براین اساس، نتایج زیر قابل استنتاج خواهد بود:
1- نظر بهنقش محوری نیروی انسانی و انسانمحوری ارتشهای متکی بر رهنامه «نامتقارن»، توجه بهنیروی انسانی در پدافندهوایی کشورهای هدف، میتواند نتایج شگرفی دربرداشته باشد. اهم این نتایج میتواند از قدرت ایمان، خلاقیّت، روحیّه و تفکر نیروی انسانی متأثر باشد که در افزایش توان و اراده رزم تأثیر خواهد گذشت. (تجربة حزبالله در جنگ 33روزه، تجربة نیروهای سومالیایی و تجربة ناموفق نیروهای صدام مؤیّد این ادعاست)
2- غافلگیری، اصلی مهم در کسب موفقیت در رزم نامتقارن است. ازاینرو، حضور غافلگیرکننده سامانههای پدافندهوایی در اماکنی که دشمن انتظارش را ندارد، منجر بهکسب موفقیت خواهد شد. (تجربة نیروهای سومالیایی، تجربة نیروهای یوگسلاوی و تجربة حزبالله در جنگ33روزه تأیید کننده این سخنان است).
3- افزایش تحرک و چالاکی سامانههای پدافندهوایی و تغییر پیدرپی محل انجام مأموریت، بهویژه پس از هر درگیری، بهارتقای توان رزم پدافندهوایی منجر میشود. (تجربة پدافندهوایی ایران برابر عراق با ابتکار شهید ستاری، تجربة صربها و ... نشاندهنده این موضوع است.)
4- پیشبینی شیوة برقراری ارتباط، واپایش و فرماندهی سامانهها، پس از نابودی احتمالی سامانههای ارتباطی توسط دشمن، در کسب موفقیت کشوری که رهنامه دفاعیاش نامتقارن است، تأثیر بسزایی دارد. (تجربة نیروهای ارتش یوگسلاوی در جنگ کوزوو و نیز تجربة نیروهای حزبالله در جنگ33 روزه مؤید این ادعاست.)
5- فرسایشی کردن جنگ میتواند منجربهکاهش توان رزم کشوری شود که با تکیه بر تجهیزات و امداد ارتش وارد جنگ شده است. یک مثل قدیمی میگوید: «کسی که در یک مشاجره، سیلی اول را میزند، برنده است» اما در رزم نامتقارن، کسی که آخرین سیلی را میزند، برنده نزاع است. مفهومش این است که هرچه جنگ طولانیتر شود، احتمال پیروزی در نبرد نامتقارن بیشتر است. (تجربة حزبالله در جنگ 33 روزه و نیز تجربة مبارزان افغان دربرابر شوروی سابق با این ادعا هماهنگ است.)
6- توسعه و تقویتِ شبکة دیدبانی در کشورهای نامتقارن میتواند خلأ ازکارافتادن سامانههای راداری را جبران و بهکشف اهداف پروازی دشمن کمک کند. (تجربة نیروهای سومالیایی و تجربة ایران در جنگ با عراق با این سطور موافق است.)
7- استفاده از شگرد و شیوههای پدافندغیرعامل جهت کاهش زیانهای وارده و افزایش هزینة حمله بهدشمن مؤثر است (تجربة ارتش یوگسلاوی در جنگ کوزوو و نیز تجربة حزبالله در جنگ 33 روزه این گفتهها را تأیید میکند.)
8- بهرهگیری از سامانههای پدافندهوایی بهروز شده و ارتقا یافته، میتواند بهافزایش کارایی منجر شود (تجربة نیروهای گرجستانی در نبرد با روسیها هماهنگ با این سطور است.)
عوامل مهم تأثیرگذار در پیروزی یا شکست پدافندهوایی در سالهای اخیر
با بررسی نبردهای کشورهای مختلف در عرصة دفاع هوایی، میتوان علاوه بر موارد ذکرشده بهاهمیت درنظرقراردادن موارد زیر پیبرد. نکات مورد اشاره، در پیروزی و یا شکست یکی از دو طرفِ درگیرِ جنگ، بیتأثیر نبوده است.
جنگ الکترونیک:
مجهز بودن ارتشهای قدرتمند دنیا بهتجهیزات جنگ الکترونیک و شیوة رزمشان در نبرد هوا- زمینی و هوایی که مبتنی بر ایجاد اختلال و از کار انداختن سامانههای راداری، مخابراتی و ... در مراحل اولیه حمله است، آشکار کننده این حقیقت است که جنگ الکترونیک، یکی از اصلیترین مسائل مورد توجه، پدافندهوایی در نبرد با دشمن است. عملکرد آمریکاییها در عراق (طی دو جنگ )، در بحران کوزوو، در حمله هوایی بهلیبی و ... و نیز عملکرد رژیم صهیونیستی، برابر ارتش کشورهای عربی در جنگهای بهوقوع پیوسته، هشداری برای جدی گرفتن جنگ الکترونیک و بالا بردن سطح آموزش کارکنان در این زمینه است.
