بسیاری انفجار روز سه شنبه 28 آبان نزدیک سفارت ایران در بیروت پایتخت لبنان که جان دهها نفر از شهروندان این کشور را گرفت، در پیوند با بحران سوریه و در ادامه تحرکات گروههای اسلام گرای افراطی وابسته به القاعده و حامیان منطقهای آنها میدانند.
این انفجار را گروه موسوم به گردان ˈعبدالله عزامˈ که وابسته به القاعده است، برعهده گرفت. هرچند که ممکن است دستگاه های اطلاعاتی برخی طرفهای منطقه ای که در حال حاضر نفع خود را در پر و بال دادن به این گروه ها می دانند، زمینه و برنامه ریزی اطلاعاتی این اقدام تروریستی را فراهم کرده باشند.
این دیدگاه را بسیاری مطرح می کنند که تحولات سیاسی و امنیتی داخل لبنان، تابعی از تحولات خارج از این کشور و رابطه بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای با یکدیگر است.
از حدود دو سال و نیم پیش که سوریه وارد وضعیت بحرانی شد و پس از مدتی این کشور عرصه نقش آفرینی قدرت های مختلف خارجی شد، بسیاری پیش بینی می کردند که سرریز این بحران به لبنان نیز خواهد رسید.
لبنان در همسایگی سوریه قرار دارد و به طور طبیعی فراگیری بحران در این کشور، اوضاع آن را تحت تاثیر قرار می داد. از طرفی سوریه همواره عاملی تعیین کننده در لبنان بوده است. چه اینکه نیروهای ارتش سوریه سال ها و در وضعیت اشغال لبنان توسط رژیم صهیونیستی و ضعف بنیه نیروهای ارتش لبنان، در این کشور حضور داشت و به تبع آن دارای نفوذ قابل توجهی در سوریه بوده است. هرچند که چند سال پیش و به دنبال ترور ˈرفیق حریریˈ نخست وزیر پیشین لبنان و پس از ایراد برخی اتهامها مبنی بر دست داشتن سوریه در این ترور، ارتش این کشور مجبور به ترک لبنان پس از سال ها شد.
با این وجود سوریه عنصر تاثیرگذار در فضای لبنان بوده است. سال هاست که تقسیم بندی های سیاسی در لبنان بر اساس شاخص دوری یا نزدیکی به سوریه است. به طوری که نیروهای موسوم به 8 مارس نزدیک به دولت سوریه و 14 مارس مخالف دولت این کشور هستند.
در چنین فضایی طبیعی است که ناآرامی ها در سوریه نمی توانست در لبنان بیتاثیر باشد. شدت گرفتن درگیری میان نیروهای دولتی سوریه با مخالفان، شکاف میان گروه های لبنانی را نیز تشدید کرد.
با این وجود عمق تفکر سیاسی در لبنان باعث شد تا این شکاف ها از یک حد بیشتر و فراتر نرود. به عبارتی گرچه این شکاف ها در عرصه سیاسی بین گروه های لبنانی وجود داشته و حتی ماه ها است که تحت تاثیر این شکاف، ˈتمام سلامˈ نخست وزیر لبنان که مکلف به تشکیل کابینه شده است، موفق نشده دولت جدید را تشکیل دهد، اما در عین حال گروه های شناخته شده لبنانی تلاش کرده اند تا مانع از برخوردهای امنیتی و تبدیل شدن اختلاف های سیاسی به درگیری های خشونت بار شوند.
تنها در شهر طرابلس در شمال لبنان است که درگیری میان دو طایفه علوی در محله ˈجبل محسنˈ و طایفه سنی در محله ˈباب التبانهˈ که البته پیش از بحران سوریه نیز وجود داشت، تبدیل به درگیری دامنه دار داخلی در لبنان شده است که در ادامه نزاع در سوریه تفسیر می شود.
با این وجود در ماه های اخیر با تغییرات قابل توجه در عرصه نبردهای داخلی در سوریه، لبنان نیز بیش از پیش تحت تاثیر قرار گرفته است. مهمترین تحول ماه های اخیر در سوریه، پیشروی قابل توجه نیروهای دولتی در خاک این کشور و وارد آمدن ضربات سخت بر نیروهای مخالف مسلح بوده است.
منظور از مخالفان مسلح نیز بیش از هر چیز نه گروه های سوری مخالف دولت این کشور بلکه گروه های تروریستی وابسته به القاعده است که در یک سال اخیر در عمل پیش قراول نبرد با نیروهای دولتی سوریه بوده اند.
بر اساس برخی برآوردها اینک نزدیک به 80 هزار پیکارجوی وابسته به القاعده در سوریه حضور دارد. بیشتر این افراد که غیرسوری و از ملیت های دیگر هستند، به هیچ وجه دغدغه هایی همچون آزادی و دمکراسی ندارند و تنها به فکر اجرایی کردن افکار افراطی خود هستند که آنها را به اسم اسلام عرضه می کنند.
به طور کلی گروه های وابسته به القاعده ماهیتی انگل وار دارند که از ناامنی و بی ثباتی، برای افزایش تحرک خود بهره می برند. بی ثباتی دو سال و نیم اخیر در سوریه فرصتی برای تحرک بیش از پیش به این گروه ها داد.
در این میان برخی معتقدند این گروه های افراطی از سوی برخی کشورهای منطقه و با هدف تلاش برای براندازی دولت سوریه حمایت می شوند.
