آدما خیلیوقتا حس «قطبنما»یی دارن. یعنی چی؟ یعنی فکر میکنن راه درست رو فقط اونا میدونن و همهچی رو با خودشون میسنجن و مقایسه میکنن. اگه کسی شبیه اونا باشه، خب معلومه که خوبه. ولی پناه بر خدا اگه کسی با اونا فرق داشته باشه...
همونجور که احتمالاً میدونین (آخه شما آدما بیشتر وقتا فکر میکنین همهچی رو میدونین!) تو دنیای آدما به بعضیا میگن جغد. چرا؟ واسهی اینکه مثل بقیه، سر شب سرشون رو نمیذارن رو بالش و هماهنگ با بقیه خرّوپفشون نمیره هوا!
«جغد» از نگاه آدما یه موجود تنبله که صبح تا شب میگیره میخوابه؛ برا همینه که از آدمای جغدی خوششون نمیآد و همهی حواسشون هست جوری بخوابن و بیدار شن که متهم به «جغدیّت» نشن!
آدما هرچی میخوان، بگن. برای من که یه عروسک جغدیام، اینچیزا مهم نیست. آخه چرا من باید چشای جغدیم رو خسته کنم تا به آدما نشون بدم، جغدا شب تا صبح دارن قد صبح تا شب اونا (شایدم بیشتر) کار میکنن؛ که جغدا از دست اونایی که روز رو اینقدر زشت کردن، به شب پناه بردن؛ که جغدا با اینکه چشاشون از همه تیزتره، اصلاً اصلاً اصلاً حس قطبنمایی ندارن!
عروسکساز: شهره امیراحمدی