دوشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۲ - ۰۴:۲۸
۰ نفر

گروه ادب وهنر-محدثه واعظی‌پور: دوران کاری رضا عطاران را می‌توان به ۳بخش تقسیم کرد؛ دوره اول به سال‌های آغازین دهه۷۰ و محبوبیت برنامه‌های طنز برمی‌گردد.

رضا عطاران

عطاران آن سال‌ها یکی از چند نفری بود که زیر سایه درخشش و شهرت مهران مدیری قرار می‌گرفتند. او که سابقه بازیگری تئاتر داشت با نوشتن و بازی در آیتم‌های «ساعت خوش» به شهرت رسید. عطاران هم مثل دیگر بازیگران، نویسندگان و کارگردانان «ساعت خوش» به جرم محبوبیت ممنوع‌کار شد و این بحران می‌توانست او را از دنیای سینما و تلویزیون حذف کند. اما او مدتی بعد و با پشت سر گذاشتن دوران سخت ممنوع‌کاری، با نوشتن متن مجموعه پربیننده «زیر آسمان شهر» دوباره به تلویزیون برگشت. حضورش در این مجموعه به‌عنوان نویسنده و تفاوت بخش‌هایی که او متن را می‌نوشت با فصل‌های بعدی زیر آسمان شهر نشان داد که او یکی از امیدهای جدی کمدی در ایران است. اما برای این نویسنده و بازیگر راهی طولانی برای رسیدن به این نقطه طی شد.

حضور در سینما برای عطاران با «کلید ازدواج» آغاز شد؛ فیلمی که نه هوشمندی بازیگرش را نشان می‌داد، نه حتی این نکته را آشکار می‌کرد که قرار است در مسیر بازیگری به سراغ چه نقش‌هایی برود. شاید دیده نشدن آن فیلم و تجربه‌های ناموفق بعدی و تصمیم جدی او برای کارگردانی مهم‌ترین عامل موفقیت عطاران در سال‌های بعد شد.

میانه دهه80 عطاران مستقل از دیگران و با کارگردانی چند مجموعه طنز راهش را در تلویزیون باز کرد و به یکی از رقبای جدی مهران مدیری که در آن مقطع ستاره محبوب طنز تصویری بود، تبدیل شد. «ترش و شیرین»، «متهم گریخت»، «خانه به دوش» و... نگاه و سلیقه کارگردانی را به نمایش می‌گذاشت که نوعی از رئالیسم و نزدیک‌شدن به مناسبات زندگی طبقه محروم، استفاده از دیالوگ و شوخی‌های کلامی را دوست دارد، تسلطش بر جزئیات ستودنی بود و حال و هوایی ویژه به این مجموعه‌ها می‌داد. او حتی در مقام بازیگر این مجموعه‌ها، با بازی در نقش‌های مکمل که ویژگی‌هایی مشابه داشتند،در نقشی ظاهر شد که به محبوبیت مضاعف او انجامید.

بخش دوم کارنامه عطاران به بخش سوم که پربارترین دوره کاری او تا امروز است، دیزالو می‌شود. در اواخر دهه80 و در امتداد آن، اوایل دهه90 عطاران دورانی تازه را شروع کرد، موفقیت و محبوبیت مجموعه‌های تلویزیونی ‌اش‌که او را به‌عنوان ستاره مطرح کرده، بستری برای محبوب شدن فراهم کرد اما او به‌دنبال تجربه‌های ویژه بود. بازی در نقش یک راننده در فیلم سینمایی کمتر دیده شده «هفت و پنج دقیقه» (محمدمهدی عسگرپور) را می‌توان گامی برای تحقق حضور در نقش‌های متفاوت دانست و همکاری در یکی از تولیدات خاص سینمایی آن سال‌ها «صندلی خالی» (سامان استرکی) را تلاش برای قرار گرفتن در فضاهای تازه و همکاری در پروژه‌های جریان تجربی سینمای ایران. عطاران در هر دو فیلم فارغ از ارزش و کیفیت هر دو اثر حضوری قابل‌قبول داشت، اما مهجور ماندن این آثار باعث شد توانایی و انتخاب این بازیگر با تأخیر دیده شود.

عطاران که دیگر به سینما پا گذاشته بود در آثاری بازی کرد که معمولا برای مخاطب عام ساخته شده بودند و قرار بود به خاطر حضور این ستاره، پرفروش شوند. بعضی از این فیلم‌ها مثل «از ما بهتران» (مهرداد فرید)، «هر چی خدا بخواد» (پرویز شهبازی) و «آقای هفت‌رنگ» (شهرام شاه حسینی) در گیشه شکست خوردند و بعضی مثل «نیش زنبور» موفق به جذب مخاطب بالا شدند. عطاران در کمدی پرفروش «ورود آقایان ممنوع» نقش مرد دست و پاچلفتی و ساده را این بار با ملاحت و شیرینی بیشتر در قالب قصه‌ای منسجم بازی کرد و در یک کمدی قابل‌قبول سینمای ایران ثابت کرد که بخت اول سینمای کمدی است. اما حضور در «اسب حیوان نجیبی است» (عبدالرضا کاهانی) برگ برنده‌ای بود که عطاران برای تثبیت خود نیاز داشت.

او در این فیلم پر شخصیت با ظاهری دور از تصویر همیشگی‌اش بازی متفاوتی در یک نقش جذاب و کنایه‌آمیز داشت. در دهه90 عطاران فرصت ساخت نخستین فیلمش «خوابم می‌آد» را هم به‌دست آورد که با وجود نقص‌هایی در ساخت و روایت، از منتقدان و تماشاگران نمره قبولی گرفت. همکاری دوم با کاهانی در «بی‌خود و بی‌جهت» مهر تأییدی بر مهارت او در تیپ‌سازی‌، شناخت موقعیت‌های طنز و ارائه بازی واقع‌گرا و تأثیرگذار بود. اما می‌توان گفت شاه نقش کارنامه عطاران در فیلم سینمایی «دهلیز» (بهروز شعیبی) رقم خورده؛ فیلمی واقع‌گرا با ریتم کند و نزدیک به فضای زندگی یک خانواده طبقه متوسط تهرانی. عطاران در این فیلم با کمترین میزان حرکت و واکنش نقش مردی را بازی می‌کند که ناخواسته درگیر بحران شده؛ مردی اهل خانواده، آرام و موقر که حس همدلی تماشاگر را برمی‌انگیزد.

او در این فیلم ابزار زیادی برای تحت‌تأثیر قرار دادن مخاطب نداشته، بیشتر صحنه‌ها نشسته و تنها با دیالوگ و میمیک چهره باید پسرش (محمدرضا شیرخانلو) را تحت‌تأثیر قرار بدهد. او موفق شده تا سیمای این پدر را برای تماشاگر به شکلی باورپذیر و دوست داشتنی شکل بدهد و همانطور که آهسته‌آهسته در دل پسر خردسال جا باز می‌کند، حضورش را به فیلم و تماشاگرش تحمیل کند. عطاران با پذیرفتن بازی در «دهلیز» این ریسک را پذیرفته که تصویر محبوبش را برهم بزند، امتیازهای بازیگری‌اش در کمدی را کنار بگذارد و در ازای آن با بازی در سکوت و استفاده از میمیک در فضایی تازه نقش‌آفرینی کند؛ فضایی راکد و سرد که بارقه‌هایی از گرمای محبت آن را جان می‌دهد. کانون این محبت پدر است که با بازی رئالیستی عطاران به‌یادماندنی شده است.

کد خبر 230312

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز