بامبانگ بودی اوتومو، باستانشناسی از کشور اندونزی است که در بخش اشیای موزه ملی اندونزی که در هفته فرهنگی آن کشور به تهران آمده است نیز بر این موضوع که 2ملت ایران و اندونزی شناخت کمی از یکدیگر دارند تاکید میکند.
مشکلی که ایران در نگاه مردم دیگر کشورها با آن مواجه است تصور غلط رایج از کشورمان بهعنوان یک کشور عربی است که البته با بهرهگیری از ابزار دیپلماسی عمومی در بخشهایی همچون گردشگری میتوان این تصور نادرست از ایران را در اذهان ملتهای دیگر از میان برداشت.
گفتوگو با باستانشناس اندونزیایی درباره روابط باستانشناسی میان ایران و اندونزی و این موضوع که آیا یافتههایی از تمدن ایران در آن کشور وجود داشته است به موضوعات جالبی میرسد. بامبانگ بودی اوتومو میگوید: اشیایی مربوط به قرن دهم میلادی در میان کشتیهای غرقشده در آبهای اندونزی یافت شده است که در میان آنها اشیای شیشهای با نقشهای ایرانی وجود دارد.
به گفته او از دریای شریبون در غرب جاوه و همچنین در شهر کوچکی به نام باروس در شمال جزیره سوماترا بقایایی از یک معبد نستوری به دست آمده است که مربوط به تمدن پرشیاست. آنطور که بامبانگ بودی اوتومو به همشهری میگوید، باستانشناسهای اندونزیایی از بقایای بهدستآمده از یافتههای باروس گمان میکنند که گمانهزنیهای اعراب درخصوص وجود معبد نستوریها در اندونزی صحت داشته باشد.
وی با اشاره به اینکه در معبد نستوریان واژه پاسو به معنای ایران را یافتهاند میگوید: بهنظر میرسد ایرانیها و اندونزیاییها در دوران باستان با یکدیگر تعاملاتی داشتهاند.
بامبانگ بودی اوتومو، باستانشناس اندونزیایی که به همراه برخی دیگر از باستانشناسهای آن کشور برای حضور در هفته فرهنگی اندونزی به تهران آمده بود از یافتن مهرههایی در کاوشهای باستانشناسی اندونزی خبر میدهد که مربوط به دوران اسلامی و به خط کوفی بودهاند.
بامبانگ بودی اوتومو درخصوص روابط کهن ایران و اندونزی که نمایشگاه هزاره آن نیز در برج میلاد تهران برپا شده، میگوید: زمانی که ایران تحت تسلط خلفای اسلامی درآمد، بوداییها در اندونزی بودند؛ همان زمان بود که بین ایران و اندونزی دوستیهایی برقرار شد و سروی جایا پادشاه آن دوران در اندونزی هدایایی برای خلیفه اسلامی فرستاد و در نامهای از او دعوت کرد تا تعالیم اسلام را به وی بیاموزد و بدین ترتیب اسلام در اندونزی فراگیر شد. به گفته وی، ورود اسلام به اندونزی در قرون 13 تا 16 صورت گرفت.
ایرانیها و اندونزیاییها یکدیگر را نمیشناسند
این باستانشناس اندونزیایی با اشاره به اینکه برخی اندونزیاییها تنها چیزهایی در مورد تمدن پرشیا، عربی و هندوستان میدانند تاکید میکند که مردم ایران و اندونزی چیز زیادی از یکدیگر نمیدانند چون فعالیتهای گردشگری بین 2 کشور جریان نداشته و درصورتی که دوستی بیشتری بین 2کشور برقرار شود و گفتوگوهای بیشتری بین وزارتخانههای فرهنگی ایران و اندونزی انجام شود میتوان به شناخت بیشتری از2کشور دست یافت.
بامبانگ بودی اوتومو با تاکید بر لزوم برقراری روابط فرهنگی بیشتر میان ایران و اندونزی به نیاز باستانشناسان اندونزیایی بر شناخت بیشتر از ایران و محوطههای باستانی کشورمان اشاره کرده و میافزاید: باستانشناسهای اندونزیایی میخواهند بدانند سایتهای باستانی در ایران چگونه هستند چون در اندونزی بقایای به جای مانده از ساختمانهای باستانی بهدلیل آنکه اندونزی به صورت مداوم دچار زمینلرزه میشود وجود ندارد در حالی که در ایران بقایای بناهای باستانی وجود دارد و باستانشناسهای اندونزیایی علاقهمند به دانستن در مورد آنها هستند.
17 هزار جزیره، 500 زبان و لهجه
مسئول بخش موزه ملی اندونزی در هفته فرهنگی آن کشور در تهران نیز به موضوعات جالبی اشاره میکند. وی با اشاره به وجود بیش از 17 هزار جزیره در اندونزی و وجود 700 قوم و گروه و 500 زبان و لهجه در آن کشور میگوید: بهنظر میرسد در زبان فارسی و زبان اندونزیایی اشتراکات کلامی وجود دارند.