بهعنوان مثال، در جنگ خلیج فارس هواپیماهای ECM اولین هواپیماهایی بودند که بر فراز عراق و کویت پرواز و رادارهای دفاع هوایی را مملو از اختلال کرده، توانایی این رادارها را برای کشف هواپیماهای مهاجم از میان بردند.2
تجهیزات پیشرفته جنگ الکترونیک، معمولاً توسط EA-6B PROWLER نیروی دریایی،EF111 A RAVEN ،F4-G-WILD WEASEL ،EC-130 COMPASS CAU و .... مورد استفاده قرار میگیرد.
جنگ افزارهای خاص:
باتوجه بهتجربة جنگهای پیشین، ضرورت استفاده از جنگافزارهای خاص از قبیل: موشکهای کروز، بمبهای الکترومغناطیس، بمبهای هدایت لیزری، بمبهای نفوذی، هواپیماهای بدون سرنشین، هواپیماها و موشکهای رادار گریز و ....بدیهی خواهد بود.
مقابله با این ادوات و جنگ افزارها، نیاز بهاتخاذ تدابیر ویژه دارد. موشکهای کروزی که دارای بُرد چندهزار کیلومتری هستند و از زیردریاییها و یا هواپیماهایی شلیک میشوند که فاصلة بسیار زیادی با منطقه هدف دارند؛ موشکهای بالستیکی که از چند هزار کیلومتر آنسوتر پرتاب میشوند؛ بمبهای الکترومغناطیسی که در زمان انفجار، کلیه وسایل و لوازم الکترونیکی و هر نوع جریان الکترونیکی را با اختلال مواجه میکنند و ... باید برای مقابله با این جنگافزارها تدابیر ویژه داشت.
اگر بمبهای الکترومغناطیسی، روی RPV، یا موشکهای کروز و یا بالستیک نصب شود، توان مختل کردن تجهیزات الکترونیکی یک شهر یا منطقه را خواهد داشت. آمریکا در جریان جنگ بالکان و جنگ خلیج فارس، از چنین بمبی استفاده کرد.3 بمبهای گرافیتی نیز از جمله بمبهایی هستند که بهمختل کردن منابع تولید و توزیع الکتریسیته منجر میشوند. این بمب نیز در جنگهای اخیر مورد استفاده نیروهای آمریکایی قرار گرفت. با توجه بهالکترونیکی بودن تجهیزات و سامانههای راداری و ارتباطیِ پدافندهوایی، تأثیر این بمبها در تمام اجزا و ردههای دفاعی کشورهای هدف، قابل پیش بینی است.
دفاع در برابر چنین قدرتی غیرممکن نیست. بهعنوان مثال، استفاده از حفاظ الکتریکی موسوم به «قفس فارادی» میتواند مانع نفوذ تشعشعات الکترومغناطیس شود که مصون ماندن نیمه هادیها را در رادارها، سامانههای موشکی، رایانهای، مخابراتی و .... درپی خواهد داشت.4
تقویتپدافند غیرعامل در تمام ابعاد و استفاده از روشهای علمی، میتواند مصونیت سامانههای پدافندهوایی کشورهای هدف را تضمین کند.