ارتش سوریه طی ماه های اخیر موفق به ضربه زدن به این گروه ها شده است. نقطه عطف پیشروی نیروهای دولت سوریه، فتح شهر راهبردی ˈالقصیرˈ بود که در خرداد ماه امسال انجام شد. این شهر پایگاه اصلی نیروهای شورشی اسلام گرای افراطی ˈجبهه النصرهˈ وابسته به القاعده بود.
این شهر که در نزدیکی مرز با لبنان قرار دارد نزدیک به یک سال در اختیار مخالفان بود و از آنجا برای انتقال تجهیزات و سلاح به داخل خاک سوریه اقدام می کردند.
طی روزهای اخیر نیز نیروهای دولت سوریه دستاوردهای مهمی را در عرصه نبردهای داخلی در این کشور داشته است. روز سه شنبه یعنی همان روزی که انفجار بیروت رخ داد، نیروهای ارتش سوریه شهر ˈقارهˈ را که در منطقه ای مهم و راهبردی (استراتژیک) قرار داشت و راه ترابری شورشیان مسلح تا حمص و دمشق محسوب می شد به تصرف خود در آوردند.
با ادامه نوار پیروزی های دولت سوریه، بسیاری از شورشیان مسلح که اینک از سرنگونی دولت اسد نا امید شده اند، در تلاش هستند که راهبرد ناامن سازی مناطق پیرامونی را با هدف گسترش ابعاد بحران و درگیر کردن کشورهای دیگر پیگیری کنند.
به طور کلی یکی از راه هایی که گروه های تروریستی و همچنین رژیم صهیونیستی از آن سود می برند و برای دامن زدن به آن از هیچ اقدامی فروگذار نمی کنند، ایجاد و تداوم تشنج و بحران در منطقه بویژه لبنان است.
اقدام های گروه های تکفیری منتسب به القاعده به اندازه ای امنیت کشورهای منطقه را با خطر مواجه ساخته است که ترکیه با وجود حمایت های قبلی از این گروه ها، چندی پیش مراکز آنها را در خاک سوریه هدف قرار داد.
از جمله کشورهایی که مورد توطئه گروه های تندرو قرار گرفته اند، کشور عراق است و دامن زدن به اختلاف های شیعه و سنی در این کشور از اهداف مهم گروه های تندرو تلقی است. هفته پیش تنها در جریان انفجارهای روز عاشورا در عراق، بیش از 40 نفر کشته شدند.
در این میان به علت همجواری کشور لبنان با سوریه و تاثیرپذیری که بیروت از تحولات دمشق دارد، گروه های افراطی دامنه نزاع را به داخل مرزهای لبنان کشانده اند.
در مرداد ماه امسال نیز گروه های تکفیری اقدام به انفجار بمب در حومه جنوبی بیروت کردند که در این انفجار 18 نفر کشته و 291 نفر نیز زخمی شدند.
مخالفان افراطی دولت سوریه که در جبهه نبرد در این کشور، با ناکامی بزرگی روبه رو شده اند، تلاش می کنند تا با اقداماتی از جمله بمب گذاری در کشورهای همسایه بخصوص لبنان ناکامی های خود را جبران کنند.
از سوی دیگر پیشرفت های حاصل شده در مذاکرات هسته ای ایران و گروه 1+5، گروه های تروریستی و حامیان منطقه ای آنها را به تکاپوی بیشتری برای ممانعت از به نتیجه رسیدن این مذاکرات که می تواند وزن ایران در منطقه را نیز بالا ببرد، واداشته است.
بعد از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید در ایران و اولویت یافتن تعامل سازنده در سیاست خارجی، امید برخی جریان های تندرو و حامیان منطقه ای آنها که به دنبال کاهش نقش ایران در منطقه هستند، به یاس تبدیل شده است.
نکته ی مهم، همپوشانی اقدام جریان های تندرو با مواضع و رویکردهای رژیم صهیونیستی است. ناظران بر این باورند که با تداوم اقدامات تروریستی، تنها برخی از طرف های منطقه ای از جمله رژیم اسراییل و گروه های تروریستی تکفیری و حامیان آنها از این موضوع سود می برند.
رژیم صهیونیستی که بر اساس ماهیت خود، تداوم بحران به بقای آن کمک می کند و تنها در این شرایط است که به اهداف خود دست می یابد، در آستانه مذاکرات هسته ای، بیش از پیش به تخریب مذاکرات ایران و 1+5 پرداخته است.
به اعتقاد برخی، انفجار اخیر که در نزدیکی سفارت ایران به وقوع پیوست و تلفات بسیاری نیز برجای گذاشت، نمی تواند بی ارتباط با مذاکرات هسته ای باشد که اینک به منظور حل مسالمت آمیز موضوع هسته ای ایران در جریان است.
به باور برخی تحلیلگران، هدف از بمب گذاری و اقدامات تروریستی اخیر، گسترش ابعاد بحران سوریه در منطقه قلمداد میشود. گروه های افراطی با ناامن جلوه دادن کشورهای متحد ایران قصد دارند از اعتبار بین المللی کشور ما بکاهند و از این موضوع در مذاکرات سود جویند.
در حالی که مخالفان ستیزه جو با اقدامات تروریستی خود سعی در وارد کردن ایران به بازی های بی نتیجه امنیتی دارند، تهران ضمن تاکید دایم بر صلح، در مقام عمل نیز به دنبال تعامل سازنده است.
- منبع: ایرنا - گروه پژوهش های خبری