اما وقتی هفتهی کتاب میرسد، نمیتوانیم از کنار کتابها بی تفاوت رد شویم. فکر کنید روز تولد کسی است که دوستش دارید. شما همیشه او را دوست دارید، اما در روز تولدش این را بهش یادآوری میکنید.
یک صندوق کتاب هم برای برای صفحهی «جزیره»ی هفتهنامهی دوچرخه کنار گذاشتهایم که یکی یکی با هم ورقشان میزنیم:
* * *
رودخانه صدایش میزند!
چه میکنید اگر دربارهی چیزی کنجکاوی کنید و بقیه شما را از آن منع کنند؟ شما از آن دستهای هستید که به تجربههای بقیه اعتماد میکنند یا دلتان میخواهد همه چیز را خودتان از نزدیک ببینید؟ این انتخاب هیجانانگیز گاهی دردسرهایی هم دارد که میتواند مسیر زندگیتان را عوض کند. مثلاً دیدن جاهای عجیب و آشنایی با آدمهای تازه که شاید زبانشان را هم بلد نباشید.
پاسکاله در نزدیکی یک رودخانه زندگی میکند. با پدر و مادرش و عمه مارتین که به همه زور میگوید. پدر همیشه میگوید:«هرجا خواستی برو، همه جا، اما حق نداری به رودخانه نزدیک شوی.» چون به قول مادر: «در رودخانه جاهایی هست که یکهو زیر پایت خالی میشود و غرق میشوی.»
اما رودخانه، پاسکاله را صدا میکند و عجیب نیست که یکروز در نبود پدر و مادرش و وقتی عمه مارتین در تاریکی زیرزمین دنبال کار خودش است، پاسکاله به رودخانه میرود و دنیای جدیدی به رویش باز میشود. سوار قایق شدن و از جزیرهی کولیها سردرآوردن، شب سختی را برای او رقم میزند، اما این امکان را به او میدهد که دوست تازهای به اسم گاتزو پیدا کند.
گاتزو، پسری متفاوت که رودخانه و جزیره را خوب میشناسد و با پاسکاله ماجراهای جالبی را تجربه میکنند. «پسر و رودخانه» نوشتهی هانری بوسکو و ترجمهی نیلوفر اکبری را نشر قطره (۸۸۹۷۳۳۵۱) به بازار کتاب عرضه کرده است.
آرزویی که دنبال آدم میآید
آدم فکرش را هم نمیکند. خودتان باشید باور میکنید که یک چراغ قدیمی بتواند آرزویی برآورده کند؟ میدانم که قبلاً داستانش را خواندهاید اما آن مال قدیمها بود. توی این روز و روزگار چهطور؟ چهقدر خوب میشود اگر چنین چراغی باشد و لااقل یکی دو تا از رؤیاهایمان را برآورده کند. رمان ابراهیم حسن بیگی، یعنی «امیرحسین و چراغ جادو» دربارهی آرزوها در دنیای امروز است. امیرحسین یک هلیکوپتر میخواهد. شاید اگر پدرش توی سفر آن را برایش میخرید، اصلاً ماجرای چراغ قدیمی و آرزو و دنیای آرزوها پیش نمیآمد. راستی آرزو اسم دختر است یا پسر؟ فکر میکنید یک روز خودش بیاید جلوی رویتان و کمکتان کند؟ میدانید که رسیدن به رؤیاها در دنیای واقعی با افسانهها فرق دارد و با چند تا کلمه آدم به جایی نمیرسد.
در این کتاب قرار است یک داستان فانتزی بخوانید، اما شروع کتاب اینطور به نظر نمیرسد. ممکن است فکر کنید همهاش خواب و خیال است، اما چراغ امیرحسین واقعاً غول دارد و قرار است چیزهایی در زندگیاش عوض شود. این کتاب از مجموعهی رمان امروز است که انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان (۸۸۷۱۵۵۴۵) آن را منتشر کرده است.
اژدهاکشان در مدرسهی قدیمی
بودن اژدها در یک کتاب و فضای قدیمی و سحرآمیز میتواند علاقهمندان داستانهای فانتزی و جادویی را بهسمت خود بکشد. مثل مجموعهی مدرسهی نابود کنندگان اژدها که حتماً تا حالا طرفدارانش را پیدا کرده است. از این کتاب چیزی نشنیدهاید؟ اگر از طرفداران مجموعههایی مثل هری پاتر هستید درست آمدهاید. ویگلاف هم مثل هری در اولین کتاب این مجموعه وارد مدرسهی نابودکنندگان اژدها میشود و قرار است ماجراجویی کند. فکر کنید پسری لاغر و کوچک اندام که در خانوادهی پرجمعیتاش دائم مسخره میشود، حالا قهرمان باشد، البته نگران نباشید، ویگلاف آن قدر باهوش و خوششانس هست که بتواند از پس ماجراها برآید و در کتاب اول یک اژدها را نابود کند.
