا میخواهد باعث آزار یا شادی ما باشند.»
آپاراتچی: لیلا خانم موسیپور و پریسا خانم قصری، آپاراتچی بهخاطر یادداشتهای سینماییتان از شما تشکر میکند. اما یادتان باشد که بهتر است وقتی از یک فیلم صحبت میکنید، از فعلهای ماضی برای توصیف آن استفاده نکنید. چون فیلمها هم مثل بقیهی هنرها، هرگز قدیمی نمیشوند و همیشه میشود با فعل مضارع از آنها صحبت کرد.