صنعت نساجی و نمایشگاهی از ساختههای صنعتگران اندونزیایی در ویترینهای بخش موزه ملی اندونزی در نمایشگاه برج میلاد برپا شد و صنعتگران صنایع دستی اندونزی در کارگاه زنده صنایع دستی آن کشور در تهران فعالیت کردند. هنر باتیک یا نقاشی روی پارچه و صنعت نساجی یکی از مهمترین هنرها در اندونزی است و در میان غرفههایی که برای عرضه صنایع دستی آن کشور در تهران اختصاص یافته بود پارچه و البسه باتیک عرضه شد.
رقصهای آیینی و اجرای موسیقی سنتی اندونزی به همراه سازهای فولکلوریک آن کشور در هفته فرهنگی اندونزی از جمله برنامههایی بود که به همراه سخنرانیها و نمایش فیلم در فرهنگسرای اندیشه تهران به هفته فرهنگی اندونزی در تهران پایان داد.
اندونزی بزرگترین کشور مسلماننشین جهان است که بیش از 240 میلیون نفر جمعیت و چندهزار جزیره کوچک دارد. 5 جزیره اصلی نیز شهرهای بزرگ آن کشور را تشکیل میدهند. اندونزی همچنین دارای دومین منابع جنگلی و گونههای حیاتوحش جهان پس از برزیل است که در سالهای اخیر لوکیشن فیلمهایی از سینمای جهان را به خود اختصاص داده است. هفته فرهنگی اندونزی در ایران در شرایطی برگزار شد که حتی باستانشناسهای آن کشور نیز تصویر واضحی از تمدن ایران ندارند. آنها ایران را متمایز از تمدن پرشیا میدانند و میگویند نیازمند شناخت بیشتر از ایران و تمدن باستانی این کشور هستند.
تاریخ اندونزی
تاریخ اندونزی به دوران پیش از تاریخ، دوران ورود مردمان آسترونسی، دوران هند و بودایی، دوره اسلامی، دوران استعمار و دوران استقلال تقسیم میشود. کشف فسیل جمجمه انسان دوره باستان که بهعنوان آدم جاوهای از آن نام میبرند نشان داد که حدود 40 هزار سال پیش سکونت انسان در اندونزی رواج داشته است.
براساس کاوشهای اخیر باستانشناسی در شهر فلورس اندونزی مردمان آسترونسی که در دوران تاریخی در آن کشور سکنی گزیدند از تکنولوژی کشتیسازی برخوردار بودند که کشتیرانی در مسافتهای طولانی را انجام دادند.
آسترونسیها بین سالهای 2000 - 600 پیش از میلاد بهصورت دستهجمعی که مشخص نیست بهدلیل جنگ یا ویرانی بوده است سرزمین مادری خود را در جنوب چین رها کردند و به صورت پراکنده به جنوبشرق آسیا از جمله اندونزی رفتند. با ورود آنها به اندونزی بومیهای ملانزی به جزایر شرق منتقل شدند. آسترونسیها نژاد مردمان امروز اندونزی را به وجود آوردند.
دوره هندو و بودایی از شدت فعالیتهای کشتیرانی هندیها آغاز شد و سرعت گسترش هندوئیسم و بودیسم حدود قرون چهارم و پنجم میلادی دیده شد. در این جزیره یک پادشاه هندو به نام Holing از سلسله کالینگا بر سر کار آمد و بنادر آن نیز مورد بازدید بسیاری از کشتیهای خارجی از هند، کشورهای عربی و ایران قرار گرفت.
ساسانیها به اندونزی سفر میکردند
براساس آنچه باستانشناسهای اندونزیایی اعلام میکنند یادداشتهایی از دوره ساسانی در ایران وجود دارد که در آن گزارش شده است بسیاری از کشتیهای تجاری ایرانی در سفر به سمت چین از بنادر سوماترا بازدید کردهاند. آنها از بنادر اهواز، ریاند شیر و هرمز با حمل کالای بازرگانی از قبیل شکر، سنگهای تزئینی، خرما، پارچه و خشکبار به سمت چین حرکت میکردند. در قرن 7 میلادی پادشاهی بودایی در سوماترا به نام سریویجایا تأسیس شد. قلمرو حاکمیت سریویجایا شامل سوماترا، شبهجزیره مالایی و جنوب تایلند بود. در پایان قرن 13میلادی سریویجایا دچار بحران و اختلاف شد و برخی از فرمانروایان او در سوماترا از او جدا شدند. در سال1378 میلادی این امپراتوری بر اثر حمله پادشاهی ماجاپاهیت (یک امپراتوری در جاوهشرقی) دچار فروپاشی شد.
آخرین پادشاه آن سلسله پارامشوارا بود که همراه با پیروان خود به شبهجزیره مالایی فرار کرد و پادشاهی جدید مالاکا را تاسیس کرد و در سال 1400 پس از روی آوردن به اسلام، پادشاهی مالاکا به پادشاهی اسلامی تبدیل شد.
در جزیره جاوه در قرون هشتم تا دهم میلادی 2پادشاهی هم قدرت به وجود آمدند. نخست، پادشاه ماتارام هندو بود که سلسله سانجایا را تأسیس کرد و دیگری، پادشاهی بودایی بود که تحت حکومت سلسله شیلندرا بود و با پادشاهان سریویجایا در سوماترا نسبت خانوادگی داشتند. این دو سلسله میراث بسیاری از بناهای باشکوه، به خصوص معابد را در اندونزی گذاشتند. معبد معروفی که توسط شیلندرا ساخته شد بوربودور است.