سال 2009 میلادی، اولین قسمت از انیمیشن «ابری، با احتمال بارش کوفتهقلقلی» با داستانی عجیب و متفاوت به کارگردانی «فیل لُرد» و «کریس میلِر» ساخته شد. مخترع جوانی به نام «فِلینت لاکوود»، دستگاهی اختراع میکند تا بحران کمبود غذا را در دنیا از بین ببرد، اما بحران بدتری را پدید میآورد!
در آخرین روزهای مهرماه، دومین قسمت این انیمیشن با داستانی جذابتر و شخصیتپردازیهایی جدید به کارگردانی «کودی کامرون» و «کریس پِرن» به اکران جهانی درآمد.
قسمت اول این انیمیشن با بودجهای 100 میلیون دلاری ساخته شد و 125 میلیون دلار فروش کرد، اما قسمت دوم این انیمیشن با بودجهای 34 میلیون دلاری ساخته شده و تا امروز بیش از 100 میلیون دلار فروش کرده است. به بهانهی اکران این انیمیشن، بد نیست پای صحبت کارگردانهای این انیمیشن متفاوت بنشینیم و ببینیم چهطور یک غذا میتواند هیولا باشد!
* * *
- راستش هیچوقت فکر نمیکردم فیلمی بخواهد ساخته شود که اسمش «ابری، با احتمال بارش کوفتهقلقلی» باشد! واقعاً به چه فکر کردید که انیمیشنی را با چنین عنوان عجیب و غریبی ساختید؟
کریس پرن: راستش ما هم هیچوقت فکر نمیکردیم بخواهیم چنین فیلمی را با چنین عنوان متفاوت و به قول شما عجیب و غریبی بسازیم!
- شما یک داستان را بهعنوان ایدهی اصلی برای اقتباس در نظر گرفتید. داستانی که دراماتیک نیست و فقط تصاویر زیبایی دارد و شاید در نگاه اول، اقتباس از آن برای هیچ کارگردانی وسوسهانگیز نباشد. ولی شما بسیار خلاقانه این قصه را به یک فیلم ناب دستاول تبدیل کردید. از تبدیل شدن این داستان به فیلم بگویید.
کریس پرن: ما هر دو، داستان «ابری، با احتمال بارش کوفتهقلقلی» را دوست داشتیم. این قصه، داستانی جذاب و متفاوت بود. برای همین بعد از خواندن آن، بدون هیچ تردیدی به فکر ساختن فیلمی بر اساس آن افتادیم. من و «کودی» هر دو، سابقهی کار در بخش فیلمنامهنویسی را داشتیم و برای همین فکر میکنم ذائقهی خوبی برای انتخاب داستان داریم. در قسمت اول این فیلم، ایدههای بسیار زیادی داشتیم. اتفاقهای گوناگون و هیجانانگیزی که در بخش اول فیلم، فرصت نشان داده شدن نداشتند. فیلم اول، در نقطهی حساسی تمام شد. یک آتشفشان غذایی و حملهی غذاها به ساکنان شهر. یک اتفاق هیولایی!
فیلم اول که تمام شد، این حس در هر دوی ما همچنان جریان داشت که این قصه تمام نشده است. ایدههای ما همچنان در سرمان زنگ میزدند و جواب ندادن به آنها سخت بود! برای همین با این فکر که «چه میشود اگر...» دوباره به سراغ داستان رفتیم.
کودی کامرون: ما در قصهی اول، سرزمینی غذازده داشتیم و همینطور ماشینی که غذاهای هیولایی تولید میکرد. اینکه بعد از حملهی غذاها چه اتفاقی برای جزیره میافتد و چه بر سر ماشین غذاساز میآید، نقطهی شروع قصهی دوم این فیلم بود. این فیلم برای ما مثل یک ماجراجویی، هیجانانگیز و نشاطآور بود. هیجان آشپزی را داشتیم که مواد غذایی متنوعی در اختیارش بود و تمام سعی ما تهیهی غذایی خوشمزه بود!
- در «ابری، با احتمال بارش کوفتهقلقلی 2» ویژگیهای شخصیتی متنوعی را برای غذاهای مختلف میبینیم. به این معنی که غذاها در قسمت دوم این فیلم، شخصیتپردازی شدهاند. در واقع شما «منو»ی بسیار وسوسهانگیزی را در این داستان تدارک دیدهاید.
کودی کامرون:بله در قسمت دوم فیلم، تنوع زیادی وجود دارد. ما قبایل غذایی، جانوران دورگه و ترکیبی، غذاهای حیوانی و همینطور غذاهای هیولایی داریم. سه گروه مختلف از غذاها را میبینیم که هرکدام هم ویژگیهای خاص خود را دارند. این سه طبقه از نظر اجتماعی نیز با هم تفاوتهایی دارند که این تفاوتها در پیشبرد داستان فیلم کمک میکنند.
- این سیستمی که برای غذاها در نظر گرفتید، چهطور کار میکند. یعنی در نظر گرفتن اختلاف طبقاتی برای غذاها، کمی پیچیده به نظر میرسد. برای من کمی سرگیجهآور است که بخواهم غذاها را در طبقات اجتماعی مختلف تصور کنم.
