بابانصیر، همسرش مهری و پسرشان خانواده اول، لیلا دختر بابانصیر و همسرش محسن و 3 فرزندشان خانواده دوم و روزبه پسر بابانصیر، الهام همسرش و فرزندی که از پرورشگاه میگیرند خانواده سوم سریال هستند. برای آشنایی بیشتر شما با مجموعه «هفتسنگ» پای صحبتهای علیرضا بذرافشان نشستهایم.
- با توجه به تأکید شما به حضور شخصیتهای کودک و بزرگسال در فیلمنامهای که خودتان سرپرست نویسندگان آن هستید، بهنظر میرسد هفت سنگ سریالی خانوادگی است که عناصر مختلف خانواده در آن حضوری پررنگ دارند.
وقتی میگوییم سریال خانوادگی از آن مفهومی بیرون میآید که درنظر ما نیست اما واقعا این سریال خانوادگی است؛ به این معنا که روابط افراد در یک خانواده را بررسی میکند؛ بنابراین ما لازم میدانستیم در این سه خانواده همه گروههای سنی و همه جنسیتها را داشته باشیم؛ از پدربزرگ تا خانواده میانسال که مهدی سلطانی و شبنم مقدمی آن را بازی میکنند تا خانوادهای جوان که تازه سرپرستی یک کودک پرورشگاهی را بر عهده گرفتهاند. دوست داشتیم تمام گروههای سنی بچهها را هم داشته باشیم؛ از کودک یکسال و نیمه داریم تا نوجوان 13ساله و تمام اتفاقهایی را که در خانواده میافتد پوشش میدهیم.
- گاهی در سریالها میبینیم حضور کودکان فراتر از وسایل صحنه نمیرود. در این سریال قرار است چه اتفاقی بیفتد؟
کودکان ما کاملا پررنگ هستند. بچههای ما به اندازه بزرگترها نقش، قصه و بازی دارند. شانسی هم که ما آوردیم این بود که کودکان خوبی پیدا کردیم. به علاوه ارسلان قاسمی که دیگر جوان است و نقش نوجوانها را بازی میکند. کار ما اپیزودی است و قصههایی داریم که روی موضوع بچهها سوار است. هر اپیزود ما 3 قصه دارد و قصههای زیادی داریم که بچهها هم ماجراهای آن را شکل میدهند.
- بهنظر این موضوع کارتان را سختتر میکند. گرچه به این کارها آپارتمانی میگویند اما این همه شخصیت نیازمند ظرایفی در فیلمنامه و البته کارگردانی است.
دقیقا. اصلا اسم آپارتمانی برازنده کار ما نیست. هفت سنگ پرسکانس و پرلوکیشن است و حتی لوکیشنهایی دارد که کار کردن در آنها دشوار است؛ مثل مهدکودک یا مدرسه. کار با بچهها هم سخت است.
- ربط دادن 3 قصه که در هر اپیزود به هم پیوند میخورند در بستر یک لوکیشن ثابت چطور شکل میگیرد؟
نکتهای که درباره ثابت بودن لوکیشن اشاره کردید حفظ جذابیت کار را هم برای ما دشوار میکند. تفاوت شخصیتها، جنسیتها و حتی دغدغههای اجتماعیشان باید درنظر گرفته شود. این سه خانواده گرچه نسبت خویشاوندی دارند اما از طبقات مختلف هستند؛ بابانصیر سنتی و همسرش، یک طبقه متوسط مدرن که بهنام تشکر و بهاره رهنما آن را بازی میکنند و یک خانواده حد وسط که شبیه همه خانوادههای ایرانی هستند. میخواهم بگویم ما تنوع را برای جذابیت انتخاب کردهایم.
- در میان دغدغههای اجتماعی، برایم جالب است در این سریال به زوجی میپردازید که از پرورشگاه فرزندخوانده میآورند یا تجدید فراش پدر خانواده با یک زن بیوه جوانتر از خودش را مورد توجه قرار دادهاید.
این زوج بچهدار نمیشوند و ممکن است با بحران عاطفی یا تنشهای دیگر روبهرو شوند اما تصمیم میگیرند کودکی را به فرزندی قبول کنند. ما در هفتسنگ هر چیزی از اجتماع را که بتواند روی خانواده تأثیر بگذارد پوشش میدهیم؛ مثلا اگر بخواهیم درباره اعتیاد حرف بزنیم به این شرط است که تأثیرش را روی خانواده ببینیم. در قسمتهای اول هم درباره تأثیرهای مثبت و منفی تجدید فراش پدربزرگ حرف میزنیم.
- چقدر روی این موضوعها قضاوت میکنید؟
کلا قضاوت نمیکنیم. خانوادههای ما زیاد اشتباه میکنند. ساختار سریال ما بهنحوی است که اکثر اپیزودها با صدا روی متن به پایان میرسد. شاید در این بخش موضوعها را قضاوت کنیم اما آدمها قضاوت نمیشوند؛ مثل صدای راوی که در همسران و خانه سبز وجود داشت.
- راستی شباهت ساختار سریال را به این دو سریال دوستداشتنی چقدر تأیید میکنید؟ میخواهید مشابه آن آثار را تولید کنید؟
من و سارا خسروآبادی بهعنوان طراح سریال دوست داشتیم یک همسران و خانه سبز جدید بسازیم و افتخاری است اگر بتوانیم قدری به آن 2 کار نزدیک شویم. سریالهایی که بسیار تأثیرگذار بودند و بعد از آنها روابط خانوادهها در جامعه ایرانی تغییر کرد و تأثیرگذار بود. روابط عاطفی بهتر شد، زن و شوهرها به هم نزدیک شدند و طبقه متوسط خانواده ایرانی تأثیر خوبی از این کار گرفت. ما هم اگر بتوانیم مثل آن آثار عمل کنیم باعث افتخارمان خواهد بود.