محمد صادق خرازی از فعالیت و تماس گروههای کارشناسی ایرانی با کشورهای اروپایی عضو گروه 5+1 و همچنین با آمریکا و آژانس بینالمللی انرژی هستهیی خبر داد و گفت: هدف از این تماسها، ایجاد درک متقابلی جدید میان ایران و کشورهای 5+1 است.
به گزارش ایسنا، وی در گفتوگو با شبکه خبری العالم، با اشاره به تحولات منطقه و تغییری که به واسطه انتخابات در ایران ایجاد شده است، خاطرنشان کرد: انتخابات، ایران را به کانون اهمیت و توجه در کشورهای منطقه و کشورهای اسلامی تبدیل و به عنوان قدرتی در عرصه جهانی مطرح کرد.
خرازی با اشاره به سفر قریب الوقوع وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به ژنو برای شرکت در مذاکره با گروه 5+1 درباره برنامه هستهیی کشورمان، گفت: وزیر خارجه از اختیارات کامل و کافی برای ایجاد تفاهم منطقی و مبتنی بر قاعده برد - برد برخوردار است.
وی، قاعده برد - برد را از نظر ایران، همکاری با آژانس برای تحقق آرمانهای این نهاد بینالمللی در تمام جهان دانست و تاکید کرد که این مساله فقط مختص ایران نیست و تمام کشورهای جهان را در بر میگیرد.
وی افزود: در مذاکراتی که تیم ایرانی با کشورهای گروه 5+1 خواهد داشت، عناصر تعیین کننده عبارتند از چانهزنی، مذاکرات و فهم مشترک. دکتر ظریف دیپلماتی برجسته است که در قواعد و حقوق بین المللی تخصص دارد و از آن گذشته، در طراحی پیشنهاد ایران برای مذاکره با گروه 5+1، نقش محوری داشته است.
خرازی با تاکید بر اینکه «به عنوان یک دیپلمات از افشای جزئیات طرح پیشنهادی ایران معذور است»، خاطرنشان کرد: فقط میتوانم بگویم که طرح ایران میتواند نگرانی مورد ادعای غرب را با تضمین های عینی برطرف کند. در عین حال ایران، نیازمند تضمینی عینی از سوی غرب است. ایران در طرح خود، بیش از حد معمول به فراهم کردن تضمین عینی برای برطرف کردن نگرانیهای غرب توجه کرده است.
وی افزود: تضمینهایی که ایران ارائه کرده، باید در کنار تضمینهای غرب در یک ظرف دیده شود، اگر قرار باشد ایران پروتکل الحاقی را اجرا کند، اما غرب در اجرای تعهدات خود، پروسههای بینالمللی و شورای امنیت و دیگر مسائل را پیش بکشد، در این صورت به نتیجه نخواهیم رسید، فقط در صورتی به نتیجه میرسیم که در قبال هر گامی که ایران بر میدارد، شاهد برداشته شدن گامی از سوی غرب باشیم.
وی گفت: مذاکرات فرسایشی در گذشته به ما نشان داد که غرب به دنبال وقتکشی و ادامه تحریمهاست. در حالی که آنها ایران را به وقتکشی متهم میکنند، اما طبق فتوای رهبر معظم انقلاب هرگونه استفاده از بمب اتم و حتی در اختیار داشتن آن حرام است؛ بنابراین در استراتژی دفاعی ایران بمب اتم جایگاهی ندارد. این فتوا میتواند کلید حل عینی مساله هستهیی ایران باشد. به نظر من اگر در برابر هر گام مثبت ایران، از امریکا یک اقدام مثبت نبینیم، باید در آن تجدید نظر کنیم.
وی درباره طرح پیشین غربیها در مذاکرات آلماتی قزاقستان گفت: طرحی که غرب در آلماتی ارائه داد، در امنیت ملی ایران جایگاهی ندارد و بحث انتقال پذیرفته شده نیست. بحث تعطیلی فوردو و اراک هم در استراتژی ایران جایگاهی ندارد. باید طرفین با مذاکره به جمع بندی برسند و یک کف و سقفی برای مطالبات دو طرف تعیین شود. به لحاظ حقوقی تعلیق و توقف هرکدام تعریف خود را دارد. توقف فعالیتهای هستهیی در سیاست خارجی ما جایی ندارد. رفع تحریم یا توقف مسیر آن یا خروج پرونده هستهیی ایران از شورای امنیت از گامهای مثبتی است که غرب میتواند برای اثبات حسن نیت انجام دهد. امریکایی ها قبلا در پیام های خصوصی خودشان گفته بودند که ایران میتواند غنیسازی تا 3 و نیم الی 5 درصد داشته باشد و حالا ما باید منتظر باشیم که ببینیم در ژنو چه خواهد شد. حداقل و حداکثرها در مذاکره پذیرفته است، اما چیزی که در دیپلماسی پذیرفته نیست، مطرح کردن "پیش شرط" است.
خرازی گفت: مذاکره کننده ارشد ایرانی از اختیارات کامل برخوردار است تا به فهم جدیدی با 5+1 برسد. سه نکته در این مذاکرات قابل توجه است. اول این که این مذاکره واقعی است. مذاکرات قبل از این بیشتر جنبه مباحثه داشت. دوم این که مذاکره کننده ارشد ما امروز در سطح وزیر خارجه است که از بارزترین دیپلماتهای دنیاست. سوم اینکه شرایط سیاسی امروز ایران با گذشته متفاوت است و ایران امروز میخواهد شرایط جدیدی را تجربه کند.
