ترکیه در سایه تحولات جهان عرب، سیاستهای استراتژیک جدیدی را برای خود تعریف کرد. شاخصترین هدف راهبردی ترکیه در جهان عرب از آغاز دهه دوم قرن جاری، گسترش بخشیدن به نفوذ سیاسی از طریق حکومتها و دولتهای نوپا بود. براساس همین سازوکار، ترکیه تمام توان دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی را در کشورهای انقلابی و بحران زده بهکار بست. در لیبی، از توان نظامی، در تونس از سازوکار سیاسی و در مصر از امکانات اقتصادی و مالی خود بهره جست؛
اگرچه این توان و امکانات برای مصر در حد وعده ماند و هیچگاه آنکارا کمکهای مالی به قاهره نداد. در چارچوب همین راهبرد، نخستوزیر ترکیه به محض آرام گرفتن اوضاع تونس و مصر عازم آنجا شد. او در مصر پس از دیدار با مقامهای قاهره، آنان را به الگوگیری از قانون اساسی ترکیه فراخواند. این اظهارات نخستین نشانه عملی تلاش آنکارا برای سایهگستری بر سر دولتهای نوپای عربی بود اما این اظهارنظر بیواکنش نماند و علاوه بر انتقادهای مقامهای سیاسی، الازهر هم از اردوغان انتقاد کرد.
با وجود این، پس از برگزاری انتخابات پارلمانی و ریاستجمهوری در مصر و به قدرت رسیدن اسلامگرایان، اردوغان میدان را برای یکه تازی در مصر و طبعا دیگر کشورها باز و فراخ دید. احمد داوود اوغلو وزیر خارجه ترکیه نخستین شخصیت دیپلماتیکی بود که به محض رئیسجمهور شدن محمد مرسی، برای اعلام همبستگی عازم قاهره شد. رجب طیب اردوغان هم در آغاز دوره جدید فعالیتهای حزبش، محمد مرسی را به همراه خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی حماس برای حضور در این مراسم فراخواند تا از طریق این سهگانه، سیگنال و پیامی را به کشورهای منطقه برساند که نفوذ ترکیه اکنون از سوریه و فلسطین تا شمال آفریقا گسترده شده و ترکیه اردوغان در اندیشه حرکت رو به جلو در این عرصه است.
تمام این برنامهریزیها تنها یک سال دوام آورد و با عزل مرسی، آرزوهای اردوغان بر باد رفت. عزل مرسی به قدرت رسیدن ارتشیان ناسیونالیست و چپگرا را درپی داشت. از این رو، ترکیه این بار نخستین کشوری بود که زبان به انتقاد از به قدرت رسیدگان جدید گشود. این رویداد نخستین نشانه گسست در روابط 2کشور بود. خطمشی اردوغان و دولتش در انتقاد از حاکمیت جدید مصر هیچگاه متوقف نشد تا اینکه قاهره در واکنش به اظهارات اخیر اردوغان سفیر آنکارا را اخراج کرد؛ بدینترتیب شکاف در روابط 2کشور عمیقتر شد. مصریها در مردادماه گذشته، در واکنش به انتقادات اردوغان از سرکوب اعتراضات اخوانیها سفیر خود را از ترکیه فراخوانده بودند و سفیر دیگر به آنکارا بازنگشته بود.
2روز پیش همزمانی که مصریها سفیر ترکیه را اخراج کردند، اساسا سفیری در ترکیه نداشتند. بدینترتیب روابطی که در روزگار مستعجل اخوانیها به اوج خود رسیده بود، اکنون به اوج واگرایی رسیده است. گسست در روابط این دو کشور هرچند بهطور عام به مصلحت کشورهای مسلمان نیست اما در سطح منطقهای، این واگرایی نشانهای دیگر بر کاهش نفوذ ترکیه در خاورمیانه است.
اردوغان قطع نظر از ژستهای سیاسی درباره فلسطین و سودان و میانمار، اگر نتوانست در سوریه به هدف بلندمدت خود برسد، اکنون در مصر هم با دیوار مستحکم ملیگرایانی برخورده کرده که قبایی از جنس نظامیگری به تن دارند و هم سنخ نظامیان به حاشیه رانده شده در ترکیهاند. پس این رویداد نهتنها در خارج بلکه در داخل هم برای اردوغان شکست تلقی میشود، خاصه اینکه این رویداد دقیقا در همان روزی رخ داد که دادگاه قانون اساسی ترکیه کمیته اصلاح قانون اساسی برای افزایش اختیارات رئیسجمهور را منحل کرد و اردوغان حتی اگر به این سمت برسد، رئیسجمهوری با اختیاراتی تشریفاتی خواهد بود و افزون بر آن، از ریاست حزب آزادی و عدالت هم کنار گذاشته میشود.