ساعت 16:30دهم دیماه سال گذشته مسئولان درمانگاهی در پایتخت با کلانتری 140باغ فیض تماس گرفتند و خبر از مرگ مشکوک دختر 8ماههای به نام هلیا دادند. مأموران بعد از این تماس راهی درمانگاه مورد نظر شدند و دریافتند که ساعتی قبل پدر هلیا، دخترش را به درمانگاه انتقال داده و مدعی شده که وی بهعلت خفگی در وان حمام به کام مرگ رفته است.
با توجه به مرموز بودن مرگ کودک و اظهارات ضدونقیض پدر، وی دستگیر شد و در بازجوییها به قتل دختربچهاش اعتراف کرد. او گفت: هلیا حاصل ازدواج دوم من بود. روز حادثه با همسرم درگیر شدم و او ناگهان به من گفت که دیگر حاضر به ادامه زندگی با من و نگهداری از هلیا نیست. وی ادامه داد: همسرم آن روز قهر کرد و از خانه بیرون رفت.
در آن لحظه پسرم در طبقه بالا پیش مادربزرگش بود و وقتی همسرم خانه را ترک کرد، من و هلیا تنها شدیم. پس از رفتن همسرم، هلیا را به حمام بردم. ابتدا وان پلاستیکیاش را پر از آب کردم تا او را داخل وان قرار دهم و در آن لحظه مرتب حرفهای همسرم در ذهنم بود. هلیا هم مرتب گریه میکرد و من را عصبانی کرده بود.
وقتی به یاد حرفهای همسرم افتادم که میگفت هلیا را نزد من خواهد گذاشت و طلاق خواهد گرفت، در یک لحظه کنترلم را از دست دادم و دخترم را داخل وان خفه کردم. بعد هم سعی کردم با صحنهسازی، ماجرا را یک حادثه جلوه دهم. با اعترافات این مرد، پرونده او پس از صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. پدر هلیا صبح دیروز در شعبه 71دادگاه کیفری پای میز محاکمه رفت. در ابتدای جلسه نماینده دادستان به شرح کیفرخواست پرداخت و تقاضای مجازات قانونی برای متهم کرد. وی گفت: در این پرونده مادر هلیا از خونخواهی گذشته و همسر سابقش را بخشیده است.
پس از آن متهم پشت تریبون رفت و با قبول اتهام خود گفت:وقتی همسرم قهر کرد و رفت هلیا را به حمام بردم به آیندهاش که فکر کردم اعصابم بیشتر بههم ریخت. من یک فرزند 6ساله که حاصل ازدواج اولم است، داشتم. او نزد من و همسر دومم زندگی میکرد. در آن لحظه به سختی بزرگ کردن دخترم فکر میکردم و اینکه آیندهاش چه می شود. برای همین دست به جنایت زدم اما اشتباه کردم. در پایان جلسه قضات شعبه 71دادگاه کیفری به شور نشستند و پدر هلیا را به 10سال زندان محکوم کردند.