کاهش میزان ازدواج در کنار بالارفتن سن ازدواج در سالهای گذشته به یکمسئله اصلی برای کشور تبدیل شده است. درحالیکه این روزها بحث بر سر افزایش جمعیت و تشویق برای فرزندآوری است آمارها نشان میدهد که تعداد زیادی از جوانان ایرانی در آرزوی ازدواج سالهای جوانیشان را سپری میکنند.محمد اسلامی، مشاور دفتر سلامت و جمعیت خانواده وزارت بهداشت در اینباره گفته در حال حاضر 15میلیون نفر در معرض تأخیر ازدواج قرار دارند، این در حالی است که ما شرایط مداخلهای برای تشویق ازدواج این افراد نداریم و میانگین سن ازدواج در سالهای 75تا 90با افزایش همراه بوده است.
مشوقهای ازدواج
اگر تأخیر در ازدواج و بالارفتن سن ازدواج در کشور بهعنوان یک مسئله یا مشکل درنظر گرفته شود آنگاه باید در انتظار راههایی برای حل این مشکل بود. ایجاد مشوقهایی برای ازدواج سبب میشود تا جوانان با مشکلات کمتری در زمینه تشکیل خانواده روبهرو شوند. اگر چه در سالهای گذشته طرحهایی برای تشویق جوانان به ازدواج نوشته شد و برای اجرای آنها هم اعتباراتی درنظر گرفته شده اما کاهش میزان ازدواج در این سالها نشانهای بر عدمموفقیت این نوع برنامهریزیهاست. آمارها نشان میدهد که در 2سال گذشته هم میزان ازدواجها کمتر شده و پیشبینی میشود که امسال هم این کاهش ادامه داشته باشد.
سال 91براساس آمارهای سازمان ثبت اسناد 791هزار و 656ازدواج به همراه داشته درحالیکه سال 90تعداد ازدواجهای ثبت شده 874هزار و 782است. بهعبارتی در 2سال پیاپی تعداد 83هزار ازدواج کاهش داشته است. به اعتقاد محمدامین قانعیراد، رئیس انجمن جامعهشناسان؛ طرحها و اسنادی که برای تشویق ازدواج جوانان ارائه شده، اغلب اقتصادی است، در این اسناد، خانواده و مقوله افزایش جمعیت، سیاسی و اقتصادی تلقی شده و گویا این اسناد سعی در غیرفرهنگی و غیراجتماعیکردن ازدواج و خانواده داشتهاند. طرحهایی که در این اسناد داده شده است مانند صندوق تعاونی ازدواج، بیمه ازدواج و تعیین مالیات بر مهریه اغلب اقتصادی است و نگاه کالایی به خانواده را نشان میدهد.
او در گفتوگویی با ایلنا توضیح داد: دانشگاه را که میتواند یکی از مکانها برای یافتن همسر باشد تفکیک میکنیم درحالیکه در کنارش شاهد مراسم ازدواجهای گروهی دانشجویان هستیم. ازدواج قرار است بخشی از حافظه خانواده باشد و سادهسازیهای نامناسب مثل ازدواجهای گروهی سبب اخلال در این مسئله میشود. همواره در جامعه ما ازدواجها فردی و در بطن خانواده بوده است. ازدواج نباید مانند بستن یک قرارداد در بنگاه معاملات درنظر گرفته شود مناسک و آیینهای ازدواج کارکردهای خاص خودشان را در جامعه دارند و این کارها نوعی فرهنگزدایی است.
پسران مجرد سبقت میگیرند
مدیرکل جمعیت و آمار سازمان ثبت احوال کشور اعلام کرده از سال 93به بعد تعداد پسران مجرد بیشتر از دختران خواهد بود، به این معنا که پسرانی که در سن ازدواج قرار دارند تعدادشان بیش از دخترانی خواهد بود که در این سن قرار خواهند گرفت.
این خبر در حالی منتشر شد که تا پیش از این خبرهای زیادی از افزایش دختران مجرد در برابر تعداد پسران مجرد منتشر شده بود. 2سال پیش در سال 1390اعلام شد که بهدلیل بالا بودن آمار دختران در سن ازدواج امکان مجردماندن یک میلیون دختر وجود دارد. شهلا کاظمیپور، جمعیتشناس در توضیح این مسئله گفته بود که از نظر تناسب تعداد دختران و پسران به یک نسبت است اما اگر اختلاف سن بین زوجین هنگام ازدواج را درنظر بگیریم به این نتیجه خواهیم رسید که تعداد دختران در سن ازدواج بیشتر از تعداد پسران است.
تحقیقات این پژوهشگران نشان میدهد که تفاوت سنی ازدواج در کشور 5سال بوده است یعنی بهطور معمول سن مردان 5سال بیشتر از زنان بود اما این اختلاف سن کمکم تغییر کرد و تعداد دختران مجرد به 400هزار نفر در سال 90کاهش یافت. تغییر الگوی رفتاری در همسرگزینی سبب کاهش فاصله سنی بین زوجین به هنگام ازدواج شد، این تغییر چنان معنادار بود که علیاکبر محزون در مهرماه 1391اعلام کرد:
با ورود جمعیت کشور به میانسالی، با توجه به اختلاف پنجساله سن زوج و زوجه که در بسیاری از ازدواجها رعایت میشود، به مرور اختلاف آمار جمعیتی بین زنان و مردان پدیدار میشود و اگر روند فعلی ادامه پیدا کند، تا سال 97تعداد مردان در سن ازدواج (20تا 34ساله) حدود 2میلیون نفر بیش از زنان در سن ازدواج (15تا 29ساله) خواهد شد.
یکی از مهمترین پیامدهای تغییر الگوی ازدواج در کشور اختلاف سن بین زوج و زوجه است، در حال حاضر حدود ۱۲ درصد ازدواجها در ردههای همسن، ۱۱درصد زنان 2تا ۲۰ سال بزرگتر از مردان و65.3درصد زنان یک سال بزرگتر از مردان هستند.