ماجراهای بعدی ویگلاف و دوستانش، در دو کتاب «جادوگران مشغول کارند!» و «شبح سر هربرت سنگ سیاهچال» روایت میشود. البته تعداد کتابهای این مجموعه به ۱۲جلد رسیده است. گذشته از اژدها کُشی، تا به حال فکر کردهاید جای یک اژدها بودن چه حسی دارد؟ به نظرتان ویگلاف، مردرد، اریکا و آنگوس چهطور باید با یک شبح دستوپنجه نرم کنند؟ شبح سمجی که تا طلاهایش را پس نگیرد مدرسه را راحت نمیگذارد، از کتابهای این مجموعهاند. اگر هنوز شروع نکردهاید، بجنبید، ۱۲جلد کتاب ماجرای جادویی در انتظار شماست. تا آن وقت شاید جلدهای دیگر این مجموعه هم منتشر شوند و پایان داستان ویگلاف و دوستانش معلوم شود.
«مدرسهی نابودکنندگان اژدها» نوشتهی کیت مک مولان است که نشر آفرینگان ققنوس (۶۶۴۱۳۶۶۷) آن را با ترجمهی فرزانه مهری منتشر کرده است.
بازخوانی قصههای قدیمی
افسانهها و قصههایی با شخصیتهای قدیمی که در دنیایی پر رمز و راز زندگی میکنند از گونههای مورد علاقهی کودکان در همهی دنیاست. داستانهایی که کهنه نمیشوند و همیشه میشود از خواندنشان لذت برد. صمد بهرنگی نویسندهای است که داستانهایی در فضاهای افسانهای و با شخصیتهای عجیب و جذاب نوشته است. البته اینها تنها بخشی از داستانهای او هستند. مهمترین کتاب بهرنگی، ماهی سیاه کوچولو است که به زبانهای دیگر هم ترجمه شده و جایزه هم گرفته است. این داستان ماجرای یک ماهی است که میخواهد برود و آخر جویبار را پیدا کند.
به تازگی مجموعهای هشت کتابی از آثار صمد بهرنگی منتشر شده است. غیر از ماهی سیاه کوچولو، یکهلو هزارهلو، ۲۴ساعت در خواب و بیداری، تلخون، قصهی آه، آدی و بودی، اولدوز و کلاغها، اولدوز و عروسک سخنگو، کوراوغلو و کچل حمزه، پسر لبوفروش، کچل کفترباز و عادت داستانهایی است که در این هشت کتاب میتوانید بخوانید. این کتابها را اینبار نشر دیبایه (۲۲۸۸۶۴۵۰) با تصویرگری مهسا منصوری منتشر کرده است.
دنیایی که هنوز نشناختهایم
ما قواعد دنیایمان را میشناسیم. حتی اگر به غیر از شهر یا روستایمان جای دیگری را ندیده باشیم،کم و بیش از اصولش باخبریم. اما چه میشود اگر یک وقتی از خواب بیدار شویم و ببینیم خورشید طلوع نکرده است و تمام آن روز را قرار نیست طلوع کند؟
تا به حال نظریات علمی زیادی دربارهی زندگی روی سیارات دیگر یا کرهی ماه مطرح شده، اما فکر میکنید برای عملی شدن آن، چه چیزهایی لازم است؟ دوست دارید یکی از آدمهایی باشید که آن را تجربه میکنند؟
همهی اینها و داستانهای خیالی دیگر را در مجموعه داستان «برف و هندوانه» میتوانید بخوانید. قصههایی که نویسندهشان میخواهد شما را با دنیایی متفاوت آشنا کند که در آن فرضیات علمی به اثبات رسیده باشند. اگر شناختن این دنیا برایتان جالب است یا کلاً اهل خواندن نمونههای خارجی آن هستید و میخواهید کاری از نویسندهای ایرانی هم بخوانید، سراغ این کتاب بروید: «برف و هندوانه» نوشتهی محمود افشاری از انتشارات قطره (۸۸۹۷۳۳۵۱). داستان «به رنگ هندوانه» از همین کتاب، برندهی مسابقهی داستانکنویسی آکادمی فانتزی و پرشینبلاگ هم شده است.
رؤیای اسطورها
روزی که خواهران خانوادهی کیمیا مینشستند دور میز و موقع ناهار خوردن برای هم جُکهای بامزه و بیمزه تعریف میکردند، اصلاً یاد اسطورهها نبودند. اما وقتی سیاوش، پسر یکی از خواهرها به دنیا میآید زندگی همهشان را با خودش میبرد به قصهها، به اسطورهها و اینبار اسطورههای هندی.
سیسا سیاوش، داستان پسر هشت سالهای است که خوابهای عجیب میبیند. خوابهایش تا چهار شب ادامه پیدا میکند و در غمانگیزترین جای قصه متوقف میشود.
اما فقط او نیست. دو بچهی دیگر یعنی سیتا و لاکشمی هم همین خوابها را میبینند. البته سیاوش این شانس را دارد که خالهاش نویسنده باشد و اسطورهها را بشناسد. راستی چرا دو بچهی دیگر اسمهای هندی دارند و اصلاً چرا اسم سیاوش در خوابش، راماست؟ حالا قرار است این خوابهای اسطورهای چه طور تمام شوند؟ باز هم با یک شخصیت اسطورهای هندی؟
فریبا کلهر در این کتاب شخصیتهای دنیای مدرن را با شخصیتهای اسطورهای ترکیب کرده و رمانی متفاوت برای نوجوانها نوشته است. رمان سیسا سیاوش را نشر آموت (۸۸۸۲۷۱۴۰) منتشر کرده است.