به گزارش شفقنا؛ مقالۀ پیش رو که به قلم جک لینچ Jake Lynch و آنابل مک گلد ریک Annabel McGoldrickنوشته شده است حاصل پژوهشی در حوزۀ روزنامه نگاری صلح است. این پژوهش نتایج آزمایشی را ارائه میدهد که در دو کشور استرالیا و فیلیپین انجام شده است و طی آن واکنش بینندگان را به اخبار تلویزیون که (از پیش) به عنوان روزنامه نگاری صلح و جنگ رمز گذاری شده بودند مورد مطالعه قرار داده است.
در ابتدا از منظر مدل روزنامه نگاری صلح مجموعه معیارهایی در نظر گرفته شده بود که بر مبنای آنها محتوای اخبار تلویزیونی موجود پخش شده در معرض آزمون و ارزشیابی قرار گرفت. از دو روش تحلیل محتوا و تحلیل گفتمان به عنوان فرآیندهای موازی جهت آشکارسازی منابع بالقوۀ تأثیر بر چارچوبهای ذهنی مخاطب برای هر خبر به صورت جداگانه استفاده شد. سپس از میان اخبار متونی گزینش شده و برای مشاهده در اختیار شرکت کنندگان قرار گرفته بود. دادهها پیرامون پاسخهای عاطفی بینندگان، از طریق پرسشنامههای خود سنجی جمع آوری شده بودند.
هم چنین در این راستا مصاحبههای عمقی نیز با شرکت کنندگان انجام گرفت. یافتهها حاکی از آن است که تماشای روزنامهنگاری صلح افراد را کمتر عصبانی و هراسان میکند و احساس همدردی و امیدواری بیشتری ایجاد میکند. علاوه بر این بینندگان اخبار مبتنی بر صلح در تعارضات رخ داده به دنبال انداختن تقصیر بر دوش دیگران نبودند (تنها «دیگری» را به عنوان مقصر در نظر نمیگرفتند) و تمایل بیشتری به همفکری و تشریک مساعی در خصوص یافتن راهکار جهت حل مشکلات پیش رو داشتند.
همان طور که در چکیده عنوان شد این پژوهش در دو کشور استرالیا و فیلیپین انجام گرفت که طی آن پژوهشگران تعدادی از متون خبری را به روش تحلیل گفتمان انتقادی مورد بررسی قرار دادند. سپس با تکیه بر شاخصهای روزنامه نگاری صلح و جنگ از تکنیک تحلیل محتوا استفاده کردند و به کد گذاری تعدادی مشخص از اخبار تلویزیونی پرداختند. بعد از آن روایتهای خبری را برای دو گروه به نمایش در آوردند. گروه اول بینندۀ روایتی بود که بر پایۀ اصول روزنامهنگاری صلح تنظیم شدهبود و گروه دیگر به مشاهده روایتی پرداخت که با عناصر مرتبط با روزنامهنگاری جنگ منطبق شده بود. در نهایت واکنش بینندگان را از طریق پرسشنامههای خود سنجی و همچنین مصاحبه مورد مطالعه قرار دادند.
در این پژوهش به پنج شاخص اصلی در تعریف روزنامه نگاری صلح اشاره شده است که عبارتند از:
۱- توضیح بافت، زمینه و دلایل شکل گیری تعارض در راستای به تصویر کشیدن آن در شرایط واقعی و مشخص برای مخاطب.
۲- ایجاد فرصت ابراز عقیده برای کلیۀ جناحهای رقیب، و نه تنها به صورت انحصاری برای رهبران دو طرف مخاصمه
۳- انتشار ایدههای خلاقانه از هر منبعی جهت حل تعارض (کشمکش)، ایجاد، ارتقا و استمرار بخشیدن به صلح
۴- افشای دروغها و برجسته نکردن اختلافات تنش زا؛ علاوه بر آشکار کردن افراط مرتکب شده و خسارتهای وارد شده به تمامی جناحها
۵- توجه به اخبار صلح و پیشرفتهای بعد از جنگ جهانی
طبق تقسیم بندی شینار (shinar) که در مقدمه به آن اشاره شده است اخبار، بسته به میزان در برداشتن عناصر روزنامه نگاری صلح (بین عدد صفر تا پنج) کد گذاری شدند و پس از آن برای نمایش در میان افراد مورد مطالعه به نمایش گذاشته شدند. هفت بولتن خبری در استرالیا و پنج بولتن خبری برای گروههای مورد مطالعه به نمایش در آمد:
۱- بحث سیاسی در خصوص رسیدگی دولت به مطالبۀ پناهجویان
۲- آخرین دور مذاکرات میان اسرائیل و فلسطین، با میانجیگری هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه ایالات متحده.