وی دیدگاه برخی از تحلیلگران مخالف جمهوری اسلامی و اتاقهای فکر مبنی بر اینکه رییسجمهور جدید، به علت مواضع شخصیاش و رفتار دولت گذشته توانست در انتخابات به پیروزی برسد، کاملا اشتباه دانست و گفت: این افراد ادعا میکنند تحریمها بر ایران تأثیر گذاشته و ستون فقرات کشور را شکسته است. البته اسرائیلیها بیش از دیگران به این تحلیلها دامن میزنند. اگر غرب با این دیدگاه درصدد ورود به مذاکرات است، بهتر آن است که اصلا مذاکرات انجام نشود، به این معنا که تهدید در هیچ سطحی از سیاست خارجی ایران، پذیرفتنی نیست. بلکه ما خودمان را برای شرایط بدتر از این نیز آماده کردهایم.
خرازی در پاسخ به سؤالی درباره ادعای برخی مبنی بر اینکه در مذاکرات هستهیی و گفتوگو با امریکا، مسائل دیگری از جمله حزبالله، حماس، بحرین، سوریه و فلسطین مطرح خواهد شد و مذاکرات مذکور کاملا فراگیر و درباره مسائل مختلف خواهد بود اظهار کرد: در این مذاکرات، موضوع سوریه مطرح نیست. بلکه 90 درصد مباحث درباره مسائل هستهیی و برنامه مذاکراتی است که از قبل تعیین شده است.
وی تصریح کرد: این ادعا را که ایران و غرب به ویژه امریکا، براساس یک بسته پیشنهادی درباره مسائل مختلف با یکدیگر مذاکره میکنند، رد یا تکذیب نمیکنم؛ زیرا اگر آنها خواستار همکاری ایران، باشند کشورمان همکاری خواهد کرد. ایران از نظر ژئوپولتیک، ژئواستراتژیک و ژئو اکونومیک، در موقعیت ویژهای قرار گرفته است. اعراب و امریکا، اشتباه راهبردی شان در زمینه حمایت از القاعده را امروزه در سوریه و با حمایت از گروههای مسلح تکرار میکنند که نتیجه ان مسلح شدن بیش از 70 هزار نیرویی است که در آینده تحت کنترل اعراب و غرب باقی نخواهد ماند، بلکه این نیروها به باورهای اولیه شان باز خواهند گشت.
وی با ممکن دانستن مذاکرات ایران با غرب درباره کلیه مسائل جهانی تصریح کرد: اما موقعیت کنونی برای چنین مذاکراتی مناسب نیست.
خرازی، حضور روحانی در مسند ریاست جمهوری کشورمان را "فرصتی" برای غرب برای حل مسائل میان ایران و غرب دانست و تصریح کرد: رئیس جمهور و وزیر خارجه جدید ایران، با دقت در جریان روند تحولات جهانی هستند و در این چارچوب گام برمیدارند.
خرازی با اشاره به هراس صهیونیستها از توافق احتمالی ایران و غرب گفت: اسرائیلیها نگرانند ایران با غرب به توافقی برسد که رژیم صهیونیستی در آن جایی نداشته باشد و این نگرانی به جاست. یک دولت برای ادامه حیات خود باید مشروعیت داشته باشد، استقرار و ثبات داشته باشد و بحران نداشته باشد و این رژیم از نظر ما تا زمانی که حقوق مردم فلسطین را مشخص نکند، مشروعیت ندارد. به صراحت میگویم برخی کشورهای عربی مثل عربستان و مصر بعد از کودتا، قطر و امارات متحده عربی از هرگونه عادی شدن روابط ایران و غرب ضرر خواهند کرد.
وی یادآور شد: تاکنون سه تن از وزرای خارجه امریکا اعتراف کردهاند که مجبوریم با ایران به عنوان "ابرقدرت منطقه" مذاکره کنیم. 67 درصد از انرژی جهان از کنار ایران عبور میکند و کشور ما با این پتانسیلها اگر روابطش با غرب عادی شود، وضعیت اسرائیل بسیار شکننده خواهد شد. امریکا به دنبال این بود که هرگونه روابط ایران و امریکا منوط به اسرائیل باشد، اما در حال حاضر اینطور نیست.
این دیپلمات ایرانی گفت: امروز تحولات عظیمی در امریکا رخ داده و امریکا در حال عبور از ظرفیتهای اسرائیل است. لابی اسرائیل در امریکا دچار ضعف شده است. اینکه امریکا اعلام میکند امنیت اسرائیل به عنوان استراتژی ایالات متحده مهم است بر اثر اعمال فشار کنگره و سنا و سایر لابیهاست. گامهایی که امریکا برای تعدیل اسرائیل برداشته در کنار تحریک اعراب نگرانی اسرائیل را افزایش داده است. امروز همنوایی آشکار میان بعضی کشورهای عربی با اسرائیل در ضدیت با ایران مشاهده میشود.
وی ادامه داد: ایران و امریکا منافع و تهدیدات مشترکی دارند. از جمله منافع مشترک ما، کاهش تروریسم در منطقه و تهدیدات درون منطقهای، ترافیک مواد مخدر، کنترل طیفهای سلفی و موانع رشد دموکراسی در منطقه است. بخش مهمی از صاحب نظران در امریکا معتقدند که سیاستهای خاورمیانهای امریکا در حمایت از اسرائیل و همپیمانی با برخی اعراب و نظامهای استبدادی منطقه باعث شده که این کشور دچار ریزش شود.
دیپلمات باسابقه کشورمان در پایان تصریح کرد: البته یک تفاوت ماهوی میان ما و امریکایی ها وجود دارد. ما به دنبال دموکراسی با منطق و شیوه بومی کشورها هستیم، اما آمریکایی ها قائل به "لیبرال دموکراسی" هستند که البته این در هیچ کشور عربی نتیجه نخواهد داد.