باید روحیه استکبارستیزی باشد که همیشه یک مسلمان حس عزت و سربلندی بکند اما یادمان باشد اگر ما پیوسته شعار دهیم و در مرحله عمل عمیقا وابسته باشیم و تلاشی برای خوداتکایی نداشته باشیم و به متفکران و نخبگان خود بها ندهیم، ماندن در مرحله شعار را نشان میدهد.
حجت الاسلام دکتر علی نصیری رئیس مؤسسه معارف وحی و خرد درباره مبانی قرآنی و فقهی استکبار ستیزی به خبرنگار مهر گفت: آنچه از آموزه های دینی به دست می آید، اینکه قدرت از سه ضلع اقتصادی، نظامی و سیاسی به دست می آید که معمولا اول بعد اقتصادی رشد میکند و بعد، بُعد نظامی پیش میرود و وقتی این دو کنار هم قرار میگیرند آن قدرت سیاسی نیز اتفاق میافتد.
وی افزود: بر اساس متون دینی چون خداوند خودش عزیز است « ان العزة للله جمیعا» همه عزت از آن خداست، خداوند می فرماید هر شخص و یا هر تبار و یا طیف اجتماعی جامعه هرچه به خدا نزدیکتر باشد، باید بیشترین سهم از عزت را داشته باشد یعنی باید بیشترین سهم از این سه ضلع قدرت را داشته باشد. به همین دلیل قرآن تأکید می فرماید که عزت از آن خدا، رسول و مؤمنین است لذا برنامه دینی که برای جوامع پیش بینی فرموده است، یک برنامه ای است که تأکید می کند« انتم الاعلی» یعنی شما باید برتر باشید.
این پژوهشگر علوم اسلامی تأکید کرد: آیه « لم یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا» اشاره به این دارد که سیادت باید از آن مسلمانان باشد. اما متأسفانه در چند سده اخیر جهان اسلام از این سه ضلع قدرت فاصله گرفته است و در بعد اقتصادی یک طیف دیگری از جامعه دینداران و مسلمانان، رشد کردند و در کنارش در بعد نظامی پیش رفتند و در جهت دیگر بُعد سیاسی آنها رشد کرده است که شما نمونه آن را در حق وتو مشاهده میکنید و در نوع رفتارهایی که در کشورها دارند مشخص است. اما آنچه که مورد نظر قرآن و اسلام است اینکه آن سه ضلع قدرت وقتی شکل گیرد اولا مال مسلمانان است و ثانیا مسلمانان نباید از این سه ضلع قدرت در جهت تحقیر، تحمیق و استثمار و چپاول دیگران استفاده کنند.
حجت الاسلام نصیری افزود: اما این مسئله در مدار خود نچرخید و این سه ضلع در اختیار دیگران قرار گرفت، در سدههای اخیر آثار این موضوع را در جهان میبینیم به ویژه بعد از جنگ جهانی دوم و شکل گیری نظامهای سیاسی و نظم نوین جهانی و ... کاملا پیداست که طیفهای قدرت در جای دیگر شکل گرفته است و آنها از قدرت خودشان لزوما در جهت دفاع از دین، معنویت، اخلاق و ارزشهای اخلاقی استفاده نمیکنند و پیوسته بر اهمیت منافع خود تأکید دارند.
به راحتی می گویند آنچه برای ما مهم است منافع ملی ماست، حالا این منافع ملی بر اساس نظریه ماکیاول میخواهد هر نوع اخلاق و عدالت و حق هر ملتی را زیر پا بگذارد اصلا مهم نیست و دیدید که از نزدیک به 35 رئیس جمهور دنیا جاسوسی انجام میشود و مکالمات آنها شنود میشود و حریم خیلی از کشورهای مشاور را می شکنند و در اعتراض میگوید که این حق ماست!
وی در مورد وظیفه جوامع اسلامی، مسلمانان و حکومت اسلامی در مواجه با استکبار چیست؟ گفت: شاید ما نتوانیم در یک زمان کوتاه خودمان را در بعد اقتصادی و نظامی به پای آنها برسانیم اما در بُعد سیاسی صددرصد اسلام مخالف این است که ما تحت قیمومیت آنها قرار گیریم، مثل همان چیزی که در دوران پهلوی داشتیم.
ابدا غیر مسلمانان نباید بر مسلمانان سیادت کنند. ما در بُعد سیاسی باید نهایت استقلال خود را حفظ کنیم و در کنار آن در دو بُعد اقتصادی و نظامی رشد کنیم و اینگونه نباشد که حتی نان سر سفره مردم را محتاج بیگانه باشیم و این در حالی است که کشوری مثل ایران چهار فصلش در هر منطقه دایر است و انواع و اقلام محصولات زراعی داریم و نباید واردات کشاورزی داشته باشیم.
حجت الاسلام نصیری در پایان یادآور شد: آنچه که دین به ما تأکید دارد، آن است که اولا ما در آن سه ضلع قدرت باید در حد بالا باشیم و احیانا اگر دیگرانی بر ما از این جهت سبقت گرفتند، هیچ کس حق ندارد از بُعد سیاسی بر ما سیادت و سروری کند، عزت و آقایی مسلمانان در هر شرایطی باید حفظ شود و البته باید از شعار زدگی خارج شویم، کسی پرورش فرهنگ استکبارستیزی در جامعه را انکار نمیکند و باید این روحیه باشد که همیشه یک مسلمان حس عزت و سربلندی داشته باشد اما یادمان باشد که این را در مرحله شعار نگه نداریم یعنی اگر ما پیوسته شعار دهیم و در مرحله عمل عمیقا وابسته باشیم و تلاشی برای خوداتکایی نداشته باشیم و به متفکران و نخبگان خود بها ندهیم، ماندن در مرحله شعار را نشان می دهد.
پس در کنار شعار به پدیده عمل گرایی بپردازیم و عمل به این است که از کارگر و کارفرما و مهندس و استاد دانشگاه و عالم حوزه و تا رئیس جمهور و همه و همه باید همت و تلاش بازسازی کشور و روحیه خودکفایی را در خودمان تقویت کنیم.