و در فیلیپین؛
۱- آخرین پیشرویها در درگیری طولانی مدت میان نیروهای مسلح فیلیپینی، حکومت و کمونیستهای مسلح
۲- حادثۀ فاجعه آمیز سیل در نزدیکی Davao یکی از بزرگترین شهرهای فیلیپین که چندین تن از افراد را با خود به کام مرگ کشانید.
به طور مثال در استرالیا خبر دور اخیر مذاکرات صلح خاورمیانه میان نخست وزیر اسرائیل (نتانیاهو) و رئیس جمهور فلسطین (محمود عباس) که با میانجیگری فرستادۀ ویژۀ آمریکا و همزمان با حضور هیلاری کلینتون (وزیر امور خارجه آمریکا) در منطقه صورت میگرفت به دو گونه مورد مطالعه قرار گرفت. در نسخۀ مبتنی بر روزنامه نگاری جنگ این روایت خبری نگاهی بدبینانه به روند مذاکرات داشت و به طور تلویحی اشاره میکرد که علی رغم اظهارات خوش بینانۀ سخنگویان و سران سیاسی دو کشور اختلافات بحران زا کماکان از جمله شهرک سازی یهودیان در کرانۀ باختری ادامه دارد و این مذاکرات نیز تنها به دستور ایالات متحده صورت گرفته است.
در مقابل در نسخۀ مبتنی بر روزنامه نگاری صلح بر قوانین تأکید بر اصول و موازین بین المللی است که مطابق با قوانین بین المللی ساخت شهرکها غیر قانونی محسوب میشوند و اکثریت جهان بر این باور است که اسرائیل باید تا مرزهای مشخص شدۀ خود عقب نشینی کند و این مناطق را به فلسطین واگذار کند. هم چنین این نسخه شامل ارائۀ نقشهای از فلسطین بود با عنوان «فلسطین کوچک شگفت آور» که نشان میدهد چگونه طی سالها اشغال سرزمین موجود برای فلسطینیان تقسیم شده و کاهش یافته است. همچنین دربردارندۀ مصاحبه با یک پناهجوی فلسطینی است که در سیدنی زندگی میکند و موقعیت کرانۀ باختری اشغال شده را شبیه وضعیت سفر از نقطهای به نقطهای دیگر در استرالیا میداند که تنها برای دیدن چهارده ایست بازرسی مستقر در طول مسیر آغاز شده است (اشاره به منطقۀ کوچک جغرافیایی که تحت کنترل نظامیان قرار دارد).
این عناصر اضافه شده به نسخۀ روزنامه نگاری صلح - نقشه و توضیح قوانینی بین المللی و مصاحبه با پناهجوی فلسطینی، بیینده را کمتر هراسان و به سمت امیدواری سوق میدهد و بر مبنای نظر شرکت کنندگان این موارد بستر مناسبی را در خصوص حل بحران به ارمغان میآورد.
درخبر مربوط به وقوع سیل در فیلپین آنچه نسخۀ روزنامه نگاری جنگ، بر آن، به صورت وسیع تمرکز داشت نشان دادن چهرۀ غم زدۀ کسانی بود که نزدیکانشان را از دست دادهاند، سیل خروشان آب، تنه درختانی که بر روی آب روان شدهاند و وسایل نقلیۀ متروکه و خانههای ویران شده بود.
اما در نسخهای که بر مبنای روزنامهنگاری صلح تدوین شده بود به کشف زمینههای وقوع مسائل میپرداخت. خبر با این گفتۀ گزارشگر آغاز میشود که «یک حادثۀ طبیعی - اما انسان نیز در آن دخیل بود؟» آغاز میشود. بخش بعدی به مصاحبه با افراد مختلف اختصاص دارد که دربارۀ علل وقوع این حادثه صحبت میکنند. از کشاورزی محلی که معتقد است کارخانۀ تازه تأسیس هیدروالکترونیک، رشد جنگل و جریان آب را برهم زدهاند و نیروی ویرانگر را به رودخانه اضافه کردهاند تا مدیری از آن شرکت که نظری مخالف دارد و توضیح میدهد چگونه ساخت کارخانه به حفظ ذخیرۀ آب منطقه کمک کرده است. این گزارش با اظهار نظرات مختلف ادامه پیدا میکند تا بدانجا که سرانجام یک محقق علمی از دانشگاه (آتنئو) راهکاری پیرامون این مسئلۀ محلی ارائه میدهد. این گزارش از منظر روزنامه نگاری صلح نمرۀ بالایی را برای طرح بستر، زمینه و بافت مسئله و پوشش طیف وسیعی از دیدگاهها و نظرات جهت حل مشکل کسب کرد.
