این مجموعه شامل کلاسهای تحلیل و بررسی فیلمفارسی توسط سیدحسن حسینی است که پاییز سال گذشته در فرهنگسرای رسانه برگزار شد. به گفته عبدالرضا نعمتاللهی، مجری طرح این مجموعه، فیلمفارسی نخستین محصول آموزشی ویدئویی نشر ساقی در حوزه مطالعات سینمایی است که قرار است خط تولید آن در این نشر ادامه پیدا کند.مجموعه فیلمفارسی در قالب 4دیویدی به همراه ضمیمه مکتوب «سالشمار فیلمفارسی» ارائه شده است. یکی از مزیتهای اصلی این محصول نمایش بخشهایی منتخب از فیلمهای مربوط به بحث در زمان تحلیل و بررسی موضوعهاست. نمایش این بخشها، مکمل عناوین و سرفصلهای مطرحشده در کلاسهاست و به درک بهتر و دقیقتر مخاطب از مباحث کمک میکند.
حسینی از منتقدین گزیدهکار سینمای ایران است که بخش بزرگی از مطالعات و مقالههایش درباره ژانرشناسی سینمای جهان و البته بررسی و تحلیل جریان سینمای ایران در سالهای گذشته است. او در بخشی از مقدمه مجموعه فیلمفارسی آورده است: فیلمهای جریان اصلی سینمای ایران طی 3 دهه (57-1327) در زمان نمایششان در نوشتههای غالب منتقدان، بازتابی جز تمسخر و ناسزاگویی نیافتهاند. بیشتر منتقدان آن دوران کوشیدهاند تا با زدن برچسب فیلمفارسی بر این آثار، از بررسی جدی این پدیده طفره روند. تلاشهای سالیان اخیر در این زمینه، رویکردهای صرفا تقویمی و رویدادشمارانه که به اشتباه یا مسامحه تاریخنگاریشان مینامیم هم گرهی از این معضل تاریخی نگشودهاند و این همه در حالی است که فیلمفارسی هم بهعنوان سندی از فرهنگ عامه، واجد اهمیتی انکارناپذیر در هرگونه مطالعه جامعه (و مردم)شناسانه آن دوران است و هم بهعنوان ادامه طبیعی سنت روایت شفاهی تأثیری به همان اندازه مهم بر جنبههای مختلف فیلم و سریالسازی امروز ما برجا نهاده است. بیتوجهی عمومی منتقدان ایرانی به واکاوی وجوه گوناگون این پدیده، بیش از آنکه عدمقابلیت فیلمفارسی برای نقد جدی را به نمایش گذارد، از واقعیتی تلخ یعنی ناکارآمدی نظام نقد فیلم ایران در بررسی سینمای عامهپسند بومی پرده برمیدارد. با او درباره مجموعه فیلمفارسی به گفتوگو نشستیم.
- تعریف شما از فیلمفارسی چیست؟
من 2 تعریف برای فیلمفارسی قائلم؛ تعریف تاریخی و تعریف ساختاری. تعریف فیلمفارسی به لحاظ تاریخی عبارت است از فیلمهایی که در جریان اصلی سینمای ایران بین سالهای 1327تا 1357تولید شدهاند. علت این تقسیمبندی شکلگیری فرم نمایشی در آن دوره و تداومش است اما به لحاظ ساختاری، فیلمفارسی، متشکل از عناصری است که بخشی از آن بومی و بخشی هم وارداتی است. در واقع این بخشها با هم تلفیق شده و در قالب آشنایی که ما میشناسیم، فیلمفارسی را تشکیل دادهاند. بخش بومی برآمده از ریشههای نمایشی، نمادهای سنتی و آن شیوه سنت شفاهی میشود که در تعزیه، نقالی، تئاترهای عامهپسند و نمایشهای روحوضی و سیاهبازی هست. بخش بومی هم در دورههای مختلف، متأثر از فیلمهای مصری، هندی، هالیوودی و البته سینمای ایتالیاست. همه این موارد آنچه را که ما به اسم فیلمفارسی میشناسیم، شکل دادهاند.
