نعیمه دوستدار:
اینکه وزیر کشور جمهوری اسلامی ایران، درباره مسئلهای مثل ازدواج موقت اظهار نظر میکند[اظهار نظرهای مختلف به سخنان وزیر کشور] و یکی از خصوصیترین جنبههای وجودی انسان را به عرصه سیاست میکشاند و اینکه عالم و آدم، بهخصوص شخصیتهای سیاسی درباره این موضوع بحث میکنند و آن را به مسائل سیاسی و جریانهای موجود ربط میدهند، حرف تازهای نیست.
دوران، دورانی است که در جامعه و جهان، همه مسائل و واقعیتها به هم گره خوردهاند و سیاستگذاران و برنامهریزان جامعه، وقتی پای مدیریت و حکومت به میان میآید، نمیتوانند از تاثیر و تاثر مسائل خصوصی آدمها بر مسائل کلانتر غافل بمانند.
مسئله ازدواج موقت، از آن موضوعهایی است که از آغاز اسلام و از همان زمان شکلگیری فقه احکام اسلامی و با وجود خصوصی بودن آن، به سیاست کشیده شد و موضعگیریهایی را در دستگاه حکومتی اسلام به وجود آورد و ماجرای حرام اعلام شدن آن به وسیله یکی از خلفا، مشهور و تاییدی بر همین ماجراست.
شرع میپذیرد
تمام فرقهها و مذاهب اسلامی، در اصل مشروع بودن ازدواج موقت توافق دارند. آیه 24 سوره نساء، با صراحت به مسئله «متعه» اشاره میکند: «زنانی را که متعه میکنید، واجب است مهر آنها را بپردازید».
طبق روایات، در زمان پیامبر اکرم(ص)، ازدواج موقت رایج بوده و نقل میشود که رسول خدا برخی مسلمانان و یاران خود را – بهخصوص در زمان جنگ – به انجام آن سفارش کرده و این روند تا زمان خلیفه دوم که حکم به حرمت ازدواج موقت داد، ادامه داشته است.
درباره اینکه چرا در آن دوران، ازدواج موقت حرام اعلام شد، دلایل اجتماعی و سیاسی متعددی ذکر میشود؛ به هر حال، آنچه که اتفاق افتاد، این بود که در نتیجه اعلام عدم مشروعیت ازدواج موقت در آن زمان، حتی با از بین رفتن مصلحتهای دوران، بازگشتی به آن مهم اولیه صورت نگرفت و هرچند برخی خلفا مانند مامون عباسی، حلال بودن و بازگشت متعه را اعلام کردند اما موفق به اجرای آن نشدند.
چنین شد که با وجود اعلام نظر صریح بزرگانی چون عبداللهبن عباس، عبداللهبن عمر، عمرانبن حصین و...، حکم حرمت متعه نزد اهل سنت جنبه شرعی قطعی پیدا کرد و حتی عدهای آیه متعه را مربوط به زمان حیات رسول خدا دانستند که بعدها منسوخ شده است.
عرف، تحریم میکند
اگر حکم حرمت متعه به دلایل سیاسی اعلام شد، حکم بر حلیت آن نیز جدا از جنبههای سیاسی نبود. دهها حدیث در منابع شیعی وجود دارد که از تاکید ائمه(ع) بر اهمیت این موضوع حکایت میکند تا جایی که در مقاطعی از تاریخ، به نظر میرسد تاکید بر آن به نوعی به معنای تأسی از سنت رسول خدا و احادیث اهل بیت(ع) است. با این حال، مسئله ازدواج موقت هرگز در میان مسلمانان جا نیفتاد و بهرغم جوازی که از طرفهای شیعه به آن داده شد، همواره به عنوان مسئلهای که محل تردید است، به آن نگریسته میشود.
درواقع، مسلمانان این حکم را با نگاه عرفی تحریم کردند؛ تحریمی که ناپسندی این امر را بهخصوص در چشم زنان چند برابر میکند. مخالفتهای عرفی، مسئله ازدواج موقت را از جنبههای مختلفی بررسی میکند؛ از یک طرف، آن را شبیه بیبند و باری و هرج و مرج جنسی میداند.
از یک طرف، معتقد است حیثیت زنان از این مسئله لطمه میخورد. همچنین معتقد است کانون خانواده که رکن اصلی ارتباط سالم زن و مرد است، به این طریق آسیب میبیند و از سوی دیگر، باعث سوءاستفاده افراد شهوتران و فاسد میشود که از طریق آن، هدفهای شخصی خودشان را دنبال کنند.