عدم توازن قوا
یکی از مشکلات پدافندهوایی کشورهای هدف (نظیر: عراق، افغانستان و...)، عدم توازن قوا برابر نیروهای مقتدری نظیر: آمریکا، فرانسه و ... در هنگام بروز جنگ است. باتوجه بهاینکه آمریکا در جنگهای اخیر، جهت کسب مشروعیت و بالا بردن اعتبارش و نیز کاهش هزینه و تلفات از نیروهای نظامی کشورهای مختلف بهره گرفته است، احتمال میرود که در آینده نیز برای هجوم از حمایت کشورهای مختلف- بهویژه کشورهای همسایة کشورهدف- بهره گیرد. طی جنگ آمریکا با افغانستان و عراق از جملة اولین دغدغههای آمریکا، کسب حمایت کشورهای مختلف بهویژه کشورهای همسایه بود. عبارت معروف «یا با ما یا بر ما» در دیپلماسی آمریکا جهت کسب حمایت کشورهای مختلف بهیک جمله کلیدی تبدیل شده بود و کسب حمایت دستکم چهار کشور (کویت، بحرین، قطر و عمان) در کنار انگلیس و سایر کشورها نشانه تلاش غیرقابل انکار آمریکاییها در جنگ با عراق است.5
مقایسه نبردهای آمریکا و کشورهای هدف، باتوجه به برخورداری ارتش آمریکا از تجهیزات پیشرفته نشان میدهد که جنگ در برابر آمریکا (بدون در نظر گرفتن متحدانش)، جنگ در برابر یک نیروی غیرمتقارن (Dissmetrie ) است. مهمترین بخش در جنگ نامتقارن، با توجه بهراهبرد نبرد هوا - زمینی و یا راهبرد نبرد هوایی، پدافندهوایی است که پیش از همه بخشها و نیروها مورد توجه قرار میگیرد. بررسی عملکرد کشورهای عراق، یوگسلاوی، مبارزان سومالی و .... در برابر آمریکا، ازعدم موفقیت نبرد کلاسیک و موفقیت روشهای نبرد نامتقارن حکایت میکند.
استفاده هوشمندانه از جنگافزارها، افزایش تحرک، سرعت و جابهجایی، تغییر در شیوة استفاده از جنگافزارها، حداکثر استفاده از پدافند غیرعامل و.... از جملة عوامل حصول موفقیت در جنگ نامتقارن بهشمار میرود.
آموزش:
آموزش، یکی از مهمترین عوامل ارتقای سطح کیفی هر سازمانی محسوب میشود. در پدافندهوایی، عدم پیگیری موضوع آموزش در زمان صلح، در زمان جنگ، نتایج بسیار ناگواری بههمراه خواهد داشت. در زمان صلح، بالا بردن سطح آموزش کارکنان بهافزایش اعتماد بهنفس، احساس لذت از تخصص و افزایش انگیزه جهت انجام وظایف و ... منجر میشود. یکی از نتایج بیتوجهی بهاصل آموزش در کارکنان، موجب بهوجود آمدن احساس نارضایتی شغلی در فرد و در نتیجه بیگانگی وی با جنگافزارها است. از جمله نتایج نارضایتی شغلی، «افسردگی» است.
در زمان جنگ نیز، ضعف آموزش بهکاهش شدید توان رزمی در استفاده از جنگافزار منجر میشود. تجهیزات آموزشی از جمله عوامل تأثیرگذار بر موفقیت در امر آموزش بهشمار میرود. بررسی وضعیت تجهیزات آموزشی در سازمانهای متولّی پدافندهوایی، بهویژه شبیه سازها امری ضروری بهنظر میرسد. ذکر این نکته ضروری است که در طرح حملة آمریکا بهعراق، زمانی برای آموزش مقدماتی و تکمیلی کارکنان پایور و وظیفه در نظر گرفته شده بود. طبق تحقیقات، در فاصله میان ماه مه تا سپتامبر، عراقیها بهعلت اینکه بهآموزش گستردة واحدها دست میزدند، از آمادگی بیشتری برخوردار بودند و این برای آمریکا خطرناک بود.6
وضعیت روحی کارکنان:در هر شرایطی- چه در زمان صلح و چه در زمان جنگ- وضعیت روحی کارکنان، تعیین کننده خواهد بود. توجه بهوضعیت روحی کارکنان و برطرف کردن عوامل تزلزل روحی، افزایش انگیزه، پاسخگویی بهشبهات و تردیدها جهت ایجاد همدلی و صمیمیت که صلابت و یکپارچگی کارکنان پدافندهوایی را در پی خواهد داشت، ضروری است.
وضعیت روحی کارکنان پدافندهوایی کشورهای هدف، هنگام نبرد نیز دارای اهمیت فراوان است. احتمال کاهش انگیزه پس از بروز اولین ناکامی، خطری است که در زمان نبرد پدافندهوایی را تهدید میکند. حفظ انسجام کارکنان (بهویژه از نظر روحی) حتی پس از تجربة اولین ناکامی، مسئلهای است که باید بدان توجه شود تا مشکلی که برای پدافندهوایی عراق در برابر آمریکا (در جنگ دوم) بهوجود آمد، تکرار نشود. (پدافندهوایی عراق پس از تجربة اولین ناکامی، انسجام خود را از دست داده، حتی در برخی از مواضع و ایستگاههای پدافندی، کارکنان تجهیزات خود را رها کردند و ....) توجه بهاین مسئله که دفاع تا آخرین گلوله و تا آخرین نفس، وظیفه یکایک کارکنان پدافندهوایی است، نباید فراموش شود. عملیات روانی از مهمترین مسائلی است که در برابر دشمن- چه در زمان صلح و چه در زمان جنگ- حائز اهمیت است. کشور متجاوز برای راهانداختن جنگ روانی و تزلزل روحیه کارکنان، از ابزارهای مختلفی استفاده میکند.