کریس پرن (با خنده): در فیلم ما، همبرگرها، شکارچیان چاشنی خود هستند و قصههایی نظیر این. ولی اگر قرار بود سراسر فیلم به این داستانهای فرعی کوچک بپردازیم، از هدف اصلی فیلم دور میشدیم.
کودی کامرون: در ضمن ما قرار نبود که فیلمی در ستایش یا نکوهش فستفودها یا چیزی از این قبیل بسازیم.
- طراحی شخصیتها در این انیمیشن خیلی جالب است.
کودی کامرون: باید بگویم که هیجانانگیزترین بخش فیلم، طراحی شخصیتهایش بود. بهعنوان مثال، ما هنداونهای داشتیم که میخواستیم شبیه فیل باشد. برگهای هندوانه میتوانست به گوشهای فیل و بخش اصلی آن هم به بدن فیل تبدیل شود. قسمت بعدی، انتخاب نامی برای این موجود تازه بود. ما اسم این ترکیب هندوانه و فیل را «هندوفیل» گذاشتیم.
کریس پرن: ما عاشق این بخش کار بودیم. ترکیب غذاها با حیوانات و خلق موجودات تازه، واقعاً کار دلانگیزی بود!
- یک سؤال جدی! قرار است این ابر کوفتهقلقلی، برای سومینبار هم بر پردهی سینماها ظاهر شود یا نه؟
کریس پرن: منظورتان قسمت سوم است؟ صادقانه بگویم به آن فکر میکنیم. به نظر ما، شخصیتهای این انیمیشن همیشگیاند. آنها شخصیتهایی برای یک داستان خاص نیستند. میتوان شخصیتهای این فیلم را در هر ژانر و داستانی قرار داد و نظارهگر ماجراجویی آنها بود. میشود یک فیلم عاشقانه با حضور این غذاهای ترکیبی ساخت. میشود با آنها سفری در زمان داشت یا حتی به ماه پرواز کرد. ما حتی به فیلمهای جاسوسی هم فکر میکنیم. شخصیتهای این انیمیشن آنقدر دوست داشتنی و دلپذیرند که قابلیت حضور در هر ژانر و داستانی را دارند. فکر میکنم این خصوصیت، به این دلیل است که شخصیتهای «ابری با احتمال بارش کوفتهقلقلی 2» پیچیده نیستند. آنها شخصیتهایی کهنالگویی دارند. یعنی خیلی راحت میتوان آنها را فهمید و با آنها ارتباط برقرار کرد.
کودی کامرون: راستش ما برای شخصیتهای این انیمیشن، نوعی احترام قائلیم. آنها موجوداتی هستند که شما را سرگرم میکنند، میخندانند و شما را به فکر کردن وادار میکنند و به شما چیزهای جدید یاد میدهند. اگر دنبالهای برای این فیلم بسازیم، مطمئن باشید که شاهد رشد این شخصیتها از همهی جهات خواهید بود. چراکه ما آنها را زنده میدانیم. انگار که آدم باشند.
- خیلی جالب است که شما به شخصیتهای غذایی به چشم آدم نگاه میکنید. اصلاً این که اینقدر انسانی با چیزهایی که ما هرروز آنها را میخوریم، برخورد میکنید یک طنز تفکر برانگیز دارد. با ساخت این فیلم چه چیزی را میخواستید به تماشاگران فیلم یادآوری کنید.
کودی کامرون (با خنده): فکر میکنم این فیلم از تماشاگران میخواهد که دوباره ببینند، دوباره قضاوت کنند و نوع نگاهشان را از یکسونگری تغییر دهند.
ما صحنههای آشنایی را برای مخاطبان در فضایی جدید خلق کردهایم. خیلیها در دنیا برای صبحانهشان پنکیک و عسل و شیر میخورند. ما این غذای هرروزه را که ممکن است حتی دیگر موقع خوردن به آنچه دارد خورده میشود، فکر هم نشود، به یک باتلاق تبدیل کردیم. به تماشاگرمان میگوییم این چیزی که هر روز میخورید میتواند شما را در خودش غرق کند. این چیزهای کوچک نهفته در داستان فیلم، برای هر تماشاگری میتواند یک تلنگر باشد.
کریس پرن: شما هیچوقت نمیدانید ایدهای که در ذهن دارید تا به مرحلهی اجرا برسد چه تغییری میکند و نتیجهی کار چه خواهد شد. «ابری، با احتمال بارش کوفتهقلقلی2» یک رؤیای هشت ساله برای ما بود. ما هرروز با آن زندگی کردیم و نهایت تلاشمان را کردیم تا تماشاگر را به بهانهی یک فیلم سرگرمکننده در سینما نگه نداریم، بلکه به او چیز تازهای ارائه کنیم.
- برای آینده برنامهای دارید؟ به ساخت فیلم تازهای فکر نمیکنید؟
کریس پرن: نزدیکترین و محتملترین برنامهای که دارم، خواب است! آنقدر این پروژه از من انرژی گرفت که فکر کنم یک ماه کامل بتوانم بخوابم!
کودی کامرون: یک ماه؟ من به یک خواب ششماهه فکر میکنم!