از تماشای شاهنامهخوانهای قدیمی و با عشق. در آن روزگاران شاهنامهخوانی و پردهخوانی چندان شغل نبود و بیشتر عشق بود؛ عشقی که برمیگشت به روحیه میهنپرستی ما... . افرادی از طبقات مختلف اجتماع پس از کسب روزی حلال در شغلشان در قهوهخانهها حضور میداشتند و با خواندن کتاب جاوید فردوسی بزرگ(شاهنامه) مشق عشق میکردند و مشق عشق را بازنمایی میداشتند بر پرده و با روایت فراز و فرود شیرین و تراژیک آدمهای شاهنامه... و مردم نیز با جان و عشق خاص بدان گوش و چشم میسپردند... . گویا مسحور حماسههای جاوید ایرانی و گذشته این مرز و بوم میشدند. پردهخوانی که تمام میشد مست از این همه روحیه، توان و ظرافت ایران و تاریخ گذشته به خانهها روانه میشدند.
ولیالله ترابی در چنین بستری مشق عشق میکرد. در نوجوانی با حضور در قهوهخانهها در آن روزگاران صدالبته قهوهخانهها کارکرد روزگار فعلی را نداشت... قهوهخانهها تا 50سال پیش مانند یک رسانه جمعی بودند؛ رسانهای که خبرها و مطالبش دهن به دهن و سینه به سینه نقل میشد و به مخاطبان فراگیر اجتماعی انتقال مییافت. آری تا 50سال پیش قهوهخانهها به عنوان محل استراحت و ایستگاه عمومی، جایی برای انتقال فرهنگ، سلوک اجتماعی، خبرگیری از جامعه و پاتوقی برای اوقات فراغت بود؛ پاتوقی که کارکردی در جهت اشاعه فرهنگ داشت تا نه مانند امروز محلی برای تجمع خلاف باشد. در آن روزگاران مرشد ولیالله ترابی در چنین بستری از جامعه رشد کرد، نقالی را آموخت و ذرهذره آن را از آن خود کرد. مرشد ترابی سبکی خاص در نقالی داشت؛ سبکی که به واسطه حالتهایی خاص در حین روایت در استفاده از دستان و میزانسن بدنی موجب افزایش هیجان روایت در حین نقالی میشد و بینندگانش را متمرکز گوش دادن و دیدن میکرد. سبکی که برخی از شاگردان او همچون میرزا علی و چند تن دیگر از آن بهره گرفته و آن شیوه را در نقالی خود به کار میگیرند.
ولیالله ترابی با آنکه در 20سال اخیر معروفترین نقال ایران بود و به لحاظ مادی وضعش بد نبود، در همان محل تولد خود(ری) اقامت داشت؛ چرا که در آنجا راحت بود. اصلا فرهنگ را از آنجا یاد گرفته بود و از کوچه و بازار آنجا انرژی میگرفت که میتوانست نقالی را به خوبی اجرا کند؛ انرژیای که ناشی از فرهنگ قدیمی و استوار ایرانی است و در آن شهر زمینه کارش مهیاتر بود. با غروب مرشد ترابی خدا کند فرهنگ نقالی در ایران غروب نکند و مسئولین فرهنگی در کنار هزارویک بیلان کاری که ارائه میدهند و هیچکدام باکیفیت خوب اجرا نمیشوند به فکر نمردن هنر نقالی نیز باشند و با حمایت از جوانان آنان را به یادگیری این شیوه روایتی اصیل ایرانی سوق و آموزش دهند و رهنمون سازند.