تأمین حفاظت زمینی مواضع و ایستگاهها متناسب با تهدیدات خرابکارانه
با توجه بهاینکه حملههای خرابکارانه، بهمنظور تصرف یک موضع و ایستگاه پدافندهوایی و یا از کار انداختن سامانه پدافندی مورد نظر، از خطرهای قابلتصور برای مجموعه مواضع و ایستگاههای پدافندهوایی کشورهای هدف بهشهر میرود، حفظ و مراقبت از مواضع و ایستگاههای پدافندهوایی کشورهای هدف، استفاده از حصارهای مناسب، تأمین روشنایی مورد نیاز جهت پاسداری، تقویت و افزایش توانمندی پاسداران و نگهبانان و ... امری ضروری بهنظر میرسد. فراموش نکنیم که از جملة شگردهای آمریکا در جنگ با عراق، موضوع بهکارگیری نیروهای عملیات ویژه بود که بهمنظور نفوذ بهعمق خاک عراق و متوقف کردن شلیک موشکهای اسکاد بهسمت رژیم صهیونیستی- از طریق تصرف و یا خرابکاری- صورت گرفت.9 نمونة دیگر، مربوط به نفوذ چریکهای رژیم صهیونیستی بهداخل یک ایستگاه پدافند کشور مصر و سپس انتقال بخشی از آن ایستگاه موشکی بهوسیله بالگرد بهداخل خاک این رژیم است10. یا میتوان به نفوذ 40 نفر از چتربازان آمریکایی در جنگ اول خلیج فارس بهداخل خاک عراق اشاره کرد که با نصب ردیاب در محلهای راهبردی و ایستگاههای پدافندی جهت هدایت حمله هوایی آمریکاییها تأثیر عمدهای در پیروزی ارتش آمریکا داشتند.11
بودجه و پشتیبانی مالی
یکی از صاحب منصبان نظامی معتقد است که جنگ را سه چیز پیش میبرد: اول پول، دوم پول و سوم پول!12 بدون تأیید و یا رد این دیدگاه، باید دانست بودجه و مسائل مالی از جمله تأثیرگذارترین عوامل بر وضعیت دفاعی بهویژه پدافندهوایی در اکثر جهات (عملیاتی، نگهداری، وضعیت روحی- روانی کارکنان و ....) بهشمار میرود. نگاهی بهبودجه دفاعی کشورهای مختلف خالی از لطف نیست. بودجه دفاعی آمریکا در سال 2002 میلادی، بالغ بر 240 میلیارد دلار و در سال 2008 میلادی، نزدیک به 620 میلارد دلار بوده است.13 بودجه دفاعی رژیم صهیونیستی در سال 2002 میلادی، 100 میلیارد دلار، عربستان 18 میلیارد و 700 میلیون دلار و ... بوده است. در جنگ اول خلیج فارس، هزینه جنگ برای آمریکا، روزی 500 میلیون دلار برآورده شده که در صورت جنگ زمینی از روزی 1000 میلیون دلار فراتر میرفته است.
در این جنگ، تنها یک ساعت پرواز بمب افکن B - 52، مبلغ هفت هزار و 730 دلار هزینه داشته و برای هر فروند موشک «پاتریوت» که بهسمت هدف شلیک میشد 500 هزار دلار صرف شده است. بر همیناساس، هر فروند موشک «تاماهاوک» کروز، مبلغ یک میلیون دلار هزینه برای آمریکا و کشورهای کویت و... بهجای میگذاشت.14 در بررسی جنگهای اخیر، عدد، رقم، مسائل مالی و برآورد هزینه نقش اصلی در مقایسه وضعیت نیروها دارد. کمبود بودجه همواره از موارد آزار دهنده در دستیابی بهنتایج برنامهریزیها در سطح نیروهای نظامی کشورهای مختلف بوده است، اما بیتردید افزایش بودجه دفاعی در هر کشوری میتواند بهتقویت توان دفاعی آن کشور منجر شود.
