همیشه او را در نقشهای شبیه به هم و شوخ دیدهایم. نه خودش از این تکرار خسته شده نه تماشاگر. در بازی بهنظر نمیرسد پایبند به فیلمنامه باشد، رئال و صمیمی است؛ انگار که خودش دیالوگهایش را نوشته. گفتوگوی سوره سینما را با مهران رجبی میخوانید:
- بهنظر میرسد نسبت به گذشته کمکار شدهاید؟
نه، مثل همیشه پرکارم و وقت سرخاراندن ندارم. الان مشغول بازی در «گذر از رنجها» به کارگردانی فریدون حسنپور هستم. ازماه رمضان تا حالا درگیر این سریال هستم. نقش عمو غفور را که خیلی با مزه است بازی میکنم. بعد از آن سر کار «معراجیها» به کارگردانی مسعود دهنمکی میروم. در معراجیها نقش قربانعلی پدر شهید را بازی میکنم که او هم پیرمردی طناز است.
- کی بالاخره یک نقش جدی غیرطناز بازی میکنید؟
بازی کردهام. جدی همراه با طنازی. مثلا در «زیر نور ماه» آخوند بودم ولی آخوند باحال.
- با اینکه نقشهایی که بازی میکنید کمتر با هم تفاوت دارند اما باز هم شیرین هستند. از این تکرار خسته نشدید؟
همیشه بازیگران از اینکه به تکرار برسند میترسند ولی من گریزی ندارم از اینکه بگویم تکراری هستم. معتقدم تکرار قشنگ است. بخش عظیمی از زندگی تکرار است اما همچنان داریم با ولع آن را انجام میدهیم مثل خوردن و خوابیدن. هر بازیگری که بگوید تکراری نیستم اشتباه میکند.
- دوست ندارید بهجایی ویژهتر و متفاوتتر در بازیگری برسید؟
همین خوب است. تعریفی از ویژهتر ندارم. الان در جایگاهی هستم که هم احترام دارم هم مردم کارم را دوست دارند. دیگر بس است بیشتر از این چه میخواهم.
- مثلا دوست ندارید در جشنوارهای خارجی و در سطحی بینالمللی بدرخشید؟
خوشحال میشوم اگر این اتفاق بیفتد ولی این چیزها هم در نهایت کوچک است. ببینید من قرآن را حفظ هستم. قرآن میگوید: وَمَا هَذِهِ الْحَیاه الدُّنْیا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ؛ یعنی این زندگانی دنیا بازیچهای بیش نیست. حیف نیست بهخاطر این بازیها و رد شدن از فرش قرمز در کشور خارجی خوشحال باشیم؟ برای این مسائل کوچک حال کنیم؟
- بیشتر منظورم نفس بازیگری است یعنی به فرض مثال به درجهای از بازیگری برسید که همارز مارلون براندو شوید.
مارلون براندو را هم ما جهانسومیها بزرگ کردیم.
- یعنی خودش توانایی نداشته و ما بزرگش کردیم؟
توانایی داشته ولی بت شدنش را ما جهانسومیها که همیشه تحت سلطه بودهایم انجام دادیم. اما این جایی که الان در بازیگری دارم چیزی نبود که در زندگی میخواستم. منتظرم چیز دیگری در زندگیام اتفاق بیفتد. شاید هنوز وقتش نشده. بازیگری هم تجربهای بود که اتفاق افتاد و ادامه پیدا کرد. الان ۲۰ میلیون جوان دوست دارند به جایگاه من برسند یا مثلا میآیند با آدم عکس میگیرند. تعجب میکنم که چرا آدم باید برود با هنرپیشه عکس بیندازد.
- خودتان قبل از بازیگری با هیچ هنرپیشهای عکس نینداختید؟
ابدا، هرگز.