به گزارش همشهری آنلاین مصطفی ملکیان که به مناسبت شب ابن عربی و به بهانه انتشار کتاب شرح فصوص دکتر محمدعلی و صمد موحد [سابقه موضوع] در خانه هنرمندان سخن میگفت سخنان خود را به دوبخش تقسیم کرد؛ در بخش اول به کتاب فصوص الحکم با شرح برادران موحد پرداخت و در بخش دوم سخنانش نقدی بر محتوای سخنان ابن عربی وارد ساخت.
ملکیان که خود را نه کارشناس عرفان به طور کلی و نه کارشناس ابن عربی به طور خاص لقب میداد، اما نگاه وی به ابن عربی و این کتاب از دانش گسترده اش دراین زمینه حکایت می کرد، درباره ویژگیهای شرح دکتر موحد گفت: علاوه بر مقدمه مفصلی که دکتر موحد درابتدای کتاب نوشته اند که بصیرت افزا وچشم گشاست ،کارسترگ دیگری هم انجام داده اند و آن اسطوره شکنی از ابن عربی است.
این شرح خود نمایی و فضل فروشی ندارد
وی با اشاره به اعراب گذاری متن های عربی که برای نخستین بار در ایران صورت گرفته ویژگی کار دکتر موحد را چنین برشمرد:درباره هر فصی از فصوص ده گانه چهار کار صورت گرفته است؛اول درآمدی برای هر فص نوشته و آمده که ابن عربی در این فص به دنبال چه چیزی است،دوم ترجمه دقیق و پیراسته ای از متن عربی ارائه شده است،سوم جملاتی که غموض و پیچیدگی داشته اند شرح شده که حجم قابل اعتنایی از هر فص را تشکیل می دهد، و درنهایت این که د رآخر کتاب هم تحلیلی از فص های ده گانه صورت گرفته است.
این متکلم بخش دیگر سخن خود را به نقد و بررسی محتوایی و کیفی کار دکتر موحد اختصاص داد و گفت: ترجمه وشرح دکتر موحد چهار ویژگی شاخص دارد؛ اول این که این ترجمه و شرح برای گشودن مشکلات و پیچیدگی های کتاب است که شاید شمای خواننده بگویید هر شرحی چنین است، اما نگاهی به شروح مختلفی که درباره ابن عربی نوشته شده است نشان می دهدکه شارح برای آنکه میزان فضل و اطلاعات فراوان خود را نشان دهد عنوان شرح را بهانه می کرد و در مواردی غیر از کتاب هم سخن می گفت.
وی از ملا هادی سبزواری و شرحش بر مثنوی مولوی به عنوان یکی از این افراد یاد کرد و گفت فهم شرح ملا هادی بر مثنوی بسی دشوار تر از سخنان مولوی د رکتابش است.
ملکیان سپس به صدر این مدعای خود بازگشت و گفت که دکتر موحد در شرح خود نخواسته فضل فروشی کند و قصد حل مشکلات رمز گشایی از مفاهیم ابن عربی را داشت ، لذا این شرح نه تنها زیاده گویی ندارد ، بلکه شرح همان جمله است و چیزی بیش از آن نیست.
اعتدال در شرح از جمله دیگر ویژگی های کیفی دکتر موحد است که ملکیان به آن اشاره کرد و گفت:نوشته دکتر موحد نه ستایش آمیز است و نه نکوهش گر.
آخرین ویژگی محتوایی کتاب شرح فصوص دکتر موحد نداشتن ارجاع به مطلب و شرح دیگر است که دکترملکیان اذعان کرد برای نخستین بار است که دریک کتاب شرح با آن روبرو می شود.
نقد صریح ابن عربی و نوشته هایش
پس از آن دکتر ملکیان به نقد ابن عربی پرداخت. ملکیان ابتدا به دشواری های موجود در نوشته های ابن عربی اشاره کرد و گفت که این دشواریها را به چهار دسته تقسیم بندی می کند.
نخستین بخش انتقادات به نحوه ومتدولوژی تاویل ابن عربی باز می گشت که به اعتقاد دکتر ملکیان نه تنها گشوده است که گشاده هم هست.
