مارتا میسون در کودکی دچار نوعی فلج شد که ریههای او را نیز از کار انداخت و به همین دلیل باید پیوسته در کنار این ریه بزرگ آهنی زندگی کند.
با وجود این مارتا تا مقطع دیپلم درس خواند و کتابی نیز با عنوان تنفس نوشت.
او در 11سالگی دچار نوعی فلج شد با وجود این در ابتدای ابتلا به این بیماری به والدین خود درباره آن حرفی نزد.
خود او در کتابش مینویسد: برادرم پس از یک بیماری سخت از دنیا رفت و من نمیخواستم ناراحتی خانوادهام را با خبرکردن آنها از شرایطم بدتر کنم.