بالابودن سطح آبهای زیرزمینی و ارتباط دریا با رودخانهها و دریاچهها از یکسو و رعایت نشدن حریم دریا و ساخت و سازهای 10سال اخیر در نوار ساحلی دریای خزر توسط افراد حقیقی و حقوقی از سوی دیگر باعث شده تا طی سالهای اخیر مقادیر زیادی فاضلاب انسانی وارد دریای خزر شود. این در حالی است که به گفته کارشناسان محیطزیست دریای خزر، خطرناکترین تهدیدکننده این دریا در سواحل ایران آلودگی میکروبی است نه شیمیایی. ازجمله عوامل اساسی ورود آلودگی، انتشار نفت از سوی سکوهای نفتی کشور آذربایجان و ورود آلودگیهای شیمیایی کشورهای همسایه از طریق رودخانههای منتهی به این دریاچه است. عمده آب ورودی دریای خزر از سمت رودخانه ولگاست و شیب دریا هم به سمت کشور ایران است و رسوبات این رودخانه حاوی مواد نشتی سکوهای نفتی و زبالههای هستهای است.
از سوی دیگر جهت جریان آب دریای خزر از سمت شمالغربی به جنوب شرقی است. همین جهت جریان و ژرفای زیاد آب در کرانههای ایران باعث کندی حرکت جریان و تجمع انواع آلودگیهای این دریاچه در سواحل ایران به میزانی بیش از کرانههای دیگر کشورها میشود. اثرات سوء این عوامل و تأثیر بر جمعیت ماهیان از طریق تأثیر مستقیم با ایجاد مسمومیت یا محدود کردن اکوسیستم و منابع تأمین غذا برای ماهیان است؛ ازجمله اثرات مشهود این معضل سوای کاهش چشمگیر ذخایر ماهیان دریای خزر افزایش صید ماهیان بیمار و دارای عارضههای جلدی در سالهای اخیر است و صد البته وجود نوع مواد آلاینده درون بافت ماهیان (ماهیانی که در معرض آلودگی قرار میگیرند) که عمدتا در این بافتها میمانند و اثرات زیانباری برای انسان دارد که در دراز مدت ظاهر میشود. لازم به ذکر است بروز این بیماریها از سوی برخی منابع عوامل ویروسی عنوان شده که جای این پاسخ برای واقفان امر خالی میماند که درصورت پذیرش این احتمال علت بروز و شیوع این ویروس چیست؟ و یا افکار عمومی بیاثر بودن آلودگیهای شیمیایی در بافت و کیفیت ماهیان را میپذیرد.
کارشناس ارشد شیلات جهادکشاورزی مازندران در این رابطه به همشهری گفت: سرازیرشدن انواع پسابهای صنعتی بهویژه نفت و فرآوردهها و سموم، با آلوده ساختن آب دریا، حیات آبزیان را نیز به خطر انداخته است. محمدمهدی عباسزاده افزود: ماهیان خاویاری خزر یکی از باارزشترین گونههای دریایی جهان هستند اما بهدلیل وجود مشکلات فراوان ذخایر این مروارید سیاه در حال انقراض است. فسیل ماهی یا بلوگا، تاس ماهی روسی یا چالباشی، تاس ماهی ایرانی یا قرهبرون، ماهی شیب، ماهی ازنبرون یا سورگا گونههای اصلی ماهیان خاویاری دریای خزر هستند که در واقع اینگونه ماهیان همعصر دایناسورها محسوب میشوند و به فسیل زنده هم مشهورند که توانستهاند تاکنون در دریای مازندران زیست کنند.
وی اظهار کرد: پس از فروپاشی شوروی، مسئله صید قاچاق انواع ماهیان خاویاری دریای مازندران یکباره افزایش یافت. در جریان سفر ماهیهای کوچک از رودخانه ولگا به آبهای سرد و عمیق جنوب خزر در میانه راه قاچاقچیان با استفاده از مواد منفجره نسبت به کشتن یا بیهوش کردن ماهیهای خاویاری و جمع کردن آنها با تورهای گسترده در مناطقی از داغستان و شمال آذربایجان اقدام میکنند. اکنون بیش از 90درصد ذخایر ماهیان خاویاری دریای مازندران به دلایل آلودگی، صید غیرمجاز و عدمپایبندی کشورهای حاشیه دریای مازندران به قانون حمایت از گونههای روبه انقراض، نابود شده است.
کارشناس ارشد شیلات تصریح کرد: همچنین احداث سدها و پلهای غیراصولی که مسیر مهاجرت ماهیان به بالادست را میبندد و کارگذاشتن دامهای انتظاری از دیگر عوامل مهم در انقراض اینگونه از ماهیان است. عباسزاده خاطرنشان کرد: در حال حاضر نامناسب بودن وضعیت مصب رودخانهها و بسترها بر اثر برداشت غیرقانونی شن و ماسه و آلودگی شدید رودخانهها با پسابهای صنعتی، کشاورزی و فاضلابهای خانگی سبب شده تا امر طبیعی تخمریزی ماهیان صورت نگیرد و تهدید تازهای متوجه ماهیان خاویاری شود و برای جلوگیری و برخورد اصولی با پدیده صید غیرمجاز باید مجازاتها افزایش پیدا کند. وی افزود: هر چند سازمان شیلات تلاشهای زیادی از قبیل تکثیر مصنوعی و پرورش در آبهای داخلی و رهاسازی در دریا در جهت نجات این گونه با ارزش از خطر انقراض میکند اما نتیجه بخشبودن این تلاشها در گرو اقدامات زیربنایی مانند تخصیص اعتبار کافی، فرهنگسازی عمومی، نظارت دقیق بر اجرای قوانین منع صید، احیای مصب و بستر رودخانهها و جلوگیری از ورود آلایندهها جهت فراهمآوردن شرایط طبیعی تخمریزی و ارتقا و بهبود همکاریهای ملی و منطقهای در مدیریت ذخایر است. به گفته وی اکنون ذخایر ارزشمند ماهیان خاویاری دریای مازندران بیش از هر زمان دیگری در معرض خطر است که برای صیانت و حفظ این ذخایر و جلوگیری از انقراض نسل برخی از اینگونهها نیازمند عزم ملی و بینالمللی کشورهای حاشیه دریای مازندران هستیم.