در بخش تحلیل رفتار انسانی و مطالعه واکنش افراد به مسئله روزنامه نگاری صلح در این پروژه تحقیقاتی، افراد به دو گروه تقسیم شدند؛ گروهی برای مشاهده روایتی که در برگیرندۀ مضامینی با محوریت صلح بود و گروهی دیگر بینندۀ روایت خبری بودند که با شاخصهای روزنامه نگاری جنگ به تصویر کشیده شده بود.
از شاخص روانشناختی تمایز احساس (DES) برای آزمودن تفاوت میان احساس افراد قبل و بعد از تماشا استفاده شد. پرسشنامه حاوی ۳۰ آیتم مشتمل بر ۱۰ احساس بنیادی است که عبارتند از: علاقهمندی، لذت، شگفتی، پریشانی، عصبانیت، بیزاری، تحقیر، ترس همدلی (یکدلی) و احساس گناه. هر کدام از این ۳۰ آیتم بر مبنای مقیاس پنچ درجهای لیکرت درجه بندی شده بودند.
شرکت کنندگان قبل از تماشای بولتن خبری برای اندازه گیری سطح مبنایی هر کدام از این ۱۰آیتم پرسشنامه DES را تکمیل کردند که آشکار کرد به لحاظ آماری تفاوت مشخص و معناداری میان دو گروه وجود ندارد. در طول تماشای بولتن خبری، فیلم در پایان هر خبر متوقف میشد و از شرکت کنندگان درخواست میشد ضمن تکمیل پرسشنامه به طور ساده فکر و احساسشان را راجع به آنچه میبینند یادداشت کنند.
در استرالیا بعد از تماشای خبر اسرائیل- فلسطین اعضای گروهی که شاهد روایت مبتنی بر روزنامه نگاری جنگ بودند بیش از پیش به طور بارزی احساس ترس و ناامیدی میکردند در حالی که گروه دیگر این احساس را نداشتند. در هنگام مقایسه با نمرات پیش آزمون اعضای گروه اخیر به میزان قابل توجهی احساس تنفر شدید، اهانت، خشم، بیزاری و افسردگی بیشتری در مقایسه با اعضای گروه صلح نشان دادند.
در نمونۀ فیلیپینی پژوهش پیرامون وقوع سیل هر دو گروه به طور نسبی از وقوع حادثه به یک اندازه خشمگین بودند. اما اعضای گروهی که بولتن روایت خبری مبتنی بر روزنامه نگاری جنگ را دیده بودند در مقایسه با قبل از مشاهده احساس همدردی بیشتری داشتند. ممکن است این پدیده بازتاب دهندۀ نگاه تحلیلیتر و کمتر دلخراش محتوای روزنامه نگاری صلح باشد اما نکتۀ قابل توجه این بود که تماشاگران روزنامه نگاری صلح خود را به میزان قابل توجهی شایستۀ سرزنش میدیدند چون علت این تراژدی را ساده و تک متغیره در نظر نگرفتند و عامل انسانی را نیز در پیشامد این حادثه دخیل دانستند.
به طور کلی آنچه یافتههای این پژوهش نیز بر آن صحه میگذارد توجه به عناصری (مؤلفه) است که در روزنامهنگاری صلح بر آنها تأکید میشود مؤلفههایی که عبارتند از حقیقتگرایی، فرایندمحوری، مردمگرایی و راهحلگرایی. از سوی دیگر یافتهها حاکی از آن است که تماشای روزنامه نگاری صلح به کاهش حس خشونت عصبانیت و ترس کمک میکند و در افراد جامعه احساس همدردی و امیدواری بیشتری ایجاد میکند. علاوه بر این بینندگان اخبار مبتنی بر صلح «دیگری یا طرف مقابل» را به تنهایی مقصر قلمداد نمیکردند، و همفکری را به عنوان یک راهکار مؤثر برای حل مشکلات پیش رو به شمار میآوردند.
ترجمه از الهه رضا زاده میراب
منبع:
http://jou.sagepub.com/content/14/8/1041