در واقع به گواه آمارهای موجود باید اذعان کرد که امروز کتابهای خاطره و خاطرهنگاری ادبیات دفاعمقدس، میدان یکهتازی در این حوزه شده است؛ هرچند در کشور ما تنها 2 سال پس از شروع رخدادی مانند جنگ که همه زندگی مردم آن روز را تحت الشعاع خود قرار میداد، ادبیات توانست خود را با مردم همدل و همراه کند و نخستین داستان بلند و جدی دفاعمقدس با نام «زمین سوخته» نوشته احمد محمود را در شمارگان 10هزار نسخه در یک روز به فروش برساند؛ اما این آغاز تا به انتها با همین روند پیش نرفت. گردوغبار سالیان نشسته بر رویداد دفاعمقدس و دگردیسی اجتماعی در جامعه ایران هم در ذهنیت و روحیات مردم تغییراتی ایجاد کرد. در این تغییرات نسل نوی جامعه ایرانی و حتی نسل قدیمیتر، بیشتر تمایل به مرور خاطرات خود پیدا کردند و از دل خاطرات بهدنبال چرایی و چگونگی رخداد رویدادهای جنگ برآمدند. بر این اساس و از آغاز دهه 80هرچه به جلوتر حرکت کردیم، تمایل نویسندگان به کشف سوژههای سوررئالیستی در مورد رویدادهای دفاعمقدس و نگاه به قول خودشان انسانی به جنگ و در کنار آن برخی داستانهای کممایه و کلیشهای در مورد دفاعمقدس، گوی رقابت را به خاطرهنویسان و خاطرهپردازان و راویان دفاعمقدس واگذار کرد و جنبش خاطرهنویسی و خاطرهنگاری بیش از پیش توانست روحیات مردم ایران را به سوی خود جذب کند.
برخی از منتقدان در این زمینه معتقدند روایت بیپیرایه و رئال این آثار در کنار صحنههای بدیع به تصویرکشیده شده در آن در ذهن مخاطبانشان صحنههایی را بازسازی میکند که تا پیش از این مشابه آن را تنها در آثار سینمایی غربی میتوانستند ببینند و به همینخاطر است که کشف این صحنهها و بداعت موجود در روایت آنها مخاطبان زیادی را به سویشان جذب میکرد.
البته در کنار آن، توجه جشنوارههای ادبی، برگزاری نشستهای متعدد رونمایی و نقد، تبلیغات رادیویی، تلویزیونی و مطبوعاتی و حمایتهای دولتی و نیمه دولتی در انتشار و فروش این آثار نیز در جلب نظر مخاطبان به این دست آثار بیتأثیر نبوده است.بر همین اساس با گشتی ساده در دنیای نشر کتاب کشور در حوزه دفاعمقدس، جدا از کتاب «خاکهای نرم کوشک» که توسط یک ناشر خصوصی و برای 185نوبت تجدید چاپ شده و تاکنون بیش از 584000نسخه آن به فروش رفته است، آمارها حکایت از آن دارد که کتاب «دا» با شمارگان 2500نسخه و در 150نوبت از سوی انتشارات سوره مهر تجدید چاپ شده و به فروش رفته است. پس از آن نیز میتوان به فروش بیش از 137هزار نسخهای کتاب «نورالدین پسر ایران» و نیز بازچاپ 40نوبتی کتاب «پایی که جا ماند»، بازچاپ 51نوبتی کتاب بابانظر، بازچاپ 20نوبتی کتاب در کمین گل سرخ و بازچاپ 18نوبتی کتاب همپای صاعقه اشاره کرد. لذا به گواه همین آمارها باید اذعان کرد که امروز کتابهای خاطره و خاطرهنگاری ادبیات دفاعمقدس، میدان یکهتازی در این حوزه شده است.
نویسنده دفاعمقدس حق دارد گاهی از جنگ ننویسد
در این میان اما این سؤال مطرح است که کمفروغی و ناخوشاقبالی آثار داستانی دفاعمقدس چه دلیلی میتواند داشته باشد؟ بهنظر میرسد بیش از ناشران، نویسندگان این حوزه بهعنوان حلقه اصلی ارتباط با مخاطب باید به آن پاسخ دهند؛ نویسندگانی که بسیاری از آنها با وجود آغاز نویسندگی حرفهایشان در حوزه دفاعمقدس در سالهای اخیر ترجیح دادهاند که دیگر به این حیطه ادبی وارد نشده و خود را از آن کنار بکشند. ابراهیم حسنبیگی نویسنده مجموعه داستان دفاعمقدسی «چتهها» در نیمه نخست دهه 60، با تأکید بر اینکه نویسندگان حوزه دفاعمقدس حق دارند تا آثار دیگری را در گونههای دیگر خلق کنند در اینباره میگوید: بهصورت عام نویسندگانی که در سالهای پس از آغاز جنگ تحمیلی وارد حوزه دفاعمقدس شدند، امروز به3 دسته تقسیم میشوند؛ دسته نخست نویسندگانی هستند که امروز نگاه و دغدغه تازهتری نسبت به آن سالها دارند. البته من به آنها حق میدهم. قرار نیست نویسندهای که نوشتنش را از دفاعمقدس شروع کرده در همه آثارش آن را ادامه دهد. او حق دارد آثار دیگری را در گونههای دیگر خلق کند تا پخته شود و بتواند روزی دوباره به ادبیات دفاعمقدس رجوع کند و اثری بدیع بیافریند؛ همچنانکه خود من همواره این انگیزه را داشتم، اما دسته دوم کسانی هستند که دیدگاهشان به دفاعمقدس و انقلاب اسلامی عوض شده و دیگر انگیزهای ندارند که در اینباره بنویسند. عدهای دیگر هم اساسا مینویسند برای اینکه کتابهایشان بفروشد.
این افراد وقتی در مورد دفاعمقدس اثری مینویسند و میبینند که نمیفروشد دیگر به این حوزه وارد نمیشوند. از سوی دیگر بلقیس سلیمانی، نویسنده و منتقد ادبی نیز در اینباره معتقد است: برای نویسندگان دفاعمقدس در سالهای دور طبیعتا این رخداد بار سنگینی بود که وقتی بر زمینش گذاشتند، فرصتی پیش آمد تا نگاهی به اطراف خود بیندازند. الان بهنظرم فضایی پیدا شده که نویسندههای سابق که با دفاعمقدس شروع کردند، میتوانند سرشان را بلند کنند و سوژههای دیگری را ببینند. درست است که بسیاری از این نویسندگان با داستان جنگ، نوشتن را شروع کردند، ولی کمکم توانستند بارشان را روی زمین بگذارند و امروز از چیزهایی دیگر بنویسند؛ این امر بهنظرم طبیعی است. همچنین حسین فتاحی، نویسنده کتاب «تکهای از آسمان» که بیشتر کتابهای دفاعمقدس را کوششی دانسته و نه جوششی، تأکید میکند: تا زمانی که جوششی درون نویسنده وجود نداشته باشد، نمیتواند آنگونه که باید و شاید به مقوله دفاعمقدس بپردازد. درحالیکه دفاعمقدس، یکی از بزرگترین افتخارات ملی و میهنی ماست و سالها میتوانیم درباره آن بنویسیم همچنانکه مردم اروپا هنوز هم درباره جنگ جهانی دوم مینویسند.