ایجاد تناسب بین جنگ افزارهای پدافندهوایی و تهدیدهای پیش رو
در سالهای آینده، عدم تناسب برخی از سامانههای راداری، موشکی و توپهای ضدهوایی کشورهای مورد تهاجم در برابر تهدیدات هوایی، یکی از چالشهای این کشورها در حوزه پدافندهوایی محسوب میشود. هجوم هواپیماهای بدون سرنشین با سطح مقطع راداریِ کمتر از سطح مقطع راداریِ مورد پذیرش در رادارهای Search و Track، هواپیماها و موشکهای رادارگریز، ریزپرندهها که حتی با چشم مسلح هم بهسختی میتوان آنها را رؤیت کرد، سرعت بالای هواپیماهای جدید و تأثیر منفی آن بر روند ردیابی و ... از جمله مشکلاتی است که از هم اکنون باید برای آن چارهاندیشی کرد. در واقع در سالهای آینده تفاوت نیروهای مسلح «موج دومی» یا صنعتی و نیروهای مسلح «موج سومی» یا هوشمند نمایانتر خواهد شد. این تفاوت در طول سالهای اخیر برای اولینبار در جنگ اول خلیج فارس مشاهده شد. «آمریکا و عراق دو شیوة مختلف جنگ را بهکار بردند؛ یکی موج دومی و دیگری موج سومی.»15 دلیل برتری ارتش آمریکا بر ارتش عراق، صرفاً استفاده از تجهیزات موج دومی (تانک، هواپیما، مسلسل و ...) نبود، بلکه استفاده هوشمندانه از تجهیزات موج سومی (ماهواره، رایانه و ...) دلیل این پیروزی دانسته شده است. در این جنگ، 60 ماهواره و سههزار رایانه نقش اصلی را در هدایت جنگ برعهده داشتند. در هدایت هواپیماهای جنگی، تعیین اولویت اهداف، اطلاع از آخرین وضعیت دشمن و... نقش تجهیزات موج سومی مشهود است.16
کاهش تلفات
اگر چه عدهای مبنای تلفات کمتر یا صفرِ کشتهها (Zero Death)19 یا (Zero Mort) را برگرفته از مفاهیم و اصول رزم کشورهای غربی میدانند، اما در پاسخ باید گفت که حفظ توان نیروها و توجه به سلامتیشان و نیز دوری جستن از خطرپذیریهای غیرضروری، از نخستین تدابیر ضروری در نظر گرفته شده برای هر عملیات آفندی یا پدافندی است. دربررسی نبردهای هوایی قرن اخیر این واقعیت رخ مینماید که شیوة نبرد در برخی از کشورهای تحت تهاجم و نوع استفاده از جنگافزارهای آفندی کشورهای مهاجم، به از دست دادن کارکنان بهصورت گسترده منجر شود؛ موشکهای «ضد رادار» یکی از این تهدیدها بهشمار میرود که علتی مهم درباره خطر از دست دادن نیروهاست. رادارهای سامانههای پدافندهوایی که کارکنانش در نزدیکترین فاصله نسبت بهرادار و تجهیزات آن قرار گرفتهاند، نیاز بهتغییر ساختار راهکنشی دارند. بهعنوان مثال و بهصورت مشخصتر، اگر دریک سامانة راداری موشکیِ زمین بههوا، Search و Track از محل حضور کارکنان متخصص دستگاه دورتر باشند و یا اینکه افراد مذکور در محل امنی حضور داشته باشند، ضمن کاهش تلفات در جنگ با دشمن، اعتماد بهنفس و آرامش بیشتری در کارکنان ایجاد خواهد شد.
پینوشتها:
1- جهانفر، رضا (1391)، اولویت اول، نشرآجا، چاپ اول، تهران.
2- بحران خلیج فارس (جنگ نفت) صفحات 106 و 107.
3- آشنایی با بمبهای هوایی جهان، صفحه 171.
4- همان، صفحه 174.
5- طرح حمله، صفحات 90 الی 93.
6- همان صفحه 144.
7- جنگ و ضد جنگ، صفحه 236.
8- جنگهای نامتقارن، صفحه 196.
9- طرح حمله، صفحات 87، 88 و 89.
10- جنگ افزار، شماره 37، صفحه 75.
11- اسرار جنگ خلیج فارس، صفحه 86.
12- جامعه شناسی جنگ و نیروهای نظامی، صفحه 103.
13- شبکه خبر، نوزدهم دی 1386.
14- بحران خلیج فارس (جنگ نفت)، صفحه 85.
15- جنگ و ضد جنگ، صفحه 85.
16- همان، صفحه 13.
17- بحران خلیج فارس (جنگ نفت)، صفحه 99.
18- جنگ و ضد جنگ، صفحه 13.
19- جنگهای نامتقارن، صفحه 272.
منبع: پایگاه اطلاعرسانی ارتش