بهخصوص که مدرسه هم تعطیل شد و شهرزاد و نازنین دیگر فرصت نداشتند تا هرروز همدیگر را ببینند. هردویشان غرور داشتند و بدون این بهانه هم شکستن غرور ممکن نبود. حالا با بازشدن مدارس، شهرزاد و نازنین دوباره در یک کلاس بودند. هر چند هر دو حسابی دلشان برای روزهای قدیم تنگ بود، خوددار شده بودند و بهجای آن خندههای قدیمی و پرسر و صدا به یک لبخند خشک اکتفا میکردند. دعوا، قهر و آشتی در همهی دوستیها وجود دارد.
این خود چالش نیست که یک رابطه را خراب میکند، رفتار بعد از آن است که میتواند دوستی را قویتر کند یا آن را برای همیشه از بین ببرد. مهم نیست که به چه دلیل با دوستت دعوا کردهای، مهم این است که بتوانی بعد از این چالش رابطه را حفظ کنی و از پس آن به خوبی بربیایی. تو اگر جای این دو دوست بودی چهکار میکردی؟ شاید هم وضعیتی شبیه وضعیت آنها را تجربه کردهای؟
به هر حال، این راهکارها به ما نشان میدهند که چهطور دیوار رابطه را دوباره بسازیم:
تعارف، بیتعارف
مهمترین مسئله این است که هم تو و هم دوستت بخواهید که این رابطه ادامه پیدا کند. با خودت تعارف نداشته باش. آیا به ادامهی این رابطه علاقه داری یا فکر میکنی دردسرهایش بیشتر از مزیتهایش است؟ پس اول تکلیفت را با خودت مشخص کن. اگر واقعاً خواهان ادامهی رابطه هستی، صریح و روشن این را از دوستت بپرس. از او بخواه که غرورش را کنار بگذارد و از ته دلش صحبت کند: آیا واقعاً خواهان ادامهی این رابطه هستی؟
اگر جواب منفی بود، خشمگین نشو و برای دوستت آرزوی موفقیت کن. خاطرات خوش گذشته را مثل یک گنج حفظ کن و اجازه نده این سردی، خاطراتی را که حال ذهنت را خوب میکنند، خراب کند. اما اگر جواب مثبت بود نوبت به قدم بعدی میرسد.
* * *
عجله موقوف!
بله، وقتی متوجه شدی که هم خودت و هم دوستت خواهان ادامهی رابطه هستید، هیجانزده میشوی. فکر میکنی که خب همه چیز تمام شد و باید هرچه سریعتر شرایط را به حالت قبل برگرداند. اما این اشتباه است. زخمی که در رابطهی شما به وجود آمده یک شبه خوب نمیشود و تلاش برای عادیسازی رابطه مثل قبل، فقط همه چیز را بدتر میکند. پس در بازسازی رابطه عجله نکن و صبر کن همه چیز خودبهخود پیش برود. این را هم بدان که بازسازی یک رابطهی به هم ریخته، به زمان زیادی، گاهی حتی بیش از یک سال نیاز دارد.
* * *
فقط آشتی!
برای درست شدن رابطه، بر روی آشتی تمرکز کن! و نه بر روی ادب کردنِ طرف مقابل یا انتقام گرفتن از او و یا ثابت کردنِ حقانیت خودت در برابر باطل بودن او.
* * *
به ترسهایت خاتمه بده!
درست بعد از یک شروع دوباره، ترس از یک شکست برای طرفین یک رابطه، آرامش باقی نمیگذارد. پس به این ترسها میدان نده. اگر میترسی که بازهم شرایط بد گذشته تکرار شود و کار به جدایی و قهر بکشد، این ترس را با دوستت درمیان بگذار و از او همدلی بخواه. شاید او هم درست به همین دلیل دچار ترسهایی باشد و افشای این موضوع، هردویتان را نسبت به ادامهی رابطه همدلتر و دلگرمتر کند.
* * *
هیچکس را در جریان جزئیات رابطه نگذار!
این فقط تو و دوستت هستید که چنین رابطهای را شکل دادهاید و از آن مراقبت کردهاید و حالا میخواهید آن را نجات دهید. پس راجع به جزئیات قهر و آشتیات با دیگران صحبت نکن و هیچ توصیهای را نپذیر. به خودت اعتماد داشته باش و بدان که بهترین توصیه را قلب و ذهن و گذشته و آینده به تو خواهند کرد.