مولف کتاب معروف راهی به رهایی تاویل گران را به دودسته تقسیم کرد و گفت: دودسته افرادند که چاره ای جز تاویل ندارند اول افرادی که صادقانه عقیده دارند قرآن و عرفان و برهان از یکدیگر جدایی ناپذیرند و لذا د رقرآن آیاتی را می بینند که ظاهرش با ادعای عارف تناسبی ندارد و برای تاویل ناچارند از ظاهر به باطن عبور کنند و ناچارند بگویندکه ظاهر قرآن با عرفان سازگاری ندارد. دسته دیگر گروهی که از یک آیه چندین نوع تاویل که گاه نقیض یکدیگرند را بیرون می کشند.
ملکیان ضمن نقد این گروه این پرسش را مطرح کرد که: آیا عالم تاویل آنارشی محض است و هیچ گونه متدو لوژی ندارد و سپس به دیدگاه ابن عربی در این زمینه اشاره کرد وگفت : با این رویکرد تاویلی ابن عربی به صراحت می گوید که :چه می خواهی از این آیه تا همان را دربیاورم واستخراج کنم به همین دلیل است که د رآثار ابن عربی مشاهده می کنیم که چندین مراد از یک آیه استخراج شده است.
دومین نقد دکتر ملکیان بر ابن عربی د راین بود که وی از واقعیات زبان شناختی واقعیات وجود شناختی را نتیجه گیری می کرد.
ملکیان که آشنایی جدی با فلسفه تحلیلی غرب دارد برای حمله به رویکرد این عربی در این زمینه از فلسفه تحلیلی مدد گرفت و گفت:در فلسفه تحلیلی شایع شده که از واقعیات زبان شناختی را نمی توان فکت های فلسفی استخراج کرد ، چراکه زبان با واقعیت مرز دارد.
وی در تبیین نقد خود گفت که ابن عربی تنهازبان موجه و معتبر را زبان عربی می داند و معتقد است که این زبان و هر اسمی که د رآن است د رواقع نشات گرفته یا نشانه ای از اسماء الهی است . در حالی که این اسامی د رزبانهای دیگر ماهیت زبان شناختی دیگری دارند و به نامی دیگر خوانده می شوند.
سومین نقد دکتر ملکیان بر ابن عربی اما ، انتقاد به متدولوژی تحقیق در باب صدق و کذب سخنان این عارف نامی بود که به اعتقاد وی روشن وواضح نیست.
وی اضافه کرد اگر متدولوژی فلسفی باشد با سخن فلسفی باید آن را نقد کرد اگر متدولوژی تاریخی باشد به همین نسبت و الخ، اما متاسفانه متدولوژی ابن عربی سیال است و دریک چارچوب نمی گنجد.
چهارمین و آخرین انتقاد ملکیان به عالم خیال در سخنان و نوشته های ابن عربی راجع بود . وی گفت که ابن عربی د رتخیل ید طولایی داردو تخیلاتش بسیار زیباست و اگر نگاهی به مجموعه آثار ابن عربی بیندازیم در می یابیم که وی سناریویی بسیار زیبا را تصویرکرده است که البته چارچوب این سناریو در برخی از نقاط دچار تناقضاتی است.
ملکیان در تبیین سخنان خود از رمان بینوایان ویکتور هوگو مثال آورد و گفت: این نمی شود که شما د ربخشی از رمان شخصیتی داشته باشید که دو فرزند دارد و در بخش دیگر بنویسید که یکی از فرزندان این شخصیت کشته شد و دو فرزند دیگر آن باقی اند.
وی اضافه کرد که اگرجهان را از منظر و سناریویی که این عربی تصویر کرده است ، بنگریم بسیار زییاست اما از کجا دریابیم که این سناریو مطابق با واقع است.
ملکیان در پایان گفت سخنان ابن عربی تناقضات فراوانی دارد و این تناقضات وقتی درقالب مفهومی قرار می گیرند بیش از پیش خود رانشان میدهند.
باید این سخن ویتگنشتاین را در قضیه 7 وی به یاد داشته باشیم که گفت:آن چیزی را که دربابش سخن نمی توان گفت ، خموشانه باید از کنارش گذشت.
در ادامه این مراسم که به همت علی دهباشی و در مجموعه شبهای بخارا برگزار شد، دکتر محمد علی موحد و دکتر نصرالله پورجوادی درباره این کتا ب و ابن عربی سخن گفتند و درپایان پرسش و پاسخهای کوتاهی با سه استاد یاد شده از سوی حاضران مطرح شد