اینها را اضافه کنید به مشکلات و عوارض جانبی آن، مانند به وجود آمدن فرزندانی که معلوم نیست چه سرنوشتی پیدا کنند و حق و حقوقی که از اساس در ازدواج موقت برای هیچکدام از طرفین ایجاد نمیشود و مسائل عاطفی و پیچیدگیهای روانی زن و مرد در رابطهای که موقتی بودن، شرط اصلی آن است.
صیغه، یک آزادی محدود
در مقابل نگاهی که ازدواج موقت را رواج بیبند و باری میداند، موافقان معتقدند که اساس «متعه» به معنای بهره بردن است و تعریف آن، برقراری ارتباط جنسی و برطرف شدن این نیاز برای کسانی است که شرایط ازدواج دائم را ندارند.
بر این اساس، شاید با محور قرار دادن حکمی که منشأ آن شرعی و الهی است، بتوان بیبند و باریهای جنسی را در یک چهارچوب مشخص قرار داد و با حمایتی که شرع از آن میکند، از بار فشار روانی و اضطراب ناشی از گناه برقراری این ارتباط کاست و به آن به عنوان ابزاری برای کنترل روابط انسانی در محدوده حکمی الهی نگاه کرد.
موافقان ازدواج موقت معتقدند که اسلام، شریعتی سهل و آسان است و در کنار هر منعی (با توجه به آنکه در مسائل جنسی محدودیتهای متعددی وضع شده است)، یک راه مشروع قرار داده است. براساس دیدگاه این گروه، با توجه به شرایطی که برای برقراری ازدواج موقت قرار داده شده؛ نظیر مهریه، تعیین مدت، لزوم نگهداری عده، خواندن عقد و اذن و رضایت ولی برای دختران، این نوع ازدواج تفاوتی با ازدواج دائم ندارد و قابل مقایسه با بیبند و باری نیست.
آنها تاکید میکنند که حتی اگر کودکی بر اثر ازدواج موقت به دنیا بیاید، با توجه به مشروعیت ازدواج، تولد او مشکلی پدید نمیآورد و درمورد سوءاستفاده افراد شهوتران و متاهل نیز به حدیثی اشاره میکنند از ائمه که مردان متاهل را از انجام این عمل بینیاز میداند.
از چاله به چاه؟
در شرایطی که در تمام جوامع- بهخصوص جوامع شرقی و مذهبی- عرف حرف اول را در تصمیمگیریهای شخصی و خصوصی افراد میزند و پای خود را به عرصههای عمومی و حکومتی هم باز میکند، چطور میتوان انتظار داشت ازدواج موقت برای دختران ازدواجنکرده (که گویا تاکید وزیر کشور و موافقان هم بر رواج آن در میان جوانان محروم از ازدواج است) پذیرفتنی و عرفی باشد؟
عرف، قویترین ابزاری است که در شرایط امروز جامعه، پدیدهها را شکل میدهد و بر اساس آن، اگر باور داریم در جامعهای زندگی میکنیم که هنوز قتلهای ناموسی و فامیلی در آن نقش دادگاه و قاضی را بازی کند و مردان جامعهمان، درموقع مواجهه جدی با امر ازدواج، ازدواج با دختران آفتاب و مهتاب ندیده را ترجیح میدهند، تشویق جوانان به ازدواج موقت در کدام بستر صورت میگیرد؟
این در حالی است که جدا از مسائل مطرحشده حقوقی و اجتماعی درمورد ازدواج موقت، یک بخش مسئله هم ابعاد عاطفی ماجراست که طبعا در زن و مرد متفاوت است و زنان به خاطر ویژگیهای احساسیشان، در برقراری روابط موقت بیشتر آسیب میبینند.
در حالی که هدف ازدواج موقت تا حد زیادی برطرف کردن نیازهای جنسی افراد جامعه است، قابل انکار نیست که در بسیاری از موارد، برقراری رابطه ازدواج موقت، باعث ایجاد پیوندهای عاطفی میان افراد نیز میشود و در این صورت، تبدیل نشدن آن به ازدواج دائم، میتواند خلأهای روانی خاص خود را به وجود آورد.
قرارگرفتن در معرض روابط متعدد نیز آسیب دیگری است که بهخصوص زنان را تهدید میکند و از این زاویه، زنانی که به هر دلیل چند بار تجربه ازدواج موقت داشته باشند، هم از نظر اجتماعی آسیب میبینند و مجبور به تحمل نگاههای سنگین اجتماع هستند، هم اعتماد به نفس، حرمت شخصی و عزت نفسشان از بین میرود.