- آیا شما فیلمفارسی را ژانر میدانید؟
بله، بهنظرم میتوانیم برای فیلمفارسی تعریف ژنریک داشته باشیم؛ یعنی با استفاده از واژگان یا ترمینولوژی ژانری، فیلمفارسی را تعریف کنیم. بر این مبنا معتقدم جریان تولید فیلمفارسی در دوره 1327تا 1357، روند چرخهای دارد. چرخه، یکی از زیرمجموعههای ژانر است؛ مثلا فیلم گنگستری، یکی از چرخهها و زیرمجموعههای ژانر جنایی است که خود چرخه گنگستری، شامل یکسری چرخه میشود؛ مثلا فیلمهای گنگستری دهه 1930کمپانی برادران وارنر. فیلمهای یک چرخه، از نظر عوامل تولید با هم مشترک هستند. در تعریف فیلمفارسی میتوانیم به یکسری چرخه قائل شویم؛ مثلا چرخه فیلمهای روستایی، جاهلی، گنج قارونی، جنایی و... که در این دوره وجود دارند و روند تولید آن سالها را شکل میدهند.
- با توجه به تعاریفی که ارائه دادید آیا امروز هم میتوان فیلمفارسی ساخت؟
ببینید، این به شرایط تولید مربوط میشود؛ چون بعد از انقلاب به واسطه تولید دولتی، شرایط تولید تغییر کرده است. از نظر تاریخی، سال57 پایان فیلمفارسی است اما اگر از نظر فرم ساختار بررسی کنیم وضعیت متفاوت است. یکی از ساختارها و فرمهای روایت، روایت شفاهی است؛ مثل روایت سنتی ایرانی که در نقالی، تعزیه و سایر فرمهای روایی نمایشی عامهپسند وجود دارد و از طریق نمایشهای عامهپسند، وارد فیلمفارسی شده است. ادامه این سنت روایت شفاهی را هم در فیلمسازی و هم در سریالسازی امروز میتوانیم ببینیم.
- با این حساب فکر میکنید سینمای ما امروز به رشد نرسیده و درجا زده است؟
پیشرفت سینما را باید از جنبههای مختلف بررسی کنیم. ممکن است از نظر فنی پیشرفتهایی کرده باشد اما نکته اساسی این است که ما در سالهای اخیر شاهد تجربه مدیریت دولتی در سینمای ایران بودهایم. مدیریت دولتی، شکل تولید را تغییر میدهد. ببینید، فرایند تولید فیلمها شامل 3 مرحله اصلی است؛ مرحله تولید، مرحله عرضه و مرحله مصرف. اگر فیلمها در بخش خصوصی تولید شوند، در روندی قرار میگیرند که این 3 مرحله را از سر بگذرانند اما فیلمسازی دولتی به این منجر شده که بعضی اوقات، تولید و فیلمسازی رانتی داشته باشیم. برای همین، الان فیلمهایی تولید میشوند که توزیع یا عرضه و طبعا مصرف هم نمیشوند؛ یعنی فیلم حتی به نمایش هم درنمیآید یا به نمایش درمیآید و موفق نیست. البته بهخاطر همان سیستم رانتی، تهیهکننده میتواند از راههای دیگر سرمایهاش را تأمین کند. این متأسفانه به ضرر سینمای ایران تمامشده است. بنابراین هرچه بیشتر تصدیگری دولت در زمینه تولید فیلم کمتر و سینمای ما به الگوهای تولید بخش خصوصی نزدیک شود، صنعت سینما بهتر شکل میگیرد.
- در این مجموعه از بررسی و تحلیل فیلمفارسی، تمرکز شما بیشتر بر چه نکاتی بود؟
ویژگی خاص این مجموعه بهنظر من این است که نخستین تجربهای است که در این عرصه انجام شده. حدود 60سال از ابداع عبارت فیلمفارسی توسط دکتر کاووسی میگذرد و بیشترین نقد ما در این حوزه، به ناسزاگویی صرف به فیلمفارسی گذشته است درحالیکه میتوانستیم این پدیده را بشناسیم و تحلیل کنیم. من سعی کردم در این زمینه با استفاده از دستاوردهای تئوریکی که به آنها اشاره کردم و دانش پدیدارشناسی، برای نخستین بار تعریفی تئوریک و نظری از این عبارت ارائه کنم. قطعا این کار بینقص نیست. من امیدوارم این پژوهشها که پژوهشهایی است در زمینه سینمای عامهپسند، ادامه پیدا کند و با کار دوستان جوانتری که از من دانش و انرژی بیشتری دارند، بتوانیم صاحب یک سنت در زمینه مطالعات سینمایی شویم.
- بهنظر شما این مجموعه تصویری، جامعیت و گویایی کلاسهای آموزشی حضوری را دارد؟
در واقع هدف دوستانی که این مجموعه را تهیه کردند، این بوده که مجموعهای جامع و کامل تهیه کنند. هر دیویدی از 2 بخش اصلی تشکیل شده است؛ یکی شرح درسهایی است که در کلاسها مطرح شده و دیگری مجموعه سکانسهایی است که با توجه به سرفصلهای هر درس، آنها را انتخاب و تحلیل کردهام. خوشبختانه این موارد بهصورت کامل وجود دارد و دقت شده که جنبههای تحلیلی آنها حفظ شود. این مجموعه، حتی چیزی اضافه بر کلاسها هم دارد؛ و آن جزوه سالشمار فیلمفارسی است. در این جزوه اطلاعاتی تاریخی و تحلیلی درباره فیلمهای فارسی ارائه کردهایم. نکتهای که باید درباره بسته آموزشی فیلمفارسی بگویم این است که این مجموعه، از نظر فرم و محتوا نوآوری دارد. تا جایی که حافظه من یاری میکند، در مقوله نقد فیلم و بحث مطالعات سینمایی، نخستین باری است که این فرم تجربه میشود و اطلاعات این حوزه، به جای فرم مکتوب، درقالب مجموعهای تصویری، عرضه میشود. همانطور که میدانید متأسفانه تیراژ کتاب بسیار پایین آمده و استقبال از آن شیوه مطالعه کم شده است. امیدوارم این تجربه، علاقهمندان به مطالعه را دوباره جذب کند. از نظر محتوایی هم، فکر میکنم نخستین باری است که سعی شده جریان تاریخ سینمای ایران با عنوان فیلمفارسی جدی گرفته شود و این دوره با روشهای علمی نقد شناخته شده در جهان، مورد بررسی قرار گیرد. طبعا این نخستین تجربه، بیایراد هم نمیتواند باشد. امیدوارم این راه ادامه پیدا کند.
قالبی برای جلوگیری از مرگ مطالعه
مجموعه ویدئویی فیلمفارسی به روایت سیدحسن حسینی، شامل سرفصلهایی چون «نظریههای کارآمد در بررسی سینمای عامهپسند»، «اصطلاح فیلمفارسی»، «الگوهای خوانش فیلمفارسی»، «تولید صنعتی در سینمای ایران»، «درباره ژانر»، «چرخههای فیلمفارسی»، «آیا جاهل فیلمفارسی همان لمپن غربی است؟»، «ویژگیهای فرهنگ لمپنی»، «شباهتها و تفاوتهای چرخههای فیلم جاهلی»، «هجو فیلمهای جاهلی»، «ویژگیهای شخصیت جاهل»، «شمایلهای جاهلی»، «ساختار موزیکال و ملودرام عاشقانه»، «فیلمهای رمانتیک عاشقانه دهه 50»، «سرگرمی و آرمانشهر»، «زن در فیلمفارسی»، «زیباییشناسی فیلم بد»، «موج نو و نقش اقتصاد نفتی» و «فیلمفارسی امروز» میشود.
در بخشی از مقدمه مجموعه «فیلمفارسی» آمده است: هدف اصلی از ارائه این مجموعه، ارائه الگوهایی برای خوانش پدیده فیلمفارسی با روشهای نقد فیلم امروز بود. ابزار انتقادی که در این محصول از آنها بهره گرفته شده، گذشته از تکیه بر دستاوردهای دانش پدیدارشناسی، نظریه ژانر (بهخصوص دستاوردهای جدید این نظریهپردازیها در مورد ژانرهای ملودرام و موزیکال)، نظریههای رایج در مورد فیلم عامهپسند و سینمای ملی، نظریه بوطیقای تاریخی و نظریه Camp بوده است.
با توجه به کاهش روزافزون تعداد کتابخوانها در جامعه ما، شاید تلاش برای یافتن قالبهای تازه در این عرصه، تنها وسیله برای جلوگیری از مرگ مطالعه باشد.
این مجموعه که حاوی 4دیویدی است به کوشش این افراد تهیه شده است:
تهیهکننده: نشر ساقی، مجری طرح: عبدالرضا نعمتاللهی، تدوین: مهدی نعمتاللهی، مدیر هنری: مجید زارع، مدیر تولید: سیدباقر نبوی، تصویر: بهادر خردمندکیا و امیرحسین صادقمحمدی، عکس و خط: بهادر خردمندکیا،آرشیو: رضا احمدی، بازبینی: مهدی بشارتیان و ویراستار: احمد